English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
biogeography U رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
biocenology U رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
limnology U بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
hematology U شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
gerontology U رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
geriatrics U رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
floristry U شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
to tip something [British E] U ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
mane U یال [حیوانات و جانور شناسی]
crest U یال [حیوانات و جانور شناسی]
beaver U سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
biology U زیست شناسی
biologism U زیست شناسی
environmentalism U محیط زیست شناسی
life zone U منطقه زیست شناسی
geobiology U زمین زیست شناسی
phenology U زیست پدیده شناسی
bioclimatology U زیست اقلیم شناسی
biologic U زیست شناسی معرفت الحیات
host U ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
host organism U ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
gene analysis U بررسی ژن [پزشکی] [زیست شناسی]
genetic analysis U بررسی ژن [پزشکی] [زیست شناسی]
genetic screen U بررسی ژن [پزشکی] [زیست شناسی]
bionic U وابسته به زیست سازه شناسی
to be parasitic [on] U انگلی شدن [زیست شناسی]
to be parasitic [on] U پارازیتی شدن [زیست شناسی]
adenoid U لوزه سوم [کالبدشناسی] [زیست شناسی]
pharyngeal tonsil U لوزه سوم [کالبدشناسی] [زیست شناسی]
nasopharyngeal tonsil U لوزه سوم [کالبدشناسی] [زیست شناسی]
biotecture U [معماری تاثیر گرفته از زیست شناسی]
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
medial meniscus U منیسک داخلی [زیست شناسی] [کالبدشناسی]
gene analysis U بررسی ژنتیکی [پزشکی] [زیست شناسی]
genetic analysis U بررسی ژنتیکی [پزشکی] [زیست شناسی]
genetic screen U بررسی ژنتیکی [پزشکی] [زیست شناسی]
poetics U رسالهای درباره شعر وزیبایی شناسی
urological U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
biology U زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
radiobiology U مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
genetics U شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
phenology U مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
may fly U حشرهای که یک روز زیست میکند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
java sparrow U نوعی مرغ جولا که در جاوه زیست میکند
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
significantly U یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significant U یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
layer U لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
endodontia U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
layers U لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
endodontics U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
agrobiology U مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
agents U نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agent U نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
electronics U شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
nerd U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerds U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
logistics U شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
genetics U واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
control rod U میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
eco-branch U شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
environmental preservation U نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
duplexes U دو رشتهای
fibrinous U رشتهای
filiform U رشتهای
unifilar U تک رشتهای
penicillate U رشتهای
duplex U دو رشتهای
single core U کابل یک رشتهای
fibrous protein U پروتئین رشتهای
incandescent lamp U لامپ رشتهای
three core cable U کابل سه رشتهای
single core U هادی تک رشتهای
full duplex U تمام دو رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
full duplex U کاملا" دو رشتهای
incandescent bulb U لامپ رشتهای
string formula U فرمول رشتهای
filament lamp U لامپ رشتهای
full duplex U کاملا دو رشتهای
multiple wire U چند رشتهای
single conductor U سیم تک رشتهای
single core cable U کابل یک رشتهای
string file U پرونده رشتهای
bulbs U لامپ رشتهای
multicore U چند رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
duplexing U دو رشتهای کردن
filamentous U لیفی رشتهای
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
interdisciplinary U میان رشتهای
rbis U همبستگی دو رشتهای
duplex channel U مجرای دو رشتهای
bulb U لامپ رشتهای
triserial correlation U همبستگی سه رشتهای
biserial correlation U همبستگی دو رشتهای
half duplex U نیم دو رشتهای
filamentary U لیفی رشتهای
multicore line U خط چند رشتهای
string operation U عملیات رشتهای
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
bifilar winding U سیم پیچ دو رشتهای
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
full duplex channel U مجرای کاملا دو رشتهای
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
continous strand furnace U کوره رشتهای دائمی
multiple cable U کابل چند رشتهای
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multicore cable U کابل چند رشتهای
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lore U حیوانات
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
double filament lamp U لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
zootomy U تشریح حیوانات
venery U حیوانات شکارشونده
breeding U پرورش حیوانات
buggery with animals U جماع با حیوانات
feedstuff U خوراک حیوانات
bestiality U جماع با حیوانات
wildlife U حیوانات وحشی
domestic animals U حیوانات اهلی
zoolatry U پرستش حیوانات
dung U مدفوع حیوانات
stray animals U حیوانات ضاله
fauna U حیوانات یک اقلیم
rodentia U حیوانات قراضه
foals U توله حیوانات
put away <idiom> U کشتن حیوانات
foal U توله حیوانات
chits U توله حیوانات
chit U توله حیوانات
home range U جایگاه حیوانات
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
forepaw U پنجه دست حیوانات
bull U حیوانات نر بزرگ فرمان
woodnote U صدای حیوانات جنگل
big game U شکار حیوانات بزرگ
pedication U عمل جنسی با حیوانات
bulls U حیوانات نر بزرگ فرمان
make friends <idiom> U رفاقت با حیوانات ومردم
farms U پرورشگاه حیوانات اهلی
zootechnical U وابسته به فن تربیت حیوانات
damage feasant U خسارت ناشی از حیوانات
farm U پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed U پرورشگاه حیوانات اهلی
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
pens U حیوانات اغل خانه ییلاقی
penned U حیوانات اغل خانه ییلاقی
parkas U نیم تنه پوست حیوانات
pen U حیوانات اغل خانه ییلاقی
penning U حیوانات اغل خانه ییلاقی
squamation U پوشش فلسی شکل حیوانات
sweetbread U تیموس حیوانات جوان دنبلان
soilage U علف تازه علوفه حیوانات
privilegium U حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
zoomorphic U [استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
acron U قسمت قدامی حیوانات بنددار
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com