Perdic | ذره کوچک مثبت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	positron U	ذره کوچک مثبت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	positive U	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
	positive externalities U	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
	petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
	gemmule U	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
	widget U	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
	declaratory U	مثبت
	assertive U	مثبت
	affirmatory U	مثبت
	affirmative U	مثبت
	poss U	مثبت
	justificatory U	مثبت
	positive U	مثبت
	positive feedback U	بازخورد مثبت
	positive feedback U	واخوراند مثبت
	positive element U	سازه مثبت
	positive film U	فیلم مثبت
	hot-wiring U	سیم مثبت
	plus U	افزودن به مثبت
	positive slope U	شیب مثبت
	hot-wire U	سیم مثبت
	posivite ray U	پرتو مثبت
	positive transmission U	پخش مثبت
	aye U	رای مثبت
	positive electrode U	الکترد مثبت
	hot-wired U	سیم مثبت
	positive glow U	شعله مثبت
	positive transfer U	انتقال مثبت
	positive skewness U	چولگی مثبت
	positive sign U	علامت مثبت
	hot-wires U	سیم مثبت
	positive side U	بخش مثبت
	positive relation U	رابطه مثبت
	positive reinforcement U	تقویت مثبت
	positive transference U	انتقال مثبت
	positive potential U	پتانسیل مثبت
	positively skewed U	چوله مثبت
	positive pole U	قطب مثبت
	positive plate U	صفحه مثبت
	positive modulation U	پخش مثبت
	positive logic U	منطق مثبت
	hot wire U	سیم مثبت
	positivity U	مثبت بودن
	anodes U	الکترود مثبت
	anodes U	قطب مثبت
	assertion U	افهار مثبت
	yea U	رای مثبت
	affirmative	اظهار مثبت
	nonposetive U	غیر مثبت
	active balance U	موازنه مثبت
	cation U	یون مثبت
	positive conductor U	سیم مثبت
	zincoid U	قطب مثبت
	positive column U	ستون مثبت
	affirmatively U	بطور مثبت
	affirmative U	عبارت مثبت
	positive charge U	بار مثبت
	positive brush U	زغال مثبت
	positive balance U	مانده مثبت
	positive acceleration U	شتاب مثبت
	active balance U	مانده مثبت
	positive lead U	سیم مثبت
	positivism U	مثبت گرایی
	positive electricity U	برق مثبت
	an a answer U	پاسخ مثبت
	anode U	الکترود مثبت
	anode U	قطب مثبت
	pro- U	جنبه مثبت
	pro U	جنبه مثبت
	positive modulation U	تحمیل مثبت
	positive electricity U	الکتریسیته مثبت
	positive economics U	اقتصاد مثبت
	false positive U	مثبت کاذب
	positive correlation U	همبستگی مثبت
	positive wire U	سیم مثبت
	if so U	در صورت مثبت
	jigger U	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
	increments U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	increment U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	averment U	افهار قطعی یا مثبت
	yea U	بلکه رای مثبت
	take down <idiom> U	مثبت وضبط صحبتها
	look at the world through rose-colored glasses <idiom> U	خیلی مثبت بودن
	to answer in the a U	پاسخ مثبت دادن
	positive integer U	عدد صحیح مثبت
	positive feeder U	سیم تغذیه مثبت
	factorial U	حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
	crater in positive carbon U	گودی کربن مثبت
	positively U	محققا" بطور مثبت
	cardinals U	عدد صحیح مثبت
	cardinal U	عدد صحیح مثبت
	anode U	قطب مثبت باطری
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	positive cotton effect U	پدیده مثبت کاتن
	positive post U	قطب مدار مثبت
	positive terminal U	قطب مدار مثبت
	anodes U	قطب مثبت باطری
	positive skewness U	عدم تقارن مثبت
	yea-sayer U	گوینده [رای] مثبت
	hydrogen ion U	یون +H با بار الکتریکی مثبت
	anodize U	بصورت قطب مثبت در اوردن
	anodes U	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
	amphoteric U	دارای برق مثبت و منفی
	polar U	دارای الکتریسیته مثبت و منفی
	positive integer U	عدد صحیح مثبت [ریاضی]
	to yet had it U	طرف مثبت اکثریت را دارند
	anode U	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
	anode glow U	شعله مثبت فضای روشن اند
	knobble U	برامدگی کوچک گره کوچک
	pannikin U	لیوان کوچک پیمانه کوچک
	polarities U	وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
	polarity U	وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
	favorable balance of trade U	موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
	unipolar U	سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند
	The pros and cons ( of something ) . U	جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
	polarity U	تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
	plus U	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
	plus sign U	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
	charge neutrality U	تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
	plus signs U	که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
	polarities U	تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
	bipolar U	استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
	cation U	یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
	anticathode U	قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
	favourble balance of trade U	تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
	reverses U	وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
	reversing U	وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
	reverse U	وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
	reversed U	وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
	applet U	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
	small scale U	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
	small-scale U	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
	polarities U	بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
	polarity U	بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
	complementation U	سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
	storage U	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
	unipolar U	که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	davit U	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
	bipolar U	روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
	thumbnails U	کوچک
	weenier U	کوچک
	ponceau U	پل کوچک
	plumule U	پر کوچک
	weeniest U	کوچک
	weeny U	کوچک
	diminutive U	کوچک
	dimmers U	کوچک
	small fry U	کوچک
	plumelet U	پر کوچک
	micro U	کوچک
	imminution U	کوچک
	smallest U	کوچک
	pint-size U	کوچک
	smaller U	کوچک
	small U	کوچک
	thumbnail U	کوچک
	micros U	کوچک
	minute U	کوچک
	little U	کوچک
	floret U	گل کوچک
	pint size U	کوچک
	fortalice U	دژ کوچک
	ickle U	کوچک
	minuscule U	کوچک
	exiguousness U	کوچک
	dinky U	کوچک
	bantam U	کوچک
	bantams U	کوچک
	pillule U	حب کوچک
	canis minor U	سگ کوچک
	canis minoris U	سگ کوچک
	petit U	کوچک
	cerebellum U	مخ کوچک
	minus cule U	کوچک
	gracile U	کوچک
	pilule U	حب کوچک
	half pint U	کوچک
	seed bud U	پر کوچک
	tiddliest U	کوچک
	tiddlier U	کوچک
	culvert U	پل کوچک
	short ton U	تن کوچک
	whiffet U	سگ کوچک
	culverts U	پل کوچک
	pipsqueaks U	کوچک
	petty U	کوچک
	puny U	کوچک
	runty U	کوچک
	minor U	کوچک
	weensy U	کوچک
	tiddly U	کوچک
	venule U	رگ کوچک
	pipsqueak U	کوچک
	fractional U	کوچک
	crosslet U	خاج کوچک
	diskette U	دیسک کوچک
	diskette U	گرده کوچک
	crosslet U	صلیب کوچک
	booklet U	کتاب کوچک