Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mine row
U
ردیف مین در میدان مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
compound wound generator
U
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
U
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield
U
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
courses
U
میدان تیر میدان
coursed
U
میدان تیر میدان
course
U
میدان تیر میدان
ranked
U
ردیف
classing
U
ردیف
runs
U
ردیف
ranks
U
ردیف صف
rank
U
ردیف
ranks
U
ردیف
rank
U
ردیف صف
row
U
ردیف
ranked
U
ردیف صف
rowed
U
ردیف
wracked
U
ردیف
racked
U
ردیف
line
U
ردیف
lines
U
ردیف
deque
U
ردیف
wracks
U
ردیف
rack
U
ردیف
rows
U
ردیف
racks
U
ردیف
classes
U
ردیف
ranged
U
ردیف
tiers
U
ردیف
sequence
U
ردیف
sequences
U
ردیف
octachord
U
ردیف
column
U
ردیف
columns
U
ردیف
range
U
ردیف
tier
U
ردیف
classed
U
ردیف
class
U
ردیف
run
U
ردیف
ranges
U
ردیف
cue
U
ردیف
cues
U
ردیف
hasty breaching
U
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
single line
U
ردیف مجزا
spooler
U
برنامه ردیف گر
range
U
سلسله ردیف
rows
U
ردیف مین
series
U
سلسله ردیف
ranged
U
سلسله ردیف
patterns
U
ردیف بندی
pattern
U
ردیف بندی
ranges
U
سلسله ردیف
hedgerow
U
ردیف خاربن
realigns
U
ردیف کردن
realigning
U
ردیف کردن
realigned
U
ردیف کردن
single file
U
یک ردیف ستون
realign
U
ردیف کردن
tierced
U
ردیف دار
single line
U
ردیف تکی
serially
U
بطور ردیف
seriated
U
ردیف شده
seriation
U
ردیف کردن
shaw
U
ردیف درختان
hedgerows
U
ردیف خاربن
tiers
U
ردیف شدن
successions
U
ردیف جانشینی
tiers
U
ردیف افقی
row
U
ردیف کردن
row
U
ردیف مین
succession
U
ردیف جانشینی
rowed
U
ردیف سطر
row
U
ردیف سطر
rowed
U
ردیف کردن
rowed
U
ردیف مین
colonnades
U
ردیف ستون
filed
U
ردیف صف به صف کردن
lance corporal
U
هم ردیف سرجوخه
tiers
U
ردیف کردن
tiers
U
ردیف صندلی
tier
U
ردیف افقی
tier
U
ردیف شدن
tier
U
ردیف صندلی
in a row
U
ردیف شده
item number
U
شماره ردیف
tierced
U
ردیف شده
tier
U
ردیف کردن
colonnade
U
ردیف ستون
file number
U
شماره ردیف
string
U
ردیف سلسله
file
U
ردیف صف به صف کردن
aligned
U
ردیف کردن
align
U
ردیف کردن
aligning
U
ردیف کردن
aligns
U
ردیف کردن
clavier
U
ردیف مضراب
clavier
U
ردیف جا انگشتی
rows
U
ردیف کردن
rows
U
ردیف سطر
aline
U
ردیف شدن
hedgerow
U
ردیف بوتههای پرچین
tertial
U
سومین ردیف شاهپر
hedgerows
U
ردیف بوتههای پرچین
line-up
U
ردیف ایستادن تیم
rows
U
ردیف چند خانه
row
U
ردیف چند خانه
line up
U
ردیف ایستادن تیم
second defendant
U
متهم ردیف دوم
eleven punch
U
سوراخ ردیف یازدهم
monopteral
U
دارای یک ردیف ستون
line-ups
U
ردیف ایستادن تیم
rowed
U
ردیف چند خانه
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
dress circle
U
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
colonnade
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
colonnades
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades
U
ستون بندی ردیف درخت
straight f.
U
پنج برگ ردیف ویکرنگ
terrace
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
bat around
U
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
colonnade
U
ستون بندی ردیف درخت
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
onside
U
در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
key-couse
U
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
print spooling progarm
U
برنامه ردیف کننده چاپ
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
terraces
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
corbel-table
U
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
lagomorphic
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphous
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
quart major
U
ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
quinquereme
U
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
hamatum
U
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
beadings
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
beading
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
peristome
U
ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
square leg
U
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
amphistylar
U
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
row
U
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
crinkum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
vee engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
v engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
frequencies
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
bookend
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookends
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
dual
U
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
broad arrow engine
U
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
x engine
U
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
field
U
میدان
line bay
U
میدان خط
domains
U
میدان
domain
U
میدان
arena
U
میدان
space
U
میدان
open space
U
میدان
line of force
U
خط میدان
field line
U
خط میدان
reach
U
میدان
reached
U
میدان
reaches
U
میدان
forums
U
میدان
forum
U
میدان
arenas
U
میدان
reaching
U
میدان
fielded
U
میدان
agora
U
میدان
fields
U
میدان
spaces
U
میدان
placing
U
میدان
frontages
U
میدان
plaza
U
میدان
scope
U
میدان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com