Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aerial radar
U
رادار هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
Other Matches
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
radar
U
رادار
radar boresight
U
محوریابی رادار
sensor
U
رادار مراقبتی
radar ranging
U
میدان رادار
radar alimeter
U
فرازیاب رادار
radar scope
U
صفحه رادار
agl
U
رادار هواپیما
radar trace
U
علامت رادار
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
radar trapping
U
اختلال رادار
teleran
U
رادار تلویزیونی
radarman
U
متصدی رادار
radome
U
برج رادار
radar quardship
U
نگهبانی رادار
radar beacon
U
راهنمای رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیابی
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
crystal ball
U
انتن رادار
radar engineering
U
مهندسی رادار
radar beam
U
پرتو رادار
radar equipment
U
تجهیزات رادار
radar installation
U
تاسیسات رادار
radar location
U
موقعیت رادار
radar man
U
متصدی رادار
radar network
U
شبکه ی رادار
radar operator
U
متصدی رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیاب
radome
U
اطاق رادار
corner reflector
U
پریکسوپ رادار
search radar
U
رادار تجسسی
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
counter circuit
U
کنتور رادار
crystal balls
U
انتن رادار
doppler radar
U
رادار داپلر
surveillance radar
U
رادار مراقبتی
radar
U
دستگاه رادار
doppler radar
U
رادار دوپلر
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
surveillance radar
U
رادار تجسس هدف
radar clutter
U
منطقه کور رادار
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
airborne sensor
U
رادار مراقبتی هوابرد
active sonar
U
رادار دریایی فعال
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
sidelobe
U
بیم جانبی رادار
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
radar countermeasures
U
پیش گیریهای ضد رادار
seeker
U
رادار تجسس هدف
radar measurement
U
اندازه گیری رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار با دید جانبی
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
acquisition radar
U
رادار اکتشاف هدف
radar boresight
U
تطابق خط دید رادار
warning radar
U
رادار هشدار دهنده
radar scope
U
صفحه دید رادار
beam width
U
عرض بیم رادار
echo
U
برگشت امواج رادار
echoed
U
برگشت امواج رادار
raydit
U
رادار اقیانوس نگار
b scope
U
صفحه کاتد رادار
echoes
U
برگشت امواج رادار
screening elevation
U
تراز مانع رادار
radome
U
گنبد انتن رادار
sbend distortion
U
لرزش تصویر رادار
radar screen
U
صفحه تصویر رادار
fire control radar
U
رادار کنترل اتش
echoing
U
برگشت امواج رادار
scan
U
یک دور گردش انتن رادار
scanned
U
یک دور گردش انتن رادار
scans
U
یک دور گردش انتن رادار
azimuth stabilized ppi
U
صفحه رادار با سمت ثابت
shoran
U
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
rawinsonde
U
دستگاه راوین رادار هواسنجی
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
clutters
U
برفک انداختن صفحه رادار
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
clutter
U
برفک انداختن صفحه رادار
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
blips
U
تصویری بر روی صفحه رادار
blip
U
تصویری بر روی صفحه رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
radar ranging
U
تنظیم تیر به وسیله رادار
clara
U
منطقه رادار پاک است
plan position indicator
U
صفحه رادار ناو یا هواپیما
radar prediction
U
کسب اطلاعات به وسیله رادار
cluttered
U
برفک انداختن صفحه رادار
loran
U
رادار مسافت سنج دریایی
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
corner reflector
U
پریکسوپ تنظیم هدف رادار
aspect change
U
تغییرمنظر هدف از دید رادار
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
helical scanning
U
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
altitude hole
U
ناحیه کور در منطقه دید رادار
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
fixed echo
U
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
aspect angle
U
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com