Perdic | رسم چیزی به صورت نقشه یا جدول | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	diagram U	رسم چیزی به صورت نقشه یا جدول
	diagrams U	رسم چیزی به صورت نقشه یا جدول

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	inventory U	از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
	table U	به صورت جدول دراوردن
	tables U	به صورت جدول دراوردن
	tabling U	به صورت جدول دراوردن
	tabled U	به صورت جدول دراوردن
	maps U	بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
	map U	بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
	tables U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	tabling U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	tabled U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	table U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	lay out <idiom> U	نقشه چیزی را کشیدن
	manning table U	جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
	epitomizing U	صورت خارجی به چیزی دادن
	epitomized U	صورت خارجی به چیزی دادن
	epitomize U	صورت خارجی به چیزی دادن
	epitomising U	صورت خارجی به چیزی دادن
	epitomises U	صورت خارجی به چیزی دادن
	epitomizes U	صورت خارجی به چیزی دادن
	epitomised U	صورت خارجی به چیزی دادن
	skewing U	میزان کردن چیزی به صورت نادرست
	skews U	میزان کردن چیزی به صورت نادرست
	skew U	میزان کردن چیزی به صورت نادرست
	apply U	تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
	applying U	تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
	applies U	تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
	stat [on something] U	واقعیت ها به صورت اعداد [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
	indicator U	چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
	symbol table U	جدول نمادها جدول نمادی
	Kurdish rug U	فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
	maps U	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
	map U	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
	strategy U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	strategies U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	dive schedule U	جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
	conformal projection U	نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
	line route map U	نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
	docking plan U	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
	spelling table U	جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
	correction index U	جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
	hyetography U	نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
	control map U	نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
	cartographer U	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
	cartographers U	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
	mapping U	نقشه کشی کردن تهیه نقشه
	topographic map U	نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
	storage map U	نقشه انباره نقشه انبارش
	locals U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	local U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	orthographic U	تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
	printer U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	printers U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	plastic bubble keyboard U	صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
	plots U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	plotted U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	plot U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	packet U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	packets U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	map sheet U	شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
	vignetting U	سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
	numeric U	که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
	outline assembly drawing U	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
	spandrel U	لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	barrage jamming U	تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
	watts U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	watt U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	discretionary U	آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
	computer aided design and drafting U	طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	to concern something U	مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
	rom U	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
	chargeable accessions U	استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	to watch something U	مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
	polar stereographic U	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
	grid navigation U	ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
	trimsize U	اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
	projection U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	projections U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	charting U	جدول
	scale U	جدول
	charts U	جدول
	charted U	جدول
	schedule U	جدول
	scheduled U	جدول
	logs U	جدول
	chart U	جدول
	irrigation channel U	جدول
	kerb=curb U	جدول
	log U	جدول
	tableaux U	جدول
	tableaus U	جدول
	tableau U	جدول
	schedules U	جدول
	tabled U	جدول
	kerbs U	جدول
	chamfered kerb U	جدول پخ
	curbs U	جدول
	curbing U	جدول
	curbed U	جدول
	curb U	جدول
	table U	جدول
	tabling U	جدول
	tables U	جدول
	border stone U	جدول
	kerb U	جدول
	dat U	سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
	loading chart U	جدول بارگیری
	periodic table U	جدول دورهای
	table U	لوح جدول
	worktable U	جدول کار
	kerbs U	جدول پیاده رو
	leontief table U	جدول لئونتیف
	kerb U	جدول پیاده رو
	loading table U	جدول بارگیری
	tables U	لوح جدول
	lip kerb U	جدول پهن
	tabulating U	جدول بندی
	tabled U	لوح جدول
	riddle U	جدول معما
	riddles U	جدول معما
	addition table U	جدول افزایشی
	tabulating U	جدول بند
	tabulates U	جدول بندی
	manning table U	جدول مشاغل
	periodic table U	جدول تناوبی
	lookup table U	جدول مراجعه
	look up table U	جدول مراجعهای
	tabling U	لوح جدول
	kerbstone U	سنگ جدول
	decimal table U	جدول تصمیمی
	expectancy table U	جدول انتظار
	external table U	جدول برونی
	fender curbs U	جدول محافظ
	data table U	جدول داده ها
	firing table U	جدول تیر
	crossword puzzle U	جدول معمایی
	decision table U	جدول تصمیمی
	embarkation table U	جدول بارگیری
	double entry table U	جدول دو سویی
	two way table U	جدول دو سویی
	deviation table U	جدول انحراف
	demand schedule U	جدول تقاضا
	groove U	گودی جدول
	grooves U	گودی جدول
	decision table U	جدول تصمیم
	firing table U	جدول تیراندازی
	flush kerb U	جدول همکف
	character table U	جدول شناسایی
	tabulated U	جدول بندی
	tabulate U	جدول بندی
	box score U	جدول امتیازها
	karnaugh map U	جدول کارنو
	kerb stone U	سنگ جدول
	indifference schedule U	جدول بی تفاوتی
	cross word puzzle U	جدول معمایی
	fourfold table U	جدول چهارخانه
	frequency table U	جدول بسامد
	function table U	جدول تابعی
	cross word U	جدول معمائی
	conversion table U	جدول تبدیل
	contingency table U	جدول وابستگی
	consumption schedule U	جدول مصرف
	cross word U	جدول لغز
	supply schedule U	جدول عرضه
	rounded kerb U	جدول گرد
	tabulator U	جدول بند
	tabulator U	جدول نویس
	road movement table U	جدول راهپیمایی
	state table U	جدول حالات
	truth table U	جدول درستی
	tabularly U	جدول وار
	range table U	جدول تیرتوپ
	text chart U	جدول نوشتاری
	slope kerb U	جدول شیبدار
	truth table U	جدول صحت
	symbol table U	جدول علامت
	symbol table U	جدول نمادها
	cell U	خانه جدول
	multiplication tables U	جدول ضرب
	tide table U	جدول کشند
	virtual table U	جدول مجازی
	matrix U	جدول اعداد
	symbolic table U	جدول علائم
	table point U	جدول امتیازها
	cells U	خانه جدول
	time log U	جدول زمان
	time table U	جدول زمانی
	station bill U	جدول محلها
	list U	سیاهه جدول
	table look up U	جستجوی جدول
	tariff schedule U	جدول تعرفه
	multiplication table U	جدول بس شماری
	multiplication table U	جدول ضرب
	multiplication tables U	جدول بس شماری