Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 285 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dribble
U
رد کردن توپ از حریف
dribbled
U
رد کردن توپ از حریف
dribbles
U
رد کردن توپ از حریف
dribbling
U
رد کردن توپ از حریف
put the ball on the floor
U
رد کردن توپ از حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hooking
U
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
protection
U
سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
clinch
U
بغل کردن حریف
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
U
بغل کردن حریف
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
U
بغل کردن حریف
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
بغل کردن حریف
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
squeeze
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
interference
U
سد کردن غیرمجاز راه حریف
parried
U
دفع کردن حمله حریف
parries
U
دفع کردن حمله حریف
parry
U
دفع کردن حمله حریف
parrying
U
دفع کردن حمله حریف
jab
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbing
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabs
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
mark
U
نشانه کردن حریف
marks
U
نشانه کردن حریف
clip
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clips
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
overplay
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplaying
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplays
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
disengage
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
spear
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
angle block
U
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
ceding parry
U
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
change of engagement
U
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
double leg pick up
U
زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
flea flicker
U
پاس اشفته برای گیج کردن حریف
high leg attack and shoulder control
U
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
hip check
U
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hook check
U
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
kneeing
U
خطای سد کردن راه حریف بازانو
near all
U
نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
simple leg ride
U
شگک خراب کردن حریف
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
sweat out
U
بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
to overcrow one's rival
U
از پیروزی بر حریف شادی کردن
to turn the tables on any one
U
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
touch football
U
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
triple team
U
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
Other Matches
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
rivalled
U
حریف
competitor
U
حریف
rivals
U
حریف
competitors
U
حریف
challenger
U
حریف
rivaling
U
حریف
rivaled
U
حریف
match
U
حریف
rival
U
حریف
challengers
U
حریف
adversaries
U
حریف
foe
U
حریف
foes
U
حریف
adversary
U
حریف
rivalling
U
حریف
opponents
U
حریف
d. cut d.
U
حریف
adversarial
U
حریف
matches
U
حریف
opponent
U
حریف
drop
U
جاگذاشتن حریف
victim
U
حریف ضعیف
shadowed
U
چسبیدن به حریف
drops
U
جاگذاشتن حریف
victims
U
حریف ضعیف
razzle dazzle
U
فریفتن حریف
deliver a series of blows
U
بمباران حریف
target
U
سینه حریف
cope
U
حریف شدن
coped
U
حریف شدن
shadows
U
چسبیدن به حریف
targeted
U
سینه حریف
shadow
U
چسبیدن به حریف
adversary
U
حریف کشتی
targetting
U
سینه حریف
shadowing
U
چسبیدن به حریف
dropping
U
جاگذاشتن حریف
targetted
U
سینه حریف
targets
U
سینه حریف
charges
U
حمله به حریف
copes
U
حریف شدن
dropped
U
جاگذاشتن حریف
copings
U
حریف شدن
adversaries
U
حریف کشتی
targeting
U
سینه حریف
he was too much for me
U
من حریف او نبودم
sell a dummy
U
فریفتن حریف
ends
U
زمین حریف
charge
U
حمله به حریف
swingman
U
همه فن حریف
jack of all trades
U
همه فن حریف
opponent
U
حریف طرف
head butt
U
با سر به حریف زدن
i cannot manage him
U
حریف او نمیشوم
end
U
زمین حریف
away
U
زمین حریف
playing the man
U
بازی با حریف
opponents
U
حریف طرف
jacks of all trades
U
همه فن حریف
ended
U
زمین حریف
downfield
U
زمین حریف
He is jack of all trades . he can cope with any thing .
