English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
gerontology U رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
biogeography U رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
geriatrics U رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
mechanic U مکانیک مکانیک ماشین الات
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
ink hard terms U اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
service peculiar U امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
machanist U مکانیک
mechanician U مکانیک
mechanics U مکانیک
mechanic U مکانیک
electricians U مکانیک برق
body mechanics U مکانیک بدن
mechanical engineer U مکانیک دان
celestial machine U مکانیک اسمانی
celestial machine U مکانیک سماوی
mechanics U علم مکانیک
wave mecanics U مکانیک موجی
quantum mechanics U مکانیک کوانتومی
fluid mechanics U مکانیک سیالات
newtonian mechanics U مکانیک نیوتونی
newtonian machanics U مکانیک نیوتنی
dynamics U مکانیک حرکت
biomechanics U زیست مکانیک
electrician U مکانیک برق
aeromechanics U فن مکانیک هواپیمایی
fitters U کمک مکانیک
mechanical engineering U مهندسی مکانیک
matrix mechnics U مکانیک ماتریسی
aeromechanic U مکانیک هواپیما
automotive engineer U مهندس مکانیک
mechanical engineer U مهندس مکانیک
hydromechanics U مکانیک سیالات
fitter U کمک مکانیک
statistical mechanics U مکانیک اماری
hydraulics U مکانیک سیالات
soil mechanism U مکانیک خاک
soil mechanics U مکانیک خاک
duplex U دو رشتهای
penicillate U رشتهای
filiform U رشتهای
unifilar U تک رشتهای
fibrinous U رشتهای
duplexes U دو رشتهای
mechanics U علم جراثقال مکانیک
mechanician U مکانیک ماشین الات
schrodinger wave mechanics U مکانیک موجی شرودینگر
hydraulics U هیدرولیک مکانیک مایعات
classical mechanics U مکانیک کلاسیک [فیزیک]
gasmen U مکانیک وسایل گازسوز
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
aeromechanic U مربوط به مکانیک هواپیمایی
quantum physics U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
quantum theory U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
gasman U مکانیک وسایل گازسوز
multiple wire U چند رشتهای
single core U هادی تک رشتهای
single core cable U کابل یک رشتهای
half duplex U نیم دو رشتهای
single core U کابل یک رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
single conductor U سیم تک رشتهای
bulbs U لامپ رشتهای
bulb U لامپ رشتهای
interdisciplinary U میان رشتهای
incandescent lamp U لامپ رشتهای
duplexing U دو رشتهای کردن
multicore U چند رشتهای
multicore line U خط چند رشتهای
filament lamp U لامپ رشتهای
string formula U فرمول رشتهای
triserial correlation U همبستگی سه رشتهای
full duplex U کاملا دو رشتهای
duplex channel U مجرای دو رشتهای
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
fibrous protein U پروتئین رشتهای
full duplex U کاملا" دو رشتهای
full duplex U تمام دو رشتهای
string file U پرونده رشتهای
filamentary U لیفی رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
biserial correlation U همبستگی دو رشتهای
rbis U همبستگی دو رشتهای
three core cable U کابل سه رشتهای
incandescent bulb U لامپ رشتهای
string operation U عملیات رشتهای
filamentous U لیفی رشتهای
mechanics U علم مکانیک ماشین شناسی
fitter U کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
freewheel [overrunning clutch ] U چرخ آزاد [فناوری مکانیک]
fitters U کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
common tool set U دست ابزار جنرال مکانیک
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple cable U کابل چند رشتهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
bifilar winding U سیم پیچ دو رشتهای
multicore cable U کابل چند رشتهای
full duplex channel U مجرای کاملا دو رشتهای
continous strand furnace U کوره رشتهای دائمی
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
double filament lamp U لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
atom U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
biocenology U رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
urological U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
inks U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com