English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seeding U رده بندی بازیگران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
players U بازیگران
the profession U جماعت بازیگران
registration of player U نامنویسی بازیگران
dramatis personoe U بازیگران نمایش
pavilion U باشگاه بازیگران در انگلستان
move list U فهرست بازیگران غیرفعال
personages U شخصیت بازیگران داستان
personage U شخصیت بازیگران داستان
scorecards U برگه نام بازیگران
solid U تیمی با بازیگران خوب
companies U دسته هیئت بازیگران
scorecard U برگه نام بازیگران
green room U انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
designated tournament U مسابقه بهترین بازیگران
company U دسته هیئت بازیگران
solids U تیمی با بازیگران خوب
pavilions U باشگاه بازیگران در انگلستان
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
taxi U عضو گروه بازیگران قراردادی
troupe U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
greenrooms U اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
taxiing U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxied U عضو گروه بازیگران قراردادی
bases boaded U ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
taxies U عضو گروه بازیگران قراردادی
troupes U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
greenroom U اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
standings U فهرست نام بازیگران یا تیمها
opera hat U کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
scenarios U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
prim buffa U سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
scenario U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
penalty time keeper U حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
clean the bases U ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
disabled list U فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
call time U تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
grease paint U رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
dramatis personae U بازیگران نمایشنامه هنرپیشگان نمایشنامه
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
vanation U رگ بندی
snacks U ته بندی
snack U ته بندی
trimerous U سه بندی
striation U خط بندی
mud sill U ته بندی
sealing off U اب بندی
waterproofing U اب بندی
taping U ته بندی
queuing U صف بندی
lapping U اب بندی
neuration U رگ بندی
queing U صف بندی
nailed up U سر هم بندی
patching U سر هم بندی
alignments U صف بندی
seals U اب بندی
humidity insulation U اب بندی
laced U بندی
funiculars U بندی
hermetic sealing U اب بندی
humidity insulation U نم بندی
articular U بندی
funicular U بندی
alignment U صف بندی
seal U اب بندی
commisural U بندی
commissural U بندی
calibration U زینه بندی
sealing joint U اتصال اب بندی
seal bars U میلههای اب بندی
grades U درجه بندی
scheme of colour U رنگ بندی
scheduling queue U صف زمان بندی
rootage U ریشه بندی
paging U صفحه بندی
shuttering U تخته بندی
dunnage U بسته بندی
shoring U شمع بندی
self dramatization U بخود بندی
sealing liquid U مایع اب بندی
segmentation U قطعه بندی
sealings U بتونه اب بندی
grade U درجه بندی
sealing screw U پیچ اب بندی
calibration U درجه بندی
factorization U عامل بندی
fasciate U کمر بندی
regimentalation U گروه بندی
ranked U رتبه بندی
ranks U رتبه بندی
taxonomies U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
queuing theory U نظریه صف بندی
earing U خوشه بندی
fixing rates U نرخ بندی
rank U رتبه بندی
bone setting U شکسته بندی
eaves flashing U اب بندی لب بند
electrical insulation U برق بندی
botchery U سرهم بندی
package U عدل بندی
ring clossure U حلقه بندی
package U بسته بندی
packaged U عدل بندی
rhyme scheme U قافیه بندی
packaged U بسته بندی
packages U عدل بندی
reticulation U شبکه بندی
packages U بسته بندی
tariffication U نرخ بندی
single sling U باربردار یک بندی
dimensioning U کادر بندی
toe protection U پاشنه بندی
to take a snack U ته بندی کردن
to pin up U بی بندی کردن
to nails up U سر هم بندی کردن
couponing U کوپن بندی
to mull a mull of U سر هم بندی کردن
to make a muddle of U سر هم بندی کردن
to make a mess of U سر هم بندی کردن
classification chart U نموداررده بندی
terracing U تراس بندی
trelliswork U داربست بندی
triangularization U مثلث بندی
underpin U پی بندی کردن
underpinned U پی بندی کردن
underpins U پی بندی کردن
venation U رگه بندی
typification U طبقه بندی
typification U سنخ بندی
coring U مغزه بندی
couponing U جیره بندی
triangulation U مثلث بندی
sealing U اب بندی کردن
partitioning U جزء بندی
tariff classification U تعرفه بندی
cingulate U کمر بندی
caulk U اب بندی کردن
stratification U لایه بندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com