U
همه فن حریف است
hinders
U
مانع حریف شدن
bluff
U
حریف را از میدان درکردن
sparring partner
U
حریف مشت بازی
bluffs
U
حریف را از میدان درکردن
intercepted
U
قطع پاسکاری حریف
scout
U
ارزیابی حریف اینده
back sacrifice throw
U
افکندن حریف ازپشت
bluffed
U
حریف را از میدان درکردن
bluffing
U
حریف را از میدان درکردن
drop
U
پشت سر گذاشتن حریف دو
they are well matched
U
حریف یکدیگر هستند
hindering
U
مانع حریف شدن
personal foul
U
خطای بدنی به حریف
draws
U
رویارویی دو حریف در اغار
assaulted
U
حمله بدنی به حریف
hindered
U
مانع حریف شدن
kukutsu dachi
U
ایستادن در مقابل حریف
deceiving
U
فریب دادن حریف
action on the blade
U
تماس با شمشیر حریف
deceives
U
فریب دادن حریف
draw
U
رویارویی دو حریف در اغار
deceived
U
فریب دادن حریف
circle dodge
U
گریز از حریف در مسیرمنحنی
deceive
U
فریب دادن حریف
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
assault
U
حمله بدنی به حریف
manage a person
U
حریف کسی شدن
intercept
U
قطع پاسکاری حریف
cut down
U
زمین زدن حریف
assaults
U
حمله بدنی به حریف
deciding
U
نزدیک به دروازه حریف
outclasses
U
شکست فاحش حریف
outclassed
U
شکست فاحش حریف
outclass
U
شکست فاحش حریف
jink
U
فریب دادن حریف
utility
U
ذخیره همه فن حریف
dropping
U
پشت سر گذاشتن حریف دو
burn
U
امتیاز گرفتن از حریف
shut down
U
شکست دادن حریف
burns
U
امتیاز گرفتن از حریف
outclassing
U
شکست فاحش حریف
drops
U
پشت سر گذاشتن حریف دو
to stand up to one's opponent
U
با حریف روبرو شدن
stomach throw
U
افکندن حریف از پشت
outroll
U
شکست دادن حریف
block
U
سدکردن غیرمجاز حریف
lap
U
رسیدن به حریف جلویی
lapped
U
رسیدن به حریف جلویی
blocked
U
سدکردن غیرمجاز حریف
unanswered
U
همردیف نبودن حریف
assorted
U
همه فن حریف همسر
blocks
U
سدکردن غیرمجاز حریف
hinder
U
مانع حریف شدن
go behind
U
به پشت حریف رفتن
outplay
U
بازی بهتر از حریف
onside
U
پا به توپ در زمین حریف
dropped
U
پشت سر گذاشتن حریف دو
kin geri
U
لگد به بیضه حریف
intercepts
U
قطع پاسکاری حریف
intercepting
U
قطع پاسکاری حریف
pattern offense
U
موضعگیری در برابر حریف
handing
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
underdog
U
فرصت برد به حریف ندادن
dummy
U
گول زدن حریف در تجمع
clothes lines
U
ضبه زدن و انداختن حریف
hand
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
clothes line
U
ضبه زدن و انداختن حریف
unlap
U
یک دور به حریف نزدیکتر شدن
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
bootleg
U
نوعی حمله با فریفتن حریف
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hand out
U
حریف دریافت کننده سرویس
out of distance
U
دور بودن شمشیرباز از حریف
slashes
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
slashed
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
bait the hole
U
گول زدن مدافع حریف
hinders
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hip rool
U
تاباندن حریف از روی باسن
outside hook
U
فت پا و بهم زدن تعادل حریف
win by retirement
U
پیروزی با کنار رفتن حریف
hindering
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
dummies
U
گول زدن حریف در تجمع
trompement
U
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
slashing
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
gang tackle
U
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
hinder
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
blank
U
ممانعت از امتیاز گیری حریف
slash
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
blankest
U
ممانعت از امتیاز گیری حریف
shut out
U
مانع پیروزی حریف شدن
holding and hitting
U
گرفتن حریف و ضربه زدن
shut off
U
بهم زدن نقشه حریف
underdogs
U
فرصت برد به حریف ندادن
box out
U
موضعگیری بین حریف و سبد
peel
U
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
forcing shot
U
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
bind
U
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
to row back
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to be second to none
<idiom>
U
هیچکس حریف او نمی شود
[اصطلاح]
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
play control foul
U
خطا روی حریف بدون توپ
deke
U
گول زدن حریف برای تغییرمحل
peels
U
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
loose ball foul
U
خطا روی حریف بدون توپ
front underlock
U
خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
binds
U
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
to be second to no one
<idiom>
U
هیچکس حریف او نمی شود
[اصطلاح]
stances
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
high sticking
U
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hacks
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
compound parry
U
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
chances
U
فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
hole job
U
شکست دادن حریف با شروع بهتر
direct free kick
U
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
chancing
U
فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
matches
U
وصلت دادن حریف کسی بودن
deropement
U
مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
close in
U
نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
wipe out
U
شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
tripping
U
با خطا تعادل حریف را بهم زدن
multiple foul
U
خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
man up
U
بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
power forward
U
مامورجلوگیری از نزدیک شدن حریف به سبد
hack
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
impeding
U
خطا روی حریف بدون توپ
match
U
وصلت دادن حریف کسی بودن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com