Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hedgerow
U
ردیف بوتههای پرچین
hedgerows
U
ردیف بوتههای پرچین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quickset
U
بوتههای پرچینی از قبیل خفچه و غیره پرچین خفچه
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
zariba
U
پرچین
palisade
U
پرچین
haws
U
پرچین
hawing
U
پرچین
hawed
U
پرچین
haw
U
پرچین
palisades
U
پرچین
fence
U
پرچین
dead fence
U
پرچین
paling
U
پرچین
picket line
U
خط پرچین
picket lines
U
خط پرچین
palisad
U
پرچین
fences
U
پرچین
picketed
U
چوب پرچین
wizened
U
پرچین و چروک
ring wall or ring fence
U
پرچین یامحجرگرداگرد
hedged
U
پرچین حصار
hedge
U
پرچین ساختن
hedge
U
پرچین حصار
wavy
U
پرچین و شکن
hedges
U
پرچین ساختن
picket
U
چوب پرچین
pickets
U
چوب پرچین
crispier
U
پرچین وشکن
crispiest
U
پرچین وشکن
crispy
U
پرچین وشکن
hedged
U
پرچین ساختن
hedges
U
پرچین حصار
hedger
U
پرچین ساز
dead hedge
U
پرچین گیاهان خشک
empale
U
پرچین کشیدن دور
picketed
U
چوب پرچین کشیک
palisade
U
با پرچین احاطه کردن
palisades
U
با پرچین احاطه کردن
pickets
U
چوب پرچین کشیک
picket
U
چوب پرچین کشیک
hurdles
U
از روی پرچین یاچارچوب پریدن
hurdle
U
از روی پرچین یاچارچوب پریدن
Buddhist railing
U
[سنگر مانع مانند پرچین چوبی]
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
deque
U
ردیف
columns
U
ردیف
ranked
U
ردیف صف
sequences
U
ردیف
column
U
ردیف
range
U
ردیف
tiers
U
ردیف
ranks
U
ردیف صف
ranks
U
ردیف
rank
U
ردیف صف
rank
U
ردیف
runs
U
ردیف
run
U
ردیف
octachord
U
ردیف
ranked
U
ردیف
ranges
U
ردیف
ranged
U
ردیف
tier
U
ردیف
class
U
ردیف
rows
U
ردیف
rowed
U
ردیف
rack
U
ردیف
racked
U
ردیف
racks
U
ردیف
wracked
U
ردیف
classed
U
ردیف
classes
U
ردیف
classing
U
ردیف
row
U
ردیف
line
U
ردیف
wracks
U
ردیف
cues
U
ردیف
sequence
U
ردیف
lines
U
ردیف
cue
U
ردیف
row
U
ردیف کردن
tiers
U
ردیف صندلی
tier
U
ردیف افقی
realigning
U
ردیف کردن
tier
U
ردیف شدن
tier
U
ردیف کردن
row
U
ردیف مین
tier
U
ردیف صندلی
successions
U
ردیف جانشینی
succession
U
ردیف جانشینی
realigned
U
ردیف کردن
realign
U
ردیف کردن
rowed
U
ردیف سطر
rowed
U
ردیف مین
tiers
U
ردیف شدن
tiers
U
ردیف کردن
file number
U
شماره ردیف
realigns
U
ردیف کردن
clavier
U
ردیف مضراب
clavier
U
ردیف جا انگشتی
in a row
U
ردیف شده
item number
U
شماره ردیف
lance corporal
U
هم ردیف سرجوخه
aline
U
ردیف شدن
file
U
ردیف صف به صف کردن
colonnades
U
ردیف ستون
filed
U
ردیف صف به صف کردن
row
U
ردیف سطر
colonnade
U
ردیف ستون
tiers
U
ردیف افقی
rowed
U
ردیف کردن
hedgerows
U
ردیف خاربن
serially
U
بطور ردیف
single line
U
ردیف مجزا
aligns
U
ردیف کردن
patterns
U
ردیف بندی
hedgerow
U
ردیف خاربن
string
U
ردیف سلسله
series
U
سلسله ردیف
seriated
U
ردیف شده
seriation
U
ردیف کردن
shaw
U
ردیف درختان
ranges
U
سلسله ردیف
ranged
U
سلسله ردیف
range
U
سلسله ردیف
aligning
U
ردیف کردن
spooler
U
برنامه ردیف گر
tierced
U
ردیف دار
rows
U
ردیف کردن
single line
U
ردیف تکی
rows
U
ردیف مین
tierced
U
ردیف شده
single file
U
یک ردیف ستون
pattern
U
ردیف بندی
align
U
ردیف کردن
aligned
U
ردیف کردن
rows
U
ردیف سطر
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
monopteral
U
دارای یک ردیف ستون
tertial
U
سومین ردیف شاهپر
eleven punch
U
سوراخ ردیف یازدهم
line-ups
U
ردیف ایستادن تیم
line-up
U
ردیف ایستادن تیم
line up
U
ردیف ایستادن تیم
dress circle
U
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
rows
U
ردیف چند خانه
rowed
U
ردیف چند خانه
row
U
ردیف چند خانه
second defendant
U
متهم ردیف دوم
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
print spooling progarm
U
برنامه ردیف کننده چاپ
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
straight f.
U
پنج برگ ردیف ویکرنگ
terrace
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
colonnade
U
ستون بندی ردیف درخت
colonnade
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
key-couse
U
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
terraces
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
bat around
U
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
onside
U
در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
colonnades
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades
U
ستون بندی ردیف درخت
quinquereme
U
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
corbel-table
U
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
lagomorphic
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphous
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
quart major
U
ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
square leg
U
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
beading
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
beadings
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
peristome
U
ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
hamatum
U
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
amphistylar
U
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
row
U
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
frequencies
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crinkum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
v engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
crankum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
vee engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
bookend
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com