English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sierra U رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Range of mountains. U رشته کوه ( کوهها ؟جبال )
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready U رشته رشته باصدای باریک
thread U رشته رشته شدن
threads U رشته رشته شدن
fibrillation U رشته رشته سازی
fiberize U رشته رشته کردن
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
reeve U رشته
strands U رشته
suites U رشته
sequence U رشته
sequences U رشته
ghaut U رشته
suite U رشته
thread U رشته
seriated U رشته رشته
branch U رشته
branches U رشته
train U رشته
trained U رشته
range U رشته
trains U رشته
threads U رشته
strand U رشته
funicle U رشته
chain U رشته
chains U رشته
coneatenation U رشته
catena U رشته
filament U رشته
filaments U رشته
fiber U رشته
filaria U رشته
artery U رشته
arteries U رشته
ranged U رشته
ranges U رشته
string U رشته
line U رشته
yarns U رشته
yarn U رشته
series U رشته
lines U رشته
field U رشته
fielded U رشته
fields U رشته
unifilar U یک رشته
fibre U رشته
tatter U رشته رشته
fibres U رشته
bit string U رشته بیتی
copper strand U رشته مسی
symbol stringe U رشته نمادی
hot wire U رشته حرارتی
character string U رشته دخشهای
character string U رشته کاراکتری
spaghetti U رشته فرنگی
quartermaster U سر رشته دار
bit string U رشته ذرهای
bit stream U رشته ذره یی
barbicel U رشته باریک پر
branch U رشته [دانشی]
field U رشته [دانشی]
hot-wired U رشته حرارتی
division U رشته [دانشی]
hot-wire U رشته حرارتی
optical fiber U رشته اپتیکی
hot-wiring U رشته حرارتی
quartermasters U سر رشته دار
commentary U رشته یادداشت
macaroni U رشته فرنگی
area U رشته [دانشی]
commentaries U رشته یادداشت
alphabetic string U رشته الفبائی
hot-wires U رشته حرارتی
stup string U رشته تنظیم
train of thought U رشته افکار
pasta U رشته فرنگی
sequence of events U رشته حوادث
search string U رشته جستجو
null string U رشته تهی
solid wire U سیم تک رشته
spinneret U رشته ساز
strobilation U تشکیل رشته
the province of science U رشته علوم
string variable U متغیر رشته
string manipulation U دستکاری رشته
string length U طول رشته
the province of science U رشته علمی
string handling U بکارگیری رشته
spinnerete U رشته ساز
null string U رشته پوچ
noodle U رشته فرنگی
main sequence U رشته اصلی
filament resistor U مقاومت رشته
filum U رشته لیفی
symbolic string U رشته علائم
empty string U رشته خالی
filiform U رشته مانند
finespun U نازک رشته
lighting filament U رشته ملتهب
incandescent filament U رشته ملتهب
hair worm U کرم رشته
guinea worm U کرم رشته
ghat U رشته سلسله
finite series U رشته کراندار
craftsman trade U رشته فنی
specialty U رشته اختصاصی
disciplines U رشته علمی
tracts U رد بپا رشته
heater U رشته گرمساز
tract U رد بپا رشته
heaters U رشته گرمساز
branch U شعبه رشته
disciplining U رشته علمی
rank U قطار رشته
ranked U قطار رشته
ranks U قطار رشته
branch U رشته ساقه
trains U یک رشته موج
sequence U رشته ترتیب
system U سلسله رشته
system U رشته دستگاه
systems U سلسله رشته
sequences U رشته ترتیب
range رشته کوه
fibre U رشته علفی
ranges U رشته کوه
vermicelli U رشته فرنگی
systems U رشته دستگاه
discipline U رشته علمی
fibres U رشته علفی
majoring U رشته اصلی
ranged U رشته کوه
ridge U رشته تپه
train U یک رشته موج
ridges U رشته تپه
string U رشته خالی
train U رشته سلسله
trained U رشته سلسله
trained U یک رشته موج
computing U رشته کامپیوتر
specialities U رشته اختصاصی
speciality U رشته اختصاصی
trains U رشته سلسله
nerve U رشته عصبی
nerves U رشته عصبی
string U رشته کردن
line U رشته بند
branches U رشته ساقه
yarns U رشته طناب
yarn U رشته طناب
major U رشته اصلی
branches U شعبه رشته
majored U رشته اصلی
lines U رشته بند
suites U رشته مسلسل اپارتمان
campaigning U یک رشته عملیات جنگی
continuum U رشته مسلسل تسلسل
tissues U رشته پارچهء بافته
heater current U جریان رشته گرمساز
to go in for U رشته یاپیشه خودقراردادن
campaigned U یک رشته عملیات جنگی
terrachord U یک رشته چهار پردهای
heater cathode U کاتد با رشته گرمساز
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
ligature U شریان بندی رشته
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
ligation U رشته یاوسیله بستن
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
suite U رشته مسلسل اپارتمان
ribbon vermicelli U رشته فرنگی باریک
heater voltage U ولتاژ رشته گرمساز
mycelium U رشته رشدکننده قارچ
campaigns U یک رشته عملیات جنگی
tissue U رشته پارچهء بافته
arcade U رشته طاق یاطاقها
fiberglass U شیشه رشته مانند
bonds of relationship U رشته قوم وخویشی
spaghetti U خوراک رشته فرنگی
areodesy U رشته مریخ شناسی
aline U دریک رشته قراردادن
minor U رشته فرعی کهاد
string U برچسب مشخصات یک رشته
string U تعداد حروف یک رشته
flight U یک رشته پلکان سلسله
What is your branch of study? U رشته تحصیلیتان چیست ؟
fibril U رشته کوچک تارچه
competent U شایسته دارای سر رشته
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
campaign U یک رشته عملیات جنگی
The bonds of friendship (affection). U رشته دوستی والفت
to lose the t. of a discourse U رشته سخن را ازدست دادن
flaxy filaments U رشته هایا الیاف کتان
strobilization U تشکیل رشته باریک شدگی
gastrologist U صاحب سر رشته درپختن وخوردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com