English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
She declined several restaurants before we could agree on one. U او [زن] چند رستوران را رد کرد قبل از اینکه ما توانستیم به توافق یک رستوران برسیم.
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
chop house U رستوران
tea-rooms U رستوران
tea shop U رستوران
cafe U رستوران
restaurant U رستوران
restaurants U رستوران
coffee shop U رستوران
buffet U رستوران
buffeted U رستوران
buffeting U رستوران
buffets U رستوران
eating house U رستوران
eatinghouse U رستوران
tea-room U رستوران
snack bars U رستوران
snack bar U رستوران
tea shops U رستوران
restauranteur U صاحب رستوران
restaurateurs U صاحب رستوران
restaurateur U صاحب رستوران
dance floor U محلمخصوصرقصدر رستوران
salons U رستوران مشروبفروشی
salon U رستوران مشروبفروشی
dumb waiter U رستوران سیار
dumb waiters U رستوران سیار
diner U واگن رستوران
diners U واگن رستوران
dining car U واگن رستوران قطار
saloon U سالن زیبایی رستوران
saloons U سالن زیبایی رستوران
canteen U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
canteens U فروشگاه یا رستوران سربازخانه
dining cars U واگن رستوران قطار
Our office is facing (opposite)the restaurant. U دفتر ما روبروی رستوران است
tearoom U رستوران کوچک ودنج مخصوص نسوان
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
No vacancies. U جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
Can you recommend a good restaurant? U آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
luncheonette U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
luncheonettes U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
barman U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
barmen U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
to ask somebody out for dinner U کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
sited U ایستگاه
site U ایستگاه
stations U ایستگاه
sites U ایستگاه
station U ایستگاه
stationed U ایستگاه
stand U ایستگاه
substation U خرده ایستگاه
exposure station U ایستگاه هوایی
tracking stations U ایستگاه ردیابی
climatological station U ایستگاه هواشناسی
control station U ایستگاه کنترل
control cubicle U ایستگاه فرمان
coast station U ایستگاه ساحلی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
wireless station U ایستگاه بی سیم
tracking station U ایستگاه ردیابی
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
remote station U ایستگاه دوردست
relay station U ایستگاه واسطه
orienting station U ایستگاه توجیه
relay station U ایستگاه رله
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
railway station U ایستگاه قطار
tide station U ایستگاه جزر و مد
loading station U ایستگاه بارگیری
known datum point U ایستگاه معلوم
forward station U ایستگاه جلو
ground position U ایستگاه زمینی
height of site U ارتفاع ایستگاه
station house U ایستگاه کلانتری
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
space platform U ایستگاه فضایی
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
traverse station U ایستگاه پیمایش
reading station U ایستگاه خواندن
stand U بساط ایستگاه
weather stations U ایستگاه هواشناسی
substation U ایستگاه فرعی
wayside U ایستگاه فرعی
space station U ایستگاه فضایی
space stations U ایستگاه فضایی
workstation U ایستگاه کاری
station master U رئیس ایستگاه
weather station U ایستگاه هواشناسی
terminuses U ایستگاه نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
workstations U ایستگاه کاری
power station U ایستگاه مولدنیرو
power stations U ایستگاه مولدنیرو
police stations U ایستگاه پلیس
police station U ایستگاه پلیس
client U ایستگاه پردازشگر
bus stops U ایستگاه اتوبوس
clients U ایستگاه پردازشگر
bus stop U ایستگاه اتوبوس
stationmasters U رئیس ایستگاه
base end station U ایستگاه عقب
stopping U ایستگاه نقطه
broadcast station U ایستگاه فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
stationmaster U رئیس ایستگاه
stops U ایستگاه نقطه
stopped U ایستگاه نقطه
bus bay U ایستگاه اتوبوس
stop U ایستگاه نقطه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
cabstand U ایستگاه درشکه
slave station U ایستگاه فرعی
air way station U ایستگاه کنترل
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
stop U متوقف کردن ایستگاه
remote station U ایستگاه راه دور
stopped U متوقف کردن ایستگاه
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
trig point U ایستگاه مثلث بندی
stops U متوقف کردن ایستگاه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
station house U ایستگاه راه اهن
way station U ایستگاه رله مخابراتی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
stopping U متوقف کردن ایستگاه
remote station U ایستگاه دور دست
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
alert station U ایستگاه اعلام خطر
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
railway station U ایستگاه راه اهن
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
net control U ایستگاه کنترل شبکه
alert station U ایستگاه اماده باش
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com