Perdic | رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	radio telephone U	رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
	radio-telephone U	رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
	radio-telephones U	رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radiotelephony U	مکالمه رادیو تلفنی
	exchange cable U	کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
	radio wave U	امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
	telephone conversation U	گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
	interphone system U	سیستم تلفنی
	voice answer back U	یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
	airborne radio relay U	سیستم رادیو رله هوابرد
	telephony U	سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
	vab U	یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	private automatic branch exchange U	یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
	trunk line U	خط تلفنی
	telephonic U	تلفنی
	wire-tapped U	استراقسمع تلفنی
	telebrief U	هماهنگی تلفنی
	wire-tap U	گوشیازی تلفنی
	wire-tapping U	گوشیازی تلفنی
	wire-tapping U	استراقسمع تلفنی
	wire net U	شبکه تلفنی
	wire-tapped U	گوشیازی تلفنی
	wire-taps U	استراقسمع تلفنی
	wire-taps U	گوشیازی تلفنی
	call girls U	فاحشه تلفنی
	call girl U	فاحشه تلفنی
	telephone subscriber U	مشترک تلفنی
	telephone message U	پیام تلفنی
	telephone traffic U	ترافیک تلفنی
	wire-tap U	استراقسمع تلفنی
	telephone frequency U	بسامه تلفنی
	telephone message U	پیغام تلفنی
	telephone conversation U	مکالمه تلفنی
	telephone communication U	ارتباط تلفنی
	telephone connection U	اتصال تلفنی
	broadcasting U	رادیو
	a radio U	رادیو
	receiving set U	رادیو
	neutralizing tool U	رادیو
	wireless U	رادیو
	radio U	رادیو
	radios U	رادیو
	wirelesses U	رادیو
	radioed U	رادیو
	radioing U	رادیو
	aligning tool U	رادیو
	wire-tap U	نهان گوشی تلفنی
	wire-taps U	وسیلهی استراقسمع تلفنی
	duplex telephony U	مکالمه تلفنی دو طرفه
	line termination circuit U	مدار مشترک تلفنی
	telephone modal distance U	مسافت مکالمه تلفنی
	telephone switching technique U	اصول اتصالات تلفنی
	local subscriber U	مشترک تلفنی محلی
	duplex telephony U	گفت و شنود تلفنی
	call meter U	کنتور مکالمات تلفنی
	push to talk U	کلید مکالمه تلفنی
	wire-taps U	استراقسمع تلفنی کردن
	phantom circuit U	مدار دو خطه تلفنی
	telebrief U	تماس مستقیم تلفنی
	wide area telephone service U	سرویس تلفنی گسترده
	wire-tapped U	نهان گوشی تلفنی
	logs U	ضبط تماسهای تلفنی
	wire-tap U	استراقسمع تلفنی کردن
	international telephone circuit U	خط تلفنی بین المللی
	wire-tapping U	نهان گوشی تلفنی
	wire-tapped U	وسیلهی استراقسمع تلفنی
	log U	ضبط تماسهای تلفنی
	wire-tapping U	استراقسمع تلفنی کردن
	telephone carrier current U	جریان حامل تلفنی
	wire-tapped U	استراقسمع تلفنی کردن
	wire-tapping U	وسیلهی استراقسمع تلفنی
	wire-taps U	نهان گوشی تلفنی
	wire-tap U	وسیلهی استراقسمع تلفنی
	radiotrician U	تکنیسین رادیو
	battery receiver U	رادیو باتری
	radio frequency choke U	چوک رادیو
	radio relay U	رادیو رله
	radio button U	دکمه رادیو
	radioisotope U	رادیو اکتیو
	schematic diagram U	نقشه رادیو
	banana pin U	دو شاخه رادیو
	radiotelegraph U	رادیو تلگراف
	radioisotope U	رادیو ایزوتوپ
	skiagraphy U	رادیو گرافی
	radio tube U	لامپ رادیو
	radio star U	اختر رادیو
	radio set U	دستگاه رادیو
	radio engineering U	مهندسی رادیو
	broadcasting station U	ایستگاه رادیو
	radiometer U	رادیو متر
	radioactive U	رادیو اکتیو
	air cell a battery U	باتری رادیو
	radio telescope U	رادیو تلسکوپ
	receptacle U	ژاک رادیو
	receptacles U	ژاک رادیو
	radioactivity U	رادیو اکتیویته
	radio telescopes U	رادیو تلسکوپ
	radio engineering U	تکنیک رادیو
	radiography U	عکسبرداری رادیو
	telephone directories U	دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
	telephone directory U	دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
	telephone repeater valve U	لامپ تقویت کننده تلفنی
	trunk call U	اتصال تلفنی بین دومشترک
	hot lines U	خط تلفنی بیست و چهار ساعته
	hot line U	خط تلفنی بیست و چهار ساعته
	toll calls U	مخابره تلفنی خارج شهری
	toll call U	مخابره تلفنی خارج شهری
	trunk calls U	اتصال تلفنی بین دومشترک
	airwave U	امواج رادیو و تلویزیون
	on the air <idiom> U	بخشاز رادیو وتلوزیون
	l antenna U	انتن معمولی رادیو
	wave band U	دسته امواج رادیو
	buzzing U	هوم کردن رادیو
	buzz U	هوم کردن رادیو
	buzzed U	هوم کردن رادیو
	pick up <idiom> U	دریافت صدای رادیو و...
