Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reservation
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rocking chairs
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
reserving
U
رزرو کردن
book a seat
U
جا رزرو کردن
reserves
U
رزرو کردن
reserve
U
رزرو کردن
faldstool
U
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
to book something
U
چیزی را رزرو کردن
mealymouthed
U
کتمان گر
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
camp chair
U
صندلی سفری صندلی صحرایی
understatements
U
کتمان حقیقت
reserve
U
کتمان حقیقت
suppressio veri
U
کتمان حقیقت
understatement
U
کتمان حقیقت
reserves
U
کتمان حقیقت
reserving
U
کتمان حقیقت
irreticence
U
افهار عدم کتمان
under pledge of secrecy
U
با قول کتمان مطلب
irreticent
U
فاش کننده کتمان نکننده
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
To make reservations. To book seats.
U
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
booked
U
رزرو کردن توقیف کردن
books
U
رزرو کردن توقیف کردن
book
U
رزرو کردن توقیف کردن
marinade
U
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
marinate
U
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
unlace
U
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
wrecking
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
beat around the bush
<idiom>
U
غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
accessorize
U
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
public houses
U
مهمانخانه
lodging house
U
مهمانخانه
hotels
U
مهمانخانه
guest house
U
مهمانخانه
guest houses
U
مهمانخانه
hotel
U
مهمانخانه
public house
U
مهمانخانه
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
restauranteur
U
مهمانخانه دار
restaurateurs
U
مهمانخانه دار
boots
U
شاگرد مهمانخانه
bellboys
U
پادو مهمانخانه
innholder
U
مهمانخانه دارinnervate
inns
U
مهمانخانه کاروانسرا
bellboy
U
پادو مهمانخانه
inn
U
مهمانخانه کاروانسرا
hostler
U
مهمانخانه دار
restaurateur
U
مهمانخانه دار
landladies
U
زن مهمانخانه دار
landlady
U
زن مهمانخانه دار
garcon
U
پیشخدمت مهمانخانه
goodman
U
سالار مهمانخانه دار
innholder
U
صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
boniface
U
صاحب مهمانخانه ورستوران
service charge
U
سرویس مهمانخانه وغیره
maitred'hotel
U
سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
bill of fare
U
صورت اغذیه مهمانخانه
housemother
U
زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemothers
U
زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
bills of fare
U
صورت اغذیه مهمانخانه
lobby
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobbies
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobbied
U
سالن هتل و مهمانخانه
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
table d'hote
U
خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
to a at a hoted
U
به مهمانخانه واردشدند واردمهمانخانه شدن
plank
U
تخته میز وپیشخوان مهمانخانه
cookshop
U
دکان خوراک پزی مهمانخانه
boarding
U
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
booking
U
رزرو جا
bookings
U
رزرو جا
reserved
U
رزرو شده
hotel reservation
U
رزرو هتل
reserved words
U
کلمههای رزرو
licensed victualler
U
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
bellhop
U
مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhops
U
مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
I have a reservation.
من قبلا رزرو کردم.
booking office
U
باجه رزرو بلیت
federal reserve system
U
نظام فدرال رزرو
hotel reservation
U
محل رزرو هتل
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
Where is the hotel reservation?
U
رزرو هتل کجاست؟
federal reserve bank
U
بانک فدرال رزرو
Where is the booking office?
U
باجه رزرو بلیت کجاست؟
barmen
U
مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
barman
U
مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
SGML
U
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
spatulas
U
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
spatula
U
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
I'd like to book a flight to london.
یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
booker
U
کسی که برای مسافرین جا رزرو میکندوبلیط می فروشد
Could you reserve a room for me?
U
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
reversed
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
no-show
<idiom>
U
شخصی که جایی را رزرو میکندولی نه آن را کنسل ونه آن را استفاده میکند
reverses
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reversing
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
names
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
name
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
footstools
U
صندلی
seats
U
صندلی
placing
U
صندلی
places
U
صندلی
box seat
U
صندلی لژ
santalaceous
U
صندلی
seated
U
صندلی
place
U
صندلی
footstool
U
صندلی
seat
U
صندلی
stall
U
صندلی
stalling
U
صندلی
chair
U
صندلی
chaired
U
صندلی
chairing
U
صندلی
chairs
U
صندلی
jump seat
U
صندلی تا شو
member banks
U
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
bucket seat
U
صندلی یکنفری
bucket seats
U
صندلی یکنفری
tier
U
ردیف صندلی
he nestles in the chair
U
در صندلی غنوده
folding seat
U
صندلی تاشو
tiers
U
ردیف صندلی
rockers
U
صندلی گهوارهای
rocker
U
صندلی گهوارهای
adjustable seat
صندلی متحرک
deckchair
U
صندلی تاشو
deckchairs
U
صندلی تاشو
arm chair
U
صندلی راحتی
armrest
U
دستهء صندلی
sitting
U
نشیمن صندلی
antimacassar
U
رویهء صندلی
easy chairs
U
صندلی راحت
easy chair
U
صندلی راحت
elbows
U
دسته صندلی
antimacassars
U
رویهء صندلی
camp chair
U
صندلی تاشونده
boatswain's chair
U
صندلی نقاله
elbowed
U
دسته صندلی
rocking chair
U
صندلی گهوارهای
hot seat
U
صندلی الکتریکی
carrycots
U
صندلی کودک
carrycot
U
صندلی کودک
shooting sticks
U
صندلی عصایی
hot seat
U
صندلی برقی
parliamentary seat
U
صندلی مجلسی
shooting stick
U
صندلی عصایی
drive's seat
U
صندلی راننده
elbow
U
دسته صندلی
pushchairs
U
صندلی چرخدار
pushchair
U
صندلی چرخدار
sittings
U
نشیمن صندلی
an odd chair
U
صندلی تکی
armchair
U
صندلی راحتی
armchairs
U
صندلی راحتی
rocking chairs
U
صندلی گهوارهای
choir-stall
U
صندلی بلند
morris chair
U
صندلی راحتی
office chair
U
صندلی اداری
swivel chair
U
صندلی چرخان
arm
U
دسته صندلی
reseating
U
صندلی جدید دادن
arm chair
U
صندلی دسته دار
seat belt
U
کمربند صندلی هواپیما
seat-belt
U
کمربند صندلی هواپیما
seat-belts
U
کمربند صندلی هواپیما
garden seat
U
صندلی یانیمکت باغبانی
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
tuffet
U
صندلی یانشیمن کوتاه
reseat
U
صندلی جدید دادن
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
reseats
U
صندلی جدید دادن
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
reseated
U
صندلی جدید دادن
elbow chair
U
صندلی دسته دار
back seat
U
صندلی عقب اتومبیل
wheel chair
U
صندلی چرخ دار
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
armchairs
U
صندلی دسته دار
baby carriage
U
صندلی چرخدار بچه
baby carriages
U
صندلی چرخدار بچه
deck chair
U
صندلی حصیری تاشو
curule chair
U
صندلی عاج نشان
cat sleep
U
چرت روی صندلی
cat nap
U
چرت روی صندلی
twisboat chair
U
قایق- صندلی تابدار
caner
U
بافنده صندلی حصیری
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
wheelchair
U
صندلی چرخ دار
armchair
U
صندلی دسته دار
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com