English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The people were crying out against it. U دیگر داد مردم در آمد ؟ بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
other people U مردم دیگر
paranoia or noea U دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
to herd with other people U با مردم دیگر پیوستن درگروه دیگران درامدن
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
Other Matches
democracies U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscites U مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscite U مردم خواست رای قاطبه مردم
popular U مردم پسند و مناسب حال مردم
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
populations U تعداد مردم مردم
population U تعداد مردم مردم
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
public U مردم
the deaf U مردم کر
population [pop.] U مردم
folks U مردم
folk U مردم
peoples U مردم
the people U مردم
people U مردم
peopled U مردم
peopling U مردم
misanthropes U مردم گریز
on the tongues of men U سر زبان مردم
omnibus U توده مردم
misanthrope U مردم گریز
unsocial U مردم گریز
communist U مردم گرا
communists U مردم گرا
unsociability U مردم گریزی
omnibuses U توده مردم
mob U انبوه مردم
mobbed U انبوه مردم
openly U در انظار مردم
unsociable U مردم گریز
people say U مردم می گویند
demography U مردم نگاری
popular U مردم پسند
sociability U مردم امیزی
underfed U مردم گرسنه
mobs U انبوه مردم
mobbing U انبوه مردم
common U : مردم عوام
corporation U گروهی از مردم
corporations U گروهی از مردم
popularity U مردم پسندی
rushing U ازدحام مردم
townsfolk U مردم شهری
other people U سایر مردم
flower people U مردم معتقدبهآئینیکهطرفدارصلحوعشقبودند
rush U ازدحام مردم
demos U توده مردم
commoners U : مردم عوام
outside opinion U رای مردم
public-spirited U خیرخواه مردم
anthropology U مردم شناسی
rucks U مردم عادی
communism U مردم داری
ruck U مردم عادی
outside opinion U عقیده مردم
commonest U : مردم عوام
citizenship U مردم تبعیت
rushed U ازدحام مردم
the many U بیشتر مردم
commons U مردم عادی
laotian U مردم تایی
ombudsman U فریادرس مردم
men of intellgence U مردم باهوش
lowest common denominators U مردم پذیر
lao U مردم تایی
land n U قوم مردم
parade U اجتماع مردم
paraded U اجتماع مردم
parades U اجتماع مردم
the public U عموم مردم
many people U خیلی از مردم
plebeians U توده مردم
manragora U مردم گیاه
the million U توده مردم
the multitude U توده مردم
the offscourings humanity U مردم پست
massing U توده مردم
many people U بسیاری از مردم
masses U توده مردم
mass U توده مردم
ombudsmen U فریادرس مردم
anthropometry U مردم سنجی
citizenry U مردم تبعیت
plebeian U توده مردم
populace U توده مردم
the old U مردم سالخورده
parading U اجتماع مردم
head count U شمارش مردم
the american public U مردم امریکا
Among the people . U درمیان مردم
canaille U مردم پست
mandrake U مردم گیاه
mandating U دستور مردم به
mandates U دستور مردم به
mandated U دستور مردم به
all men U مردم همه
mandate U دستور مردم به
public notice U آگهی به مردم
all men U همه مردم
anarchy U خودسری مردم
jawsmith U مردم فریب
the total population U همه مردم
most people U بیشتر مردم
the dregs of the people U مردم پست
population [pop.] U تعداد مردم
all men U کلیه مردم
head counts U شمارش مردم
reputedly U در نظر مردم
hoi polloi U توده مردم
lowest common denominator U مردم پذیر
ragtag and bobtail U توده مردم پست
open day U روزیکهعموم مردم میتوانندازمکانهایخاصیمثلمدرسهیایکموسسهآزادانهبازدیدکنند
public spiritedness U خیر خواهی مردم
rabblement U توده مردم پست
civil military action U عملیات مردم یاری
democracies U حکومت قاطبه مردم
democracy U حکومت قاطبه مردم
korean U زبان مردم کره
man in the street <idiom> U مردم عادی یا متوسط
vulgus U مردم طبقه پایین
vox populi U اراء یا افکار مردم
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
the rank and file U توده مردم عادی
The will of the nation [people] اراده ملت [مردم]
the public [popular] odium U تنفر مردم عمومی
the offscourings humanity U طبقه پست مردم
civic action U عملیات مردم یاری
self-government U حکومت بدست مردم
morale U روحیه افراد مردم
civil affairs U عملیات مردم یاری
It benefits the people . U فایده اش به مردم می رسد
To set people by the ears. U مردم را بجان هم انداختن
No small number of ... U تعداد زیادی [از مردم]
men of intellgence U دانشمندان مردم باطلاع
up front U جلو چشم مردم
quite a number of people U عده زیادی از مردم
To muzzle the people. U دهان مردم را بستن
rub shoulders with others U با مردم امیزش کردن
self government U حکومت به دست مردم
finnish U زبان مردم فنلاند
albanian U زبان یا مردم البانی
affray سلب آرامش مردم
people of all ranks U مردم ازهر طبقه
To arhue ( haggle ) with people . U با مردم سروکله زدن
to be a crowd-pleaser U مردم نواز بودن
folklike U وابسته به توده مردم
folkish U وابسته به توده مردم
married accommodation U جا برای مردم متاهل
Quite a few people ... U تعداد زیادی [از مردم]
seminomad U مردم نیمه چادرنشین
rabble-rousers U تحریک کننده توده مردم
jute U طایفهای از مردم سفلای المان
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
none but low people go there U جز مردم پست بدانجا نمیرود
head counts U تعداد مردم شمرده شده
lot U گروه [توده] از مردم یا چیزها
rabble-rouser U تحریک کننده توده مردم
kris U خنجر مردم اندونزی و مالایا
to sport one's oak U در خانه روی مردم بستن
handbill U اعلانی که بدست مردم میدهند
handbills U اعلانی که بدست مردم میدهند
mass conditioning U جهت دادن به توده مردم
larrigan U کفش مخصوص مردم جنگلی
squadron U دستهای از مردم گروه هواپیما
squadrons U دستهای از مردم گروه هواپیما
mediumism U وساطت در میان مردم وارواح
English U مربوط به مردم وزبان انگلیسی
head count U تعداد مردم شمرده شده
rabble rouser U تحریک کننده توده مردم
terrorism U ایجاد ترس ووحشت در مردم
dark horse <idiom> U کاندیدی که به سختی مردم بشناسندش
demographer U متخصص امار گیری مردم
The people protested vocally. U صدای مردم درآمد ( اعتراض )
castes U طبقات مختلف مردم هند
The people have got wise to him. U مردم دستش را خوانده اند
garrotter U راهزنی که مردم راخفه میکند
gentlemanlike U اقامنشانه مثل مردم شریف
popular U وابسته بتوده مردم خلقی
caste U طبقات مختلف مردم هند
english speaking people U مردم یا ملل انگلیسی زبان
laity U مردم غیر روحانی ناشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com