Perdic | رسانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	channel U	رسانه
	channeled U	رسانه
	channeling U	رسانه
	channelled U	رسانه
	channels U	رسانه
	vehicle U	رسانه
	vehicles U	رسانه
	medium U	رسانه
	mediums U	رسانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	i/o U	فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
	sequential access U	روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
	optical U	رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
	media U	رسانه ها
	media conversion U	تبدیل رسانه ها
	empty medium U	رسانه تهی
	end of medium U	انتهای رسانه
	hypermedia U	مافوق رسانه
	virgin medium U	رسانه بکر
	multimedia U	چند رسانه
	answer/originate U	رسانه ارتباطی
	input media U	رسانه ورودی
	data medium U	رسانه داده ها
	media specialist U	متخصص رسانه ها
	magnetic media U	رسانه مغناطیسی
	output media U	رسانه خروجی
	media U	رسانه ها واسطه ها
	vehicles U	حامل رسانه
	vehicle U	حامل رسانه
	transfer medium U	رسانه انتقال
	media eraser U	رسانه پاک کن
	disc U	رسانه مغناطیسی دیسک
	discs U	رسانه مغناطیسی دیسک
	secondary storage medium U	رسانه انباره ثانوی
	auxiliary U	هر رسانه ذخیره سازی داده
	storage U	هر رسانه ذخیره سازی داده
	auxiliaries U	هر رسانه ذخیره سازی داده
	secondary U	هر رسانه ذخیره سازی داده
	reads U	بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
	multiplex U	ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
	read U	بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
	peripheral U	انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
	gap U	فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
	gaps U	فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
	outputs U	کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
	erasing U	پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
	output U	کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
	physical U	توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
	media hype U	تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
	erase U	پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
	erased U	پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
	erases U	پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
	play back U	خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
	media circus U	تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
	mfm U	روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
	check U	خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
	checked U	خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
	channels U	رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
	channelled U	رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
	channeling U	رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
	media U	خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
	communication U	رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
	peripheral U	رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
	channel U	رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
	checks U	خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
	read U	رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
	reads U	رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
	input/output U	کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
	answering U	زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
	delete U	پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
	answers U	زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
	saturation U	خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
	deleted U	پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
	sequential access U	رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
	deletes U	پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
	deleting U	پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
	modified frequency modulation U	روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
	magneto optical recording U	رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
	answered U	زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
	answer U	زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
	channeled U	رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
	write U	وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
	end U	کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
	ended U	کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
	writes U	وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
	ends U	کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
	write U	وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
	machined U	ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
	acoustic U	تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
	externals U	سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
	machines U	ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
	machine U	ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
	processor U	که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است
	writes U	وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
	encoding U	ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
	destructive cursor U	نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
	external U	سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
	record U	رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
	magnetic U	و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
	share U	برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
	gap U	فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
	transcribing U	کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
	transcribes U	کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
	transcribed U	کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
	media U	کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
	shared U	برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
	transcribe U	کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
	gaps U	فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
	shares U	برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
	reproducing U	کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
	cryogenic memory U	رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
	reproduces U	کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
	reproduced U	کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
	effective U	نرخ یافتن یک بخش مشخص از اطلاع از یک رسانه ذخیره سازی
	air gap U	فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
	reproduce U	کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
	emptiest U	رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
	storage U	رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
	empties U	رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
	empty U	رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
	dro U	حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
	demount U	کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
	kb U	واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
	bpi U	تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
	medium U	رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
	acoustic U	تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
	nonerasable storage U	رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
	mediums U	رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
	Kbyte U	واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
	recorder U	قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
	random access U	رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
	scsi U	استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
	recorders U	قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
	emptier U	رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
	emptied U	رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
	signal U	پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
	signaled U	پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
	signalled U	پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
	channel U	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
	channeled U	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
	channeling U	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
	channelled U	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
	channels U	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
	outputs U	که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
	dasd U	رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
	permanent U	رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
	He is seriously claiming [trying to tell us] that the problems are all the fault of the media. U	او [مرد] به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است.
	bandwidth U	اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
	input limited U	ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
	in band signalling U	ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
	output U	که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
	input U	ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
	inputted U	ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
	storage U	تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
	PCU U	وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
	masters U	رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
	mastered U	رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
	master U	رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
	memories U	فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
	input/output U	ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
	inputted U	فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
	readers U	وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
	reader U	وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
	input U	فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
	deallocate U	آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
	memory U	فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
	universal U	کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
	buffer U	استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
	align U	اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
	retrieval U	عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
	aligned U	اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
	aligning U	اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
	non volatile U	رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
	aligns U	اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
	carrier U	1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
	carriers U	1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
	regenerative memory U	رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
	gap U	سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
	peripheral U	وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد
	writes U	خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
	gaps U	سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
	write U	خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
	input/output U	سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
	kilos U	واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
	kilo U	واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
	bussing U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	back end network U	اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
	bussed U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	read U	گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
	reads U	گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
	bus U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	busing U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	busses U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	buses U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	bused U	باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
	combining U	دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
	combines U	دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
	combine U	دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
	shares U	سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
	shared U	سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
	share U	سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
	layer U	لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
	layers U	لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
	playback head U	وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند
	buses U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	externals U	رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
	external U	رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
	addresses U	اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
	bussing U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
	bussed U	اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند