Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to take a rain check
[ raincheck]
on an offer
[American E]
U
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rain check
U
نوید یا قول دعوت بعدی
to grant a request
U
درخواستی را اعطا کردن
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
projecting
U
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
invite
U
دعوت کردن
asking
U
دعوت کردن
asks
U
دعوت کردن
ask
U
دعوت کردن
invited
U
دعوت کردن
asked
U
دعوت کردن
invites
U
دعوت کردن
to call in
U
دعوت کردن
to invite
[to]
U
دعوت کردن
[به]
convocate
U
دعوت کردن
call to order
U
به حفظ انتظام دعوت کردن نظم مجلسی را برقرار کردن
to proffer an invitation
U
رسما دعوت کردن
propositioned
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
proposition
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propositioning
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propositions
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
To cancel ( an invitation , a passport, a cheque).
U
باطل کردن (دعوت ،گذرنامه ،چک )
invite to tender
U
دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
to fling down the gauntlet
U
بجنگ تن بتن دعوت کردن
to throw down the glove
U
بجنگ تن بتن دعوت کردن
precatory
U
درخواستی
treat someone
<idiom>
U
پول کسی را پرداختن ،دعوت کردن
to bechon to a person to come
U
اشاره بکسی کردن برای دعوت وی
have over
<idiom>
U
شخصی را به خانه خود دعوت کردن
benedictory
U
درخواستی تمنایی
REQUEST STOP
U
ایستگاه درخواستی
convoke
U
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
inquiry station
U
دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
availability edit
U
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
bids
U
امر کردن دعوت کردن
bid
U
امر کردن دعوت کردن
PHIGS
U
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
to carry a motion by acclamation
U
درخواستی
[رأیی]
را بوسیله بله گفتن اکثریت پذیرفتن
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
depth quening
U
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
times
U
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
timed
U
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
time
U
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
fairness
U
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
soft return
U
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
dispatch
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
hang
U
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hangs
U
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
takedown
U
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
noise
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
summonsed
U
دعوت
calling
U
دعوت
summoned
U
دعوت
invitations
U
دعوت
summons
U
دعوت
summonsing
U
دعوت
summonses
U
دعوت
invitation
U
دعوت
bidding
U
دعوت
summon
U
دعوت
caller
U
دعوت کننده
uninvited
U
دعوت نشده
challenged
U
دعوت بجنگ
convocator
U
دعوت کننده
callers
U
دعوت کننده
invitation to tender
U
دعوت به مناقصه
letter of invitation
U
رقعه دعوت
letter of invitation
U
دعوت نامه
unbidden
U
دعوت نشده
conference call
U
دعوت به سخنرانی
invitation to treat
U
دعوت به مذاکره
challenges
U
دعوت بجنگ
invitation to treat
U
دعوت به معامله
invitation to tender
U
دعوت به مزایده
challenge
U
دعوت بجنگ
boarding call
U
دعوت به بازدید
invitatory
U
متضمن دعوت
invitee
U
شخص دعوت شده
tender notice
U
اگهی دعوت به مناقصه
I am invited tonight of all nights .
U
دعوت شدم آن هم امشب
defiance
U
دعوت به جنگ بی اعتنایی
to crash in
[to a party]
U
بدون دعوت وارد شدن
to barge in
U
بدون دعوت وارد شدن
gauntlets
U
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
gauntlet
U
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
I accept your invitation most gratefully . I accept your invitation and regard it as a favour .
U
دعوت شما را با منت قبول می کنم
to withdraw the invitation to an event
U
دعوت
[نامه]
کسی به جشنی را پس گرفتن
gantelope
U
باند برای دست دعوت به مبارزه
I'd like to ask her out.