	buzzes U	هوم کردن رادیو
	tune in <idiom> U	پخش از رادیو وتلوزیون
	aerials U	انتن هوایی رادیو
	blooper U	صدای نامطبوع رادیو
	inverted l antenna U	انتن معمولی رادیو
	aerial	آنتن هوایی رادیو
	radials U	محوری مربوط به رادیو
	radio prospecting U	کشف معادن با رادیو
	radon U	ماده رادیو اکتیو
	radioluminescence U	رادیو لومینه سانس
	radial U	محوری مربوط به رادیو
	universal receiver U	رادیو برق و باتری
	radiocast U	توسط رادیو گستردن
	cross fire U	تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
	There is no such number. U	همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
	logger U	وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
	ring off U	قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
	tele communication U	مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
	loggers U	وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
	radiophotograph U	انتقال عکس بوسیله رادیو
	radiosonde U	دستگاه رادیو سوند هواسنجی
	radiostrontium U	استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
	low tension battery U	باتری فشار ضعیف رادیو
	banana jack U	مادگی در رادیو برای دوشاخه
	tuned radio frequency receiver U	رادیو با بسامد میزان شده
	I'm putting you through now. U	شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
	duplex operation U	کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
	ex-directory U	تلفنی که شمارهی آن در کتابچهی تلفن داده نشده
	radiobroadcast U	پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
	decays U	کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
	decaying U	کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
	decay U	کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
	decayed U	کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
	hang-up U	ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
	ren U	شمارهای که باریک وسیله را در شبکه تلفنی نشان دهد
	hang-ups U	ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
	hang up U	ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
	transmissions U	وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
	transmission U	وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
	radiotherapy U	رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
	To turn on the light(radio, T. V). U	چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
	To turn off the lights. (T. V. ,radio). U	چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
	air time U	زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
	answering U	مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
	answers U	مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
	answered U	مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
	answer U	مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
	fcc U	شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
	phonopore U	اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
	radiobiology U	مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
	relayed U	دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
	communication U	رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
	to tune in TV [radio] U	روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
	relay U	دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
	relays U	دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
	disc jockeys U	کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
	tuners U	پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
	tuner U	پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
	disc jockey U	کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
	sound effects U	عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
	facsimiles U	روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
	facsimile U	روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
	faxing U	غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
	faxes U	غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
	spacing impulse U	نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
	faxed U	غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
	fax U	غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
	wide area network U	شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
	ciphony U	رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
	dial up U	استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
	long-distance U	دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
	two way telephone equipment U	تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
	long distance U	دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
	sportscast U	برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
	sportscasts U	برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
	sportscasters U	برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
	sportscaster U	برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
	radiograms U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	radiogram U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	voice grade channel U	ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
	panelist U	عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
	subscriber's line U	اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
	fiber U	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
	fibres U	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
	fibre U	که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
	crash conversion U	تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید