English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
universal receiver U رادیو برق و باتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
air cell a battery U باتری رادیو
battery receiver U رادیو باتری
low tension battery U باتری فشار ضعیف رادیو
Other Matches
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
NiCad U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine U موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radioing U رادیو
radioed U رادیو
wireless U رادیو
radio U رادیو
a radio U رادیو
neutralizing tool U رادیو
radios U رادیو
broadcasting U رادیو
receiving set U رادیو
aligning tool U رادیو
wirelesses U رادیو
receptacles U ژاک رادیو
radioactive U رادیو اکتیو
radioactivity U رادیو اکتیویته
radiography U عکسبرداری رادیو
radiotrician U تکنیسین رادیو
skiagraphy U رادیو گرافی
receptacle U ژاک رادیو
schematic diagram U نقشه رادیو
radiotelegraph U رادیو تلگراف
radio frequency choke U چوک رادیو
radio telescopes U رادیو تلسکوپ
radio telescope U رادیو تلسکوپ
broadcasting station U ایستگاه رادیو
radio relay U رادیو رله
radio button U دکمه رادیو
radio engineering U تکنیک رادیو
radioisotope U رادیو اکتیو
radioisotope U رادیو ایزوتوپ
radio tube U لامپ رادیو
banana pin U دو شاخه رادیو
radio star U اختر رادیو
radio set U دستگاه رادیو
radiometer U رادیو متر
radio engineering U مهندسی رادیو
radioluminescence U رادیو لومینه سانس
radials U محوری مربوط به رادیو
radial U محوری مربوط به رادیو
blooper U صدای نامطبوع رادیو
radiocast U توسط رادیو گستردن
aerial آنتن هوایی رادیو
radio prospecting U کشف معادن با رادیو
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
radiotelephony U مکالمه رادیو تلفنی
l antenna U انتن معمولی رادیو
radon U ماده رادیو اکتیو
aerials U انتن هوایی رادیو
wave band U دسته امواج رادیو
on the air <idiom> U بخشاز رادیو وتلوزیون
buzzed U هوم کردن رادیو
buzz U هوم کردن رادیو
buzzing U هوم کردن رادیو
tune in <idiom> U پخش از رادیو وتلوزیون
pick up <idiom> U دریافت صدای رادیو و...
buzzes U هوم کردن رادیو
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
radiostrontium U استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
airborne radio relay U سیستم رادیو رله هوابرد
radiosonde U دستگاه رادیو سوند هواسنجی
radiophotograph U انتقال عکس بوسیله رادیو
banana jack U مادگی در رادیو برای دوشاخه
decays U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decay U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decayed U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decaying U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
radiobroadcast U پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
chargers U باتری پر کن
charger U باتری پر کن
battery charger U باتری پر کن
battery charging rectifier U باتری پر کن
battery copper U مس باتری
filament battery U باتری ا
h.b. battery U باتری ا
heater battery U باتری ا
h.t. battery U باتری ب
battery water U اب باتری
battery U باتری
batteries U باتری
storage cell U باتری
b battery U باتری ب
c battey U باتری سی
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
To turn on the light(radio, T. V). U چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
transmission U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
air time U زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
transmissions U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
battery vise U گیره باتری
battery voltage U ولتاژ باتری
gelatine battery U باتری ژلاتینی
floating battery U باتری ذخیره
burning rack U قاب باتری
edison U باتری ادیسن
dry storage battery U باتری ژلاتینی
dry battery U باتری خشک
cell cover U درپوش باتری
gelatine battery U باتری خشک
gravity battery U باتری وزنی
grid of a battery U شبکه باتری
secondary battery U پیل باتری
standby battery U باتری اضطراری
starting battery U باتری استارت
storage battery U باتری انبارهای
storage battery U باتری بارشدنی
storage cell U پیل باتری
voltaic battery U باتری ولتایی
stand by battery U باتری یدکی
plante cell U باتری پلانته
pillar post of battery U ستون باتری
nickel iron battery U باتری ادیسن
lighting battery U باتری روشنایی
impurities in battery U ناخالصیهای باتری
ignition battery U باتری استارت
secondary battery U باتری بارشدنی
battery turntable U میز باتری
polarization U پلاریزاسیون باتری
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
battery charging rheostat U رئوستای باتری پر کن
batterty cover U سرپوش باتری
battery carbon U زغال باتری
battery cradle U کلاف باتری
battery current U برق باتری
battery discharger U باتری خالی کن
discharger for battery U باتری خالی کن
battery electrode U الکترود باتری
battery electrolyte U الکترولیت باتری
battery filler U سرنگ باتری
battery syringe U سرنگ باتری
battery hold down U میانگیردار باتری
battery charging cable U کابل باتری پر کن
secondary cell U پیل باتری
sediment U درد باتری
acummulator battery U باتری بارشدنی
rechargeable battery U باتری بارشدنی
alkaline battery U باتری قلیایی
automobile battery U باتری اتومبیل
b. eliminator U جانشین باتری ب
battery acid U اسید باتری
battery ammeter U امپرسنج باتری
battery box U جعبه باتری
battery capacity U فرفیت باتری
battery carrier U شاسی باتری
battery case U جعبه باتری
battery cell U پیل باتری
hold down for batteryseparator U میانگیردار باتری
battery insulator U عایق باتری
battery solution U محلول باتری
battery jar U فرف باتری
battery plate U صفحه باتری
battery polarization U قطبش باتری
battery mounting U پایه باتری
battery liquid U مایع باتری
solution of battery U الکترولیت باتری
battery oven U کوره باتری
battery liquid U الکترولیت باتری
isolator for battery plate U لایی باتری
battery insulator U میانگیر باتری
battery terminal U قطب باتری
battery isolator U لایی باتری
battery paint U رنگ باتری
sediments U درد باتری
communication U رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
relay U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
radiobiology U مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
relayed U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relays U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
ampere hour efficiency of storage batter U بازده باتری انبارهای
area of battery plate U سطح صفحه باتری
cell tester U ولت سنج باتری
carbon battery plate U صفحه باتری کربنی
battery resistance U مقدار مقاومت باتری
battery steamer U کوره باتری بخاری
back U که یک باتری پشتیبان دارد
twenty four hour charge rate U امپر مجاز باتری
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
thin plate battery U باتری صفحه نازک
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
battery still U دیگ تقطیر باتری
shedding of battery plate U ریزش صفحه باتری
separator U میان گیر باتری
reversed battery plate U صفحه باتری معکوس
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
cementation U سیمانی شدن باتری
plate puller U انبر صفحه باتری
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
to charge the battery U باتری را بار کردن
discharge U خالی کردن باتری
overfilling of battery U سرشار کردن باتری
lead acid battery U باتری سرب- اسید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com