Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dwarf wall
U
دیوار نیمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
U
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
retaining wall
U
دیوار نگهبان دیوار محافظ
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
adjacent
U
نزدیک دیوار به دیوار
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
semis
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
moiety
U
نیمه
mid-
U
نیمه
part way
U
نیمه
semi
U
نیمه
division line
U
خط نیمه
midnight
U
نیمه شب
mid
U
نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
stiffish
U
نیمه شق
wall-to-wall
U
از دیوار به دیوار
f. with the woll
U
دیوار
face wall
U
دیوار بر
fences
U
دیوار
fence
U
دیوار
walls
U
دیوار
bulkheads
U
دیوار
wellhead
U
سر دیوار
enclosure wall
U
دیوار بر
wall
U
دیوار
alignment frontage
U
بر دیوار
walls have ears
U
دیوار
coping
U
سر دیوار
counter-scrap
U
دیوار
cope
U
سر دیوار
bulwarks
U
دیوار
bulwark
U
دیوار
bulkhead
U
دیوار
partitions
U
دیوار
partition
U
دیوار
curtains
U
دیوار
subliminal
U
نیمه خوداگاه
semidivine
U
نیمه الهی
half loaded
U
سلاح نیمه پر
subsaline
U
نیمه شور
semi
U
نیمه تاحدی
semidivine
U
نیمه خدا
semiliquid
U
نیمه مایع
semicrystalline
U
نیمه بلورین
subfossil
U
نیمه سنگواره
subarid
U
نیمه خشک
half faced
U
نیمه کاره
semidome
U
نیمه گنبد
semierect
U
نیمه ایستاده
subacute
U
نیمه حاد
foreconscious
U
نیمه هشیاری
semierect
U
نیمه قائم
semidetached
U
نیمه مجزا
subovate
U
نیمه بیضی
subadult
U
نیمه بالغ
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semis
U
نیمه تاحدی
semifinal
U
نیمه نهایی
subliminally
U
نیمه خوداگاه
semimobile
U
نیمه متحرک
semipro
U
نیمه حرفهای
semipublic
U
نیمه همگانی
semilate
U
نیمه دیررس
semireligious
U
نیمه مذهبی
semirigid
U
نیمه سخت
semiskilled
U
نیمه ماهر
backcourt
U
نیمه دفاعی
semisolid
U
نیمه جامد
half-time
U
نیمه نخست
semilog
U
نیمه لگاریتمی
before mid night
U
قبل از نیمه شب
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semilustrous
U
نیمه درخشنده
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semiopaque
U
نیمه شفاف
brow ague
U
درد نیمه سر
semiopaque
U
نیمه کدر
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semipermanent
U
نیمه جاودان
semipermeable
U
نیمه تراوا
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
semigloss
U
نیمه درخشان
semiofficial
U
نیمه رسمی
semiformal
U
نیمه رسمی
semifluid
U
نیمه ابکی
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
solid state
U
نیمه هادی
semifixed
U
نیمه ثابت
halfway
U
نیمه راه
midway
U
نیمه راه
semigloss
U
نیمه شفاف
semi finals
U
نیمه نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
semitranslucent
U
نیمه کدر
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semitransparent
U
نیمه شفاف
semitropic
U
نیمه گرمسیری
semihard
U
نیمه محکم
demigod
U
نیمه خدا
semivitrified
U
نیمه شیشهای
semihard
U
نیمه سخت
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
half mast high
U
نیمه افراشته
semicivilized
U
نیمه متمدن
semiarid
U
نیمه خشک
aileron
U
نیمه سنتوری
aileron
U
نیمه لچکی
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiactive
U
نیمه فعال
semi trailer
U
نیمه یدک
nocturn
U
عبادت نیمه شب
subconscious
U
نیمه هشیار
semicinductor
U
نیمه رسانا
midwatch
U
پاس نیمه شب
midyear
U
نیمه سال
semicinductor
U
نیمه هادی
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
semiautomatic
U
نیمه خودکار
subconsciously
U
نیمه اگاه
subconsciously
U
نیمه هشیار
partial fixing
U
نیمه گیرداری
partially hearing
U
نیمه شنوا
semi official
U
نیمه رسمی
second half
U
نیمه دوم
preconscious
U
نیمه هشیار
quasi private
U
نیمه خصوصی
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi public
U
نیمه عمومی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi convex
U
نیمه محدب
semi skilled
U
نیمه ماهر
translucent
U
نیمه شفاف
first half
U
نیمه نخست
partially sighted
U
نیمه بینا
drafts
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
subconscious
U
نیمه اگاه
half-bat
U
آجر نیمه
half-column
U
نیمه ستون
part-time
U
نیمه وقت
part time
U
نیمه وقت
half
U
نیمه نخست
semi conductor
U
نیمه هادی
semicrystalline
U
نیمه متبلور
parboiled
U
نیمه پختن
parboil
U
نیمه پختن
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semicolonial
U
نیمه مستعمره
half tracked
U
نیمه شنی
midsummer
U
نیمه تابستان
semicolonial
U
نیمه ازاد
left heart
U
نیمه چپ قلب
parboiling
U
نیمه پختن
parboils
U
نیمه پختن
half time
U
نیمه بازی
semiconscious
U
نیمه بیهوش
half way
U
نیمه راه
halvers
U
نیمه مشترک
semiconscious
U
نیمه اگاه
half-mast
U
نیمه افراشتن
semiconscious
U
نیمه هوشیار
half-mast
U
نیمه افراشتگی
inchoate
U
نیمه تمام
partial
U
نیمه کامل
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-final
U
نیمه نهایی
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
semi literate
U
نیمه نویسا
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
نیمه هشیار
semi independent
U
نیمه مستقل
semi-precious
U
نیمه گرانبها
sub-tropical
U
نیمه حاره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com