English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sedimentation U رسوب سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vapor deposition U رسوب سازی با بخار
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
sediments U رسوب
foulest U رسوب
dreg U رسوب
fouling U رسوب
sinter U رسوب
alluvium U رسوب
alluvion U رسوب
foul U رسوب
fouled U رسوب
fouler U رسوب
fouls U رسوب
sediment U رسوب
mud U رسوب
deposits U رسوب
percipitate U رسوب
deposit U رسوب
residual U رسوب
precipitation U رسوب
illuviation U رسوب
setting basin U حوضچه رسوب
precipitate U رسوب کردن
sedimentation U رسوب گذاری
accretionof silt U رسوب زدائی
fouls U رسوب کردن
foulest U رسوب کردن
residuum U پسمانده رسوب
mud valve U دریجه رسوب
foul U رسوب کردن
trap box U حوضچه رسوب
fouler U رسوب کردن
fouled U رسوب کردن
silting U رسوب ته نشینی
silt sump U چاهک رسوب
glacial deposit U رسوب یخچالی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب کردن
accretion of silt U رسوب زدایی
precipitates U رسوب شیمیایی
precipitates U رسوب کردن
precipitating U رسوب شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
precipitating U رسوب کردن
precipitation U رسوب کردن
precipitation U رسوب دادن
fouling U رسوب رسوبات
fouling U رسوب کردن
tartar U ته نشین رسوب
tartars U ته نشین رسوب
precipitant U عامل رسوب
silt pit U چاله رسوب
settling basin U حوضچه رسوب
bosh U رسوب کوارتس
deposit U رسوب کردن
deposit U ذخیره رسوب
sediment U لای رسوب
deposits U رسوب کردن
sediments U رسوب کردن
deposits U ذخیره رسوب
percipitate U رسوب کردن
oil sludge U رسوب روغن
sediment U رسوب کردن
sediments U لای رسوب
sludge U رسوب گل و لای ضخیم
precipating agent U عامل رسوب دهنده
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
precipitation reaction U واکنش رسوب دهنده
trap box U حوضچه رسوب زهکشها
reprecipitation U رسوب کردن مجدد
reprecipitation U رسوب دادن مجدد
eolian U رسوب حاصل از جریان باد
alluvial U ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
tidal mud deposits U گل رسوب شده حاصل از جزرو مد
coppering U مس گیری رفع رسوب مس از داخل لوله
laterization U تبدیل سنگ به رسوب صخرههای قرمز
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
sludge U لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
scale U ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
illuviate U در اثر نقل مکان از محلی درمحل دیگری رسوب شدن
juck work U کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fractional precipitation U رسوب گیری جزء به جزء
to tip something [British E] U رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
bridge building U پل سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
truncation U بی سر سازی
idolization U بت سازی
individualize U تک سازی
individualising U تک سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
individualized U تک سازی
flooring U کف سازی
flection U خم سازی
pavements U کف سازی
individualization U تک سازی
compaction U تو پر سازی
pavement U کف سازی
deflexion U خم سازی
individuation U تک سازی
padding U له سازی
retortion U کج سازی
bridgework U پل سازی
stylization U مد سازی
local anasthesia U سر سازی
repk lection U پر سازی
retortion U خم سازی
die shop U حدیده سازی
retardment U کند سازی
insulates U عایق سازی
humanization U مردمی سازی
insulate U عایق سازی
pacification U ارام سازی
suboptimization U زیربهینه سازی
insulating U عایق سازی
nationalization U ملی سازی
exclusion U محروم سازی
optimize U بهینه سازی
industrialization U صنعتی سازی
fading U محو سازی
die making U حدیده سازی
beautification U زیبا سازی
reviviscence U زنده سازی
road bed U زیر سازی
debilitation U ناتوان سازی
mutilation U معیوب سازی
de escalation U محدود سازی
strangling U خفه سازی
optometry U عینک سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
refreshment U تازه سازی
refreshments U تازه سازی
retrenchment U مستحکم سازی
bookbinding U کتاب سازی
fitting U جفت سازی
deactivation U بی اثر سازی
formulation U قاعده سازی
abbreviation U کوته سازی
abbreviations U کوته سازی
deallocation U ازاد سازی
separating U جدا سازی
restoration to life U زنده سازی
road making U راه سازی
decryption U اشکار سازی
enrichment U غنی سازی
sacrfing U جفت سازی
sanguification U خون سازی
seduction U گمراه سازی
saponification U صابون سازی
scenography U مجلس سازی
scorification U تفاله سازی
detersion U پاک سازی
neutralization U بی اثر سازی
saccharification U قند سازی
rustication U دهاتی سازی
russification U روسی سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
defeasance U باطل سازی
denaturation U مصنوعی سازی
denudation U برهنه سازی
deprival U بی بهره سازی
derichment U رقیق سازی
curtailment U کوتاه سازی
rubefaction U قرمز سازی
ruggedization U با دوام سازی
neutralization U خنثی سازی
oscillation U نوسان سازی
solidification U سفت سازی
forgery U صورت سازی
simulations U همانند سازی
soilure U الوده سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com