U
من دوست داشتم او
[زن]
را به بیرون دعوت کنم.
gantlope
U
باند برای دست دعوت به مارزه
to disinvite somebody from an event
U
دعوت
[نامه]
کسی به جشنی را پس گرفتن
crash the gate
<idiom>
U
بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
pax britannica
U
اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
raise a fuss
<idiom>
U
قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
repondez s'il vous plait
[RSVP]
U
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
please reply
U
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
gatecrasher
U
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
gatecrashers
U
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
chain
U
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chains
U
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
I fiddled afew invitation cards.
U
باهر کلکی بود چند تا کارت دعوت گیر آوردم
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
to ask somebody out for dinner
U
کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن
[بیشتر دوست دختر و پسر]
unidimensional
U
تک بعدی
puisne
U
بعدی
ulterior
U
بعدی
solid
U
سه بعدی
solids
U
سه بعدی
unidimensional
U
یک بعدی
one dimentional
U
یک بعدی
serotine
U
بعدی
three-dimensional
U
سه بعدی
cubical
U
سه بعدی
one dimentional
U
تک بعدی
subsequent
U
بعدی
furthered
U
بعدی
further
U
بعدی
furthering
U
بعدی
furthers
U
بعدی
future
U
بعدی
tridimensional
U
سه بعدی
succeeding
U
بعدی
three dimensional
U
سه بعدی
spatial
U
سه بعدی
three dimentional
U
سه بعدی
two-dimensional
U
دو بعدی
two dimensional
U
دو بعدی
second thoughts
U
بعدی
follow up
U
اقدامات بعدی
3D analysis
U
بررسی سه بعدی
follow up supply
U
اماد بعدی
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
four dimensional
U
چهار بعدی
n cube
U
مکعب N بعدی
multidimentional
U
چند بعدی
multidimensional
U
چند بعدی
three dimentional array
U
ارایه سه بعدی
three dimensional polymer
U
بسپار سه بعدی
immediate destination
U
مقصد بعدی
succeeding generation
U
نسل بعدی
tridimensionality
U
حالت سه بعدی
subsere
U
توالی بعدی
dosseret
U
بلوک سه بعدی
hologram
U
تصویر سه بعدی
versatile
U
چند بعدی
unidimensionality
U
یک بعدی بودن
holograms
U
تصویر سه بعدی
latter day
U
روز بعدی
aftertaste
U
لذت بعدی
aftereffect
U
اثر بعدی
aftertastes
U
لذت بعدی
feeder report
U
گزارشات بعدی
3D analysis
U
آنالیز سه بعدی
stereoscopic vision
U
دید سه بعدی
two dimensional array
U
ارایه دو بعدی
deep space
U
فضای سه بعدی
after-effect
U
تاثیر بعدی
t' other
U
بعدی دیگر
after-effects
U
تاثیر بعدی
one dimensional array
U
ارایه یک بعدی
solid geometry
U
هندسه سه بعدی
space frame
U
قاب سه بعدی
two demensional chromatography
U
کروماتوگرافی دو بعدی
three dimensional lattice
U
شبکه سه بعدی
t' other
U
نفر بعدی
tother
U
بعدی دیگر
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
tother
U
نفر بعدی
two dimensional lattice
U
شبکه دو بعدی
aftermath
U
عواقب بعدی
stereoscope
U
سه بعدی نما
follow up
U
اماد بعدی
holographic image
U
نمایی از شی سه بعدی
stereognosis
U
ادراک سه بعدی
increments
U
حرکت به محل بعدی
three dimentional spreadsheet
U
صفحه گسترده سه بعدی
afterimage
U
تصویر بعدی چیزی
next state function
U
تابع حالت بعدی
aftereffect
U
اثر بعدی داور
color solid
U
سه بعدی رنگ نما
ulterior plans
U
تدابیر اجل بعدی
flat
U
فایل دو بعدی از داده ها
space time
U
دستگاه چهار بعدی
isometric Projection
U
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
second-best
U
نفر بعدی درجه دو
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
perspective space
U
نمایش فضای سه بعدی
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
increment
U
حرکت به محل بعدی
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com