Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
main supply route
U
راه اصلی تدارکات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
supplying
U
تدارکات
supplies
U
تدارکات
provisions
U
تدارکات
supply
U
تدارکات
supplied
U
تدارکات
munitions
U
تدارکات
general supplies
U
تدارکات عمومی
supply point
U
نقطه تدارکات
supply support
U
پشتیبانی تدارکات
supplied
U
تدارکات ملزومات
supply
U
تدارکات ملزومات
follow up
U
تدارکات پشتیبان
unit supply
U
تدارکات یکان
unit supply
U
تدارکات یکانی
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
supplying
U
تدارکات ملزومات
supply party
U
گروه تدارکات
supply officer
U
افسر تدارکات
loose issue
U
تدارکات روباز
level of supply
U
سطح تدارکات
warlike preparations
U
تدارکات جنگی
marriage preparations
U
تدارکات عروسی
replenishment
U
تجدید تدارکات وسوخت
aerial supply
U
تدارکات از راه هوا
supply route
U
خط تدارکات راه اماد
deteriorating supplies
U
تدارکات فاسد شدنی
general issue
U
تدارکات عمومی ارتش
logistic route
U
مسیرهای لجستیکی تدارکات
provision
U
اذوقه تدارکات وسایل لازم
supply control
U
کنترل تدارکات اعتبار امادی
logistics
U
مبحث تدارکات لشکر کشی
underway replenishment
U
تجدید تدارکات در مسیر حرکت
chandler
U
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
underway replenishment
U
تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
munition
U
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
off the shelf
U
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
loose issue
U
تدارکات خارج شده از بسته بندی
principal
U
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
vertical replenishment
U
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
passing action
U
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
principals
U
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
routing identifier
U
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
gl
U
مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
provision center
U
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
resupply
U
تجدید اماد تجدید تدارکات
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
block shipment
U
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
initial
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
initialled
U
اصلی
initialed
U
اصلی
initialing
U
اصلی
initialling
U
اصلی
ingrown
U
اصلی
arch-
U
اصلی
arch
U
اصلی
functional
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
organic
U
اصلی
primitive
U
اصلی
immanent
U
اصلی
arches
U
اصلی
initials
U
اصلی
line link
U
خط اصلی
trunks
U
خط اصلی
cardinals
U
اصلی
cardinal
U
اصلی
majoring
U
اصلی
principal
U
اصلی
genuine
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
main attack
U
تک اصلی
primal
U
اصلی
main stem
U
خط اصلی
main deck
U
پل اصلی
principals
U
اصلی
parent
U
اصلی
main door
U
در اصلی
elementary
U
اصلی
main lines
U
خط اصلی
master
U
اصلی
germinal
U
اصلی
main line
U
خط اصلی
texts
U
اصلی
seminal
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
first-hand
U
اصلی
primary
U
اصلی
mastered
U
اصلی
primarily
U
اصلی
masters
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
primordial
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
head
U
اصلی
inherent
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
normative
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
essentials
U
اصلی
essential
U
اصلی
principle
U
اصلی
text
U
اصلی
elemental
U
اصلی
main
U
خط اصلی
original
U
اصلی
rudimental
U
اصلی
basic
U
اصلی
originals
U
اصلی
proto
U
اصلی
mainline
U
اصلی
mainlining
U
اصلی
mainlining
U
خط اصلی
mainlines
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
mainlined
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
mainline
U
خط اصلی
radicals
U
اصلی
radical
U
اصلی
vital
<adj.>
U
اصلی
major
U
اصلی
substantive
[essential]
<adj.>
U
اصلی
essential
<adj.>
U
اصلی
major
<adj.>
U
اصلی
native code
U
کد اصلی
quintessential
<adj.>
U
اصلی
majored
U
اصلی
basics
U
اصلی
prime
U
اصلی
primed
U
اصلی
primes
U
اصلی
prime movers
U
محرک اصلی
prime mover
U
محرک اصلی
mainspring
U
دلیل اصلی
meats
U
غذای اصلی
scape
U
مفصل اصلی
main lines
U
نهر اصلی
main lines
U
کانال اصلی
mainspring
U
انگیزه اصلی
avenue
U
خیابان اصلی
avenues
U
خیابان اصلی
primary colours
U
رنگهای اصلی
main line
U
کانال اصلی
meat
U
غذای اصلی
main line
U
نهر اصلی
subsistance
U
ماده اصلی
main road
U
جاده اصلی
proenomen
U
نام اصلی
habitats
U
جای اصلی
substance
U
ماده اصلی
substances
U
ماده اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com