Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
neuron
U
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
neurons
U
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
neuron
U
یاخته عصبی
nerve cell
U
یاخته عصبی
neurocyte
U
یاخته عصبی
neurons
U
یاخته عصبی
neuroblast
U
یاخته رویانی عصبی
nerve
U
رشته عصبی
nerves
U
رشته عصبی
cimbia
U
[نوار یا ابزار مغزی اطراف ستون]
nerve bundle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
spinally
U
فقراتی
spinal
U
فقراتی
oogamous
U
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
annulet
U
[نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
neuritis
U
التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
nervation
U
ساختمان عصبی شبکه عصبی
neuralgia
U
درد عصبی مرض عصبی
null
U
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
pilaster
U
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
U
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
U
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
thready
U
رشته رشته باصدای باریک
herma
U
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
eustyle
U
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
U
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
U
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
concave fillet weld
U
جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
columna rostrata
U
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
U
از این ستون به آن ستون فرج است
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
cell
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
U
از این ستون بان ستون
band of shaft
U
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
fiberize
U
رشته رشته کردن
threads
U
رشته رشته شدن
fibrillation
U
رشته رشته سازی
thread
U
رشته رشته شدن
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
pace setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
biont
U
یاخته
protozoan
U
تک یاخته
acellular
U
بی یاخته
unicellular
U
تک یاخته
unicellularity
U
تک یاخته
cell
U
یاخته
protozoon
U
تک یاخته
cells
U
یاخته
neurone
U
یاخته پی و کاران
betz's cell
U
یاخته بتس
blood cells
U
یاخته خون
blood cell
U
یاخته خون
utricle
U
انبان چه یاخته
protozoology
U
تک یاخته شناسی
ovum
U
یاخته ماده
spermatozoid
U
یاخته نر و متحرک
bacteria
U
میکربهای تک یاخته
protoplasm
U
سفیده یاخته
neurones
U
یاخته پی و کاران
storage cell
U
یاخته انباره
binary cell
U
یاخته دودویی
cytology
U
یاخته شناسی
glial cell
U
یاخته گلیایی
haploid cell
U
یاخته جنسی
ependymal cell
U
یاخته اپاندیم
mesoplast
U
هسته یاخته
pigment cell
U
یاخته رنگی
cell body
U
جسم یاخته
phagocytosis
U
یاخته خواری
gamete
U
یاخته جنسی
cytoplasm
U
سفیده یاخته
germ cell
U
یاخته جنسی
cytology
U
یاخته شناس
data cell
U
یاخته داده
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
cadre strength column
U
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
rod
U
یاخته استوانه ای
[در چشم]
Rod cell
U
یاخته استوانه ای
[در چشم]
accessory cells
یاخته های کمکی
spongioblast
U
یاخته رویانی گلیایی
ectoclast
U
بخش خارجی یاخته
gametogenesis
U
تکوین یاخته جنسی
astrocyteo
U
نوعی یاخته کمکی
body cell
U
یاخته غیر تناسلی
osteoblast
U
یاخته استخوان ساز
macrophage
U
یاخته بیگانه خواردرشت
intercellular
U
واقع در میان یاخته ها
heterogamet
U
یاخته جنسی ناهمخوان
plasmic
U
وابسته به سفیده یاخته
protozoan
U
وابسته به تک یاخته اغازی
amitosis
U
تقسیم مستقیم یاخته
sarcode
U
سفیده یاخته حیوانی
trabecula
U
دارای فواصل دربین یاخته ها
plasma membrane
U
غشاء خارجی سفیده یاخته
plasmalemma
U
پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
fillets
U
مغزی
fillet
U
مغزی
filleted
U
مغزی
cerebral
U
مغزی
cerebric
U
مغزی
braid
U
مغزی
medillary
U
مغزی
medullar
U
مغزی
anencephalia
U
بی مغزی
medullary
U
مغزی
inanity
U
بی مغزی
anencephaly
U
بی مغزی
sententiousness
U
پر مغزی
braininess
U
مغزی
cacuminal
U
مغزی
core
U
مغزی
braided
U
مغزی
braids
U
مغزی
encephalic
U
مغزی
nuclear
U
مغزی
filleting
U
مغزی
cores
U
مغزی
frothiness
U
بی مغزی
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
spermatozoon
U
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
achromatin
U
مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
auxesis
U
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
spermatozoa
U
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
photocell
U
یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
brain injury
U
اسیب مغزی
brain washing
U
شستشوی مغزی
concussion
U
ضربه مغزی
brain waves
U
امواج مغزی
brain work
U
کار مغزی
brain worker
U
کارگر مغزی
idiocy
U
سبک مغزی
mental
U
مغزی هوشی
feeble mindedness
U
سبک مغزی
glioma
U
غده مغزی
menticide
U
شستشوی مغزی
brain abscess
U
دمل مغزی
hearts
U
مغزی طناب
jute heart
U
مغزی کنفی
prosencephalic
U
جلو مغزی
brain abscess
U
ابسه مغزی
brain center
U
مرکز مغزی
brain concussion
U
ضربه مغزی
welts
U
مغزی گذاشتن
brain damage
U
اسیب مغزی
silliness
U
سبک مغزی
cerebration
U
فعالیت مغزی
cerebro spinal
U
مغزی- نخاعی
cerebrovascular
U
مغزی- عروقی
peduncle
U
پایک مغزی
coil form
U
مغزی پیچک
cortical blindness
U
نابینایی مغزی
cortical inhibition
U
بازداری مغزی
cortical deafness
U
کری مغزی
cerebral laceration
U
پارگی مغزی
cerebral contusion
U
کوفتگی مغزی
encephalization
U
مغزی شدن
cerebral compression
U
فشردگی مغزی
brain death
U
مرگ مغزی
heart
U
مغزی طناب
wire core
U
مغزی سیمی
welt
U
مغزی گذاشتن
brain lesion
U
ضایعه مغزی
encephalopathy
U
بیماری مغزی
encorticalization
U
مغزی شدن
cortical control
U
کنترل مغزی
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
plasmolysis
U
چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
rods and cones
[in the retina]
U
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
csf
U
مایع مغزی- نخاعی
obs
U
نشانگان اسیب مغزی
meningioma
U
غده پردههای مغزی
convex fillet weld
U
جوش مغزی محدب
acute brain disorder
U
اختلال مغزی حاد
wernicke's encephalopathy
U
بیماری مغزی ورنیکه
organic brain syndrome
U
نشانگان اسیب مغزی
cva
U
سانحه عروقی- مغزی
encephalization quotient
U
بهر مغزی شدن
cerebro spinal fluid
U
مایع مغزی- نخاعی
cerebro spinal axis
U
محور مغزی- نخاعی
beak-moulding
U
[ابزار مغزی آویزان]
cerebral electrotherapy
U
برق درمانی مغزی
brain injured
U
اسیب دیده مغزی
cerebral arteriosclerosis
U
تصلب شرایین مغزی
acute brain syndrome
U
نشانگان مغزی حاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com