Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
write-in
U
رای دادن به کسی که نامش در فهرست کاندیدها نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
write-in
U
شخصی که نام او در فهرست کاندیدها نیست ولی به او رایمیدهند
write
U
رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
writes
U
رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
His nave was struck off the list.
U
نامش را از فهرست زده اند
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
repertoire
U
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
her name
U
نامش
its name
U
نامش
vehicle summary
U
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists
U
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance
U
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances
U
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list
U
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
he is john by name
U
نامش جان است
to ask somebody's name
U
از کسی نامش را پرسیدن
picking list
U
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
part list
U
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
quantum
U
بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
glossaries
U
فهرست معانی فهرست لغات
glossary
U
فهرست معانی فهرست لغات
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
bloop
U
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
pan
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan-
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
indexes
U
فهرست فهرست اعلام
index
U
فهرست فهرست اعلام
indexed
U
فهرست فهرست اعلام
name part
U
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
tables
U
فهرست
tabled
U
فهرست
table
U
فهرست
cataloguing
U
فهرست
indexless
U
بی فهرست
list
U
فهرست
catalogue
U
فهرست
concordances
U
فهرست
indexed
U
فهرست
index
U
فهرست
checklist
U
فهرست
indexes
U
فهرست
catalogued
U
فهرست
filed
U
فهرست
file
U
فهرست
slips
U
فهرست
b.d catalogue
U
فهرست بی . دی
catalogues
U
فهرست
catalog
U
فهرست
concordance
U
فهرست
slip
U
فهرست
slipped
U
فهرست
cataloging
U
فهرست
directories
U
فهرست
directory
U
فهرست
catalogs
U
فهرست
kalendar
U
فهرست
phraseology
U
فهرست
repertory
U
فهرست
cataloged
U
فهرست
inventory
U
فهرست
tabling
U
فهرست
rolled
U
فهرست
roll
U
فهرست
rolls
U
فهرست
roster
U
فهرست
rosters
U
فهرست
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
problem checklist
U
فهرست مشکلات
price list
U
فهرست قیمت
indexed
U
فهرست راهنما
index
U
فهرست راهنما
short-lists
U
فهرست کوتاه
index
U
فهرست شاخص
part list
U
فهرست اجزاء
parts list
U
فهرست قطعات
contents directory
U
فهرست محتویات
cross index
U
فهرست تقابلی
requirements list
U
فهرست نیازمندیها
rigging warrant
U
فهرست وسایل
catalog
U
فهرست کردن
listing
U
فهرست نویسی
cataloguing
U
کتاب فهرست
listings
U
فهرست نویسی
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
mailing lists
U
فهرست پستی
catalog
U
به فهرست بردن
mailing list
U
فهرست پستی
hit lists
U
فهرست ضربه
hit list
U
فهرست ضربه
short-listing
U
فهرست کوتاه
subject index
U
فهرست موضوعی
subdirectory
U
فهرست فرعی
cataloguing
U
فهرست کردن
cargo manifest
U
فهرست بار
star catalogue
U
فهرست ستارگان
black list
U
فهرست سیاه
data dictionary
U
فهرست داده ها
messir catalogue
U
فهرست مسیه
handlist
U
فهرست مختصر
load manifest
U
فهرست بار
list price
U
فهرست قیمتها
who's who
U
فهرست رجال
volume table of constants
U
فهرست راهنما
menu
U
فهرست خوراک
schedule
U
صورت فهرست
inventory
U
فهرست موجودی
schedules
U
صورت فهرست
list
U
در فهرست واردکردن
list
U
فهرست کردن
menus
U
فهرست انتخاب
menus
U
فهرست خوراک
menu
U
فهرست انتخاب
list
U
در فهرست نوشتن
nomenclauture
U
فهرست اصطلاحات
handlist
U
فهرست دستی
indexed
U
فهرست شاخص
indexes
U
فهرست راهنما
display menu
U
فهرست نمایش
elench
U
ردمنطقی فهرست
indexes
U
فهرست شاخص
excused list
U
فهرست معاف ها
nominal list
U
فهرست نامها
nomenelature
U
فهرست اصطلاحات
registers
U
لیست یا فهرست
file index
U
فهرست پرونده
registering
U
لیست یا فهرست
register
U
لیست یا فهرست
gloss
U
فهرست معانی
scheduled
U
صورت فهرست
glossary
U
فهرست معانی
tables
U
در فهرست نوشتن
terriers
U
فهرست ما یملک
terrier
U
فهرست ما یملک
registries
U
دفتر فهرست
roll
U
فهرست پیچیدن
cataloged
U
کتاب فهرست
catalog
U
کتاب فهرست
short-listed
U
فهرست کوتاه
short-list
U
فهرست کوتاه
directory
U
فهرست راهنما
catalogued
U
فهرست کردن
catalogs
U
کتاب فهرست
registry
U
دفتر فهرست
cataloging
U
کتاب فهرست
tabulated
U
فهرست کردن
catalogued
U
کتاب فهرست
glossaries
U
فهرست معانی
tabulate
U
فهرست کردن
rolled
U
فهرست پیچیدن
tabulates
U
فهرست کردن
cataloging
U
فهرست کردن
catalogue
U
فهرست کردن
directories
U
فهرست راهنما
bill of goods
U
فهرست تجارتی
bill of material
U
فهرست مواد
timetables
U
گاه فهرست
bill of quantites
U
فهرست مقادیر
timetabling
U
گاه فهرست
tabling
U
در فهرست نوشتن
bill of quantities
U
فهرست مقادیر
catalogue
U
کتاب فهرست
table
U
در فهرست نوشتن
tabled
U
در فهرست نوشتن
catalogues
U
فهرست کردن
timetabled
U
گاه فهرست
timetable
U
گاه فهرست
bill of materials
U
فهرست مواد
tariffs
U
فهرست نرخها
catalogs
U
فهرست کردن
tariff
U
فهرست نرخها
rolls
U
فهرست پیچیدن
catalogues
U
کتاب فهرست
cataloged
U
فهرست کردن
vocabularies
U
فهرست لغات
indexing
U
فهرست سازی
vocabulary
U
فهرست لغات
vocabular
U
مربوط به لغات یا فهرست ان
nomenclator
U
فهرست لغات و اسامی
packing note
U
فهرست بسته بندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com