English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
command channels U ردههای فرماندهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
supreme commander U فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
assume U در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assumes U در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis U محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
resume command U به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
service echelon U ردههای سرویس
levels of maintenance U ردههای نگهداری
echelon U ردههای تابع
echelons U ردههای تابع
islands U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
second in command U معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
action letter U فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
forward tell U انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
specified command U فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
pilot house U پل فرماندهی
wheelhouses U پل فرماندهی
command U فرماندهی
centre castle U پل فرماندهی
executive branch U فرماندهی
leadership U فرماندهی
wheelhouse U پل فرماندهی
strategies U فن فرماندهی
strategy U فن فرماندهی
bridge U پل فرماندهی
bridged U پل فرماندهی
bridges U پل فرماندهی
commandership U فرماندهی
commanded U فرماندهی
commandantship U فرماندهی
conning tower U پل فرماندهی
commands U فرماندهی
command language U زبان فرماندهی
commander's estimate U براورد فرماندهی
command group U گروه فرماندهی
commodity command U فرماندهی اماد
head quarters U مرکز فرماندهی
joint command U فرماندهی مشترک
area command U فرماندهی منطقه
lead a unit U فرماندهی کردن
command mode U حالت فرماندهی
commander's call U در اختیار فرماندهی
base command U فرماندهی پایگاه
command report U گزارش فرماندهی
command and control U کنترل و فرماندهی
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
continuity of command U مداومت فرماندهی
commandery U محل فرماندهی
commandery U مقام فرماندهی
command net U شبکه فرماندهی
flag ship U ناو سر فرماندهی
logistical command U فرماندهی لجستیکی
headquarters U قرارگاه فرماندهی
headquarters U مرکز فرماندهی
supreme U فرماندهی عالی
support command U فرماندهی پشتیبانی
bridge U پل فرماندهی کشتی
tactical command U فرماندهی تاکتیکی
tactical command ship U ناو فرماندهی
unified command U فرماندهی متحد
commands U سرکردگی فرماندهی
commanded U سرکردگی فرماندهی
command U سرکردگی فرماندهی
bridges U پل فرماندهی کشتی
scheme of command U طرح فرماندهی
bridged U پل فرماندهی کشتی
combined command U فرماندهی مرکب
master's certificate U گواهینامه فرماندهی
air command U فرماندهی هوایی
oldman U مقام فرماندهی
administrative command U فرماندهی اداری
high command U فرماندهی عالی
command posts U پاسگاه فرماندهی
command posts U پست فرماندهی
command post U پاسگاه فرماندهی
flagship U ناو فرماندهی
command post U پست فرماندهی
flagships U ناو فرماندهی
forward command post U پست فرماندهی جلو
kommandatura U مرکز فرماندهی نظامی
establishing authority U فرماندهی نیروهای اب خاکی
operational command U فرماندهی از نظر عملیاتی
type command U فرماندهی ناو گروه
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
command liaison U افسر رابط فرماندهی
advance command post U پاسگاه فرماندهی جلو
aiming circle U زاویه یاب فرماندهی
air command U فرماندهی نیروی هوایی
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
air defense command U فرماندهی پدافند هوایی
air strategical command U فرماندهی استراتژیکی هوایی
alternate command authority U مقام جانشین فرماندهی
islands U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
commander's call U ساعات در اختیار فرماندهی
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
guide U کشتی فرماندهی عملیات
commander in chief U فرمانده کل قوا سر فرماندهی
command post exercise U تمرین پاسگاه فرماندهی
guides U کشتی فرماندهی عملیات
unified U یکپارچه فرماندهی متحد
guided U کشتی فرماندهی عملیات
cupola U برجک فرماندهی تانک
cupolas U برجک فرماندهی تانک
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
agc U ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
sealift command U فرماندهی حمل و نقل دریایی
amphibious command ship U ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
deputy chief of naval operation U جانشین فرماندهی نیروی دریایی
army airdefense command post U پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
flag officer U افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college U دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
base logistical command U یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
commands U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commanded U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
chief army censor U افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
command U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
cross tell U پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
unified command U نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
army reserve command U فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
officer U افسر معین کردن فرماندهی کردن
officers U افسر معین کردن فرماندهی کردن
major command U فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
command channels U سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com