English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
symbolic string U رشته علائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
legend U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready U رشته رشته باصدای باریک
thread U رشته رشته شدن
fiberize U رشته رشته کردن
fibrillation U رشته رشته سازی
threads U رشته رشته شدن
zaph dignbats U علائم زف
symbols U علائم
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
signal regeneration U باززایی علائم
signalman U متصدی علائم
signal man U متصدی علائم
schematic symbols U علائم الگویی
economic indicator U علائم اقتصادی
epiphenomenon U علائم ثانویه
mathematical symbols U علائم ریاضی
indication signs U علائم راهنمائی
erection marks U علائم نصب
identification signs U علائم تشخیص
hazard signs U علائم خطر
shading symbols U علائم سایهای
signal transformation U ترادیسی علائم
sound signal علائم صدا
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
facing U علائم ریاضی
facings U علائم ریاضی
symptom U علائم مرض
signal fidelity U وفاداری علائم
symptoms U علائم مرض
symbolic table U جدول علائم
supervisory signals U علائم نظارتی
sinusoidal signals U علائم سینوسی
control signals U علائم کنترلی
character set U مجموعه علائم
legend U فهرست علائم واختصارات
legends U فهرست علائم واختصارات
syndromes U علائم مشخصه مرض
syndrome U علائم مشخصه مرض
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
symptomatic U حاکی از علائم مرض
number plate U پلاک علائم مشخصه
dual intensity U تاکید علائم خاص
number plates U پلاک علائم مشخصه
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
baud rate U نسبت علائم درثانیه
pictograph U نشان یا علائم تصویری
semeiotic U وابسته به علائم مرض
semiotic U مکتب علائم رمزی
prodrome U علائم اولیه مرض
staggy U دارای علائم ونشانههای نر
semeiotic U مکتب علائم رمزی
semiotic U وابسته به علائم مرض
tablature U نوعی علائم موسیقی
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal box U توقف گاه متصدی علائم
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
sign of aggregation U علائم مخصوص جمله جبری
morsecode U علائم رمز تلگرافی مرس
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
zoomorphism U استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
flowchart text U اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
sierra U رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella U طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw U قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
filaments U رشته
strand U رشته
chain U رشته
filament U رشته
chains U رشته
fiber U رشته
filaria U رشته
funicle U رشته
seriated U رشته رشته
coneatenation U رشته
arteries U رشته
artery U رشته
unifilar U یک رشته
tatter U رشته رشته
strands U رشته
thread U رشته
threads U رشته
ghaut U رشته
catena U رشته
reeve U رشته
suite U رشته
fielded U رشته
sequence U رشته
branches U رشته
series U رشته
branch U رشته
lines U رشته
string U رشته
suites U رشته
fields U رشته
line U رشته
trains U رشته
trained U رشته
train U رشته
yarns U رشته
ranged U رشته
fibres U رشته
field U رشته
fibre U رشته
ranges U رشته
range U رشته
yarn U رشته
sequences U رشته
character string U رشته کاراکتری
null string U رشته پوچ
string length U طول رشته
string handling U بکارگیری رشته
string U رشته کردن
spinnerete U رشته ساز
solid wire U سیم تک رشته
line U رشته بند
empty string U رشته خالی
null string U رشته تهی
the province of science U رشته علوم
string manipulation U دستکاری رشته
noodle U رشته فرنگی
string U رشته خالی
main sequence U رشته اصلی
symbol stringe U رشته نمادی
fibre U رشته علفی
character string U رشته دخشهای
stup string U رشته تنظیم
strobilation U تشکیل رشته
copper strand U رشته مسی
string variable U متغیر رشته
craftsman trade U رشته فنی
lighting filament U رشته ملتهب
trains U یک رشته موج
trains U رشته سلسله
yarns U رشته طناب
filament resistor U مقاومت رشته
ghat U رشته سلسله
filiform U رشته مانند
finespun U نازک رشته
finite series U رشته کراندار
yarn U رشته طناب
sequence of events U رشته حوادث
branches U شعبه رشته
hair worm U کرم رشته
guinea worm U کرم رشته
branch U رشته ساقه
filum U رشته لیفی
train U رشته سلسله
optical fiber U رشته اپتیکی
trained U یک رشته موج
trained U رشته سلسله
train U یک رشته موج
incandescent filament U رشته ملتهب
fibres U رشته علفی
majoring U رشته اصلی
majored U رشته اصلی
search string U رشته جستجو
lines U رشته بند
major U رشته اصلی
branches U رشته ساقه
branch U شعبه رشته
bit string U رشته بیتی
branch U رشته [دانشی]
range رشته کوه
systems U رشته دستگاه
systems U سلسله رشته
system U رشته دستگاه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com