Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dutch stonewall
U
دیوار سنگی هلندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dry mansory
U
[دیوار سنگی خشکه چین]
stonewall formation
U
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
underpinned
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
stela
U
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele
U
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
U
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
lithoprint
U
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
retaining wall
U
دیوار نگهبان دیوار محافظ
netherlander
U
هلندی
hollander
U
هلندی
Holland
U
هلندی
netherlandish
U
هلندی
dutchman
U
هلندی
Dutch
U
: هلندی
dutchwoman
U
زن هلندی
flemish brick
U
اجر هلندی
Dutch
U
زبان هلندی
dutch auction
U
حراج هلندی
dutch attack
U
حمله هلندی
narcis
U
گلنرگس هلندی
myhheer
U
مرد هلندی
hollands
U
جین یا مشروب هلندی
dutchman
U
بازیگر بولینگ هلندی
dutch apple pie
U
پای سیب هلندی
staunton gambit
U
گامبی استاونتن در دفاع هلندی
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
schnapps
U
مشروب جین قوی هلندی
guilders
U
نام سکه سیمین هلندی
dutch 00
U
بولینگ هلندی با حساب 002
guilder
U
نام سکه سیمین هلندی
bladel variation
U
واریاسیون بلادل در دفاع هلندی شطرنج
leningrad variation
U
واریاسیون لنینگراد در دفاع هلندی شطرنج
galiot
U
کرجی باری یاماهی گیری هلندی
london system
U
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
knickerbocker
U
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
flying dutchman
U
ملوان هلندی که محکوم شد تا روز قیامت روی دریا بماند
adjacent
U
نزدیک دیوار به دیوار
Dutch barn
U
[انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
stony
U
سنگی
stoney
U
سنگی
petrean
U
سنگی
barrier reef
U
سد اب سنگی
petrolsal
U
سنگی
lithoid
U
سنگی
monolithic
U
تک سنگی
clapper bridge
U
پل سنگی
rock fill dam
U
سد سنگی
lithic
U
سنگی
petrous
U
سنگی
equiponderance
U
هم سنگی
cordons
U
ازاره سنگی
rock wash
U
پوشش سنگی
cordon
U
ازاره سنگی
stone lining
U
روکش سنگی
stone lining
U
پوشش سنگی
stonework
U
ساختمان سنگی
lithography
U
چاپ سنگی
lithograph
U
چاپ سنگی
stone work
U
کار سنگی
rock salt
U
نمک سنگی
Stone Age
U
پارینه سنگی
eolith
U
اسکله سنگی
concretion
U
سنگی شدن
lithographic print
U
چاپ سنگی
layer of rock
U
طبقه سنگی
layer of rock
U
لایه سنگی
mesolithic
U
میانه سنگی
gabion
U
تور سنگی
lithographs
U
چاپ سنگی
Lantern-cross
U
صلیب سنگی
autography
U
چاپ سنگی
paleolithic
U
پارینه سنگی
paleolithic
U
دیرینه سنگی
polyantography
U
چاپ سنگی
bracket
U
کژ پشت سنگی
stone ballast
U
مصالح شکسته سنگی
hard pan
U
قشر سنگی شده
columnar basalt
U
ستونهای سیاه سنگی
checkstone
U
گیره سنگی کوهنوردی
snowdrifts
U
تره تیزک سنگی
pertrosal bone
U
استخوان سنگی یاحجری
basaltic stratum
U
لایه سیاه سنگی
bed rock ledge
U
لایه سنگی کف بستر
boulder well
U
چاه قلوه سنگی
breccia
U
جوش خرده سنگی
lithography
U
روش چاپ سنگی
calcify
U
اهکی یا سنگی کردن
snowdrift
U
تره تیزک سنگی
weather moulding
U
سنگی که اب باران راردمیکند
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
en delit
U
میل ستون سنگی
stone
U
سنگ میوه سنگی
aggregates
U
کلوخه مصالح سنگی
aggregate
U
کلوخه مصالح سنگی
stoning
U
سنگ میوه سنگی
stones
U
سنگ میوه سنگی
aggregate cement ratio
U
نسبت مواد سنگی به سیمان
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
obelisks
U
ستون هرمی شکل سنگی
obelisk
U
ستون هرمی شکل سنگی
high cross
U
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
greybeard
U
کوزه سنگی برای باده
aguilla
U
[ستون هرمی شکل سنگی]
stone work
U
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
Celtic cross
U
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
dripstone
U
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
herm
U
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
lithoidal
U
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
hermes
U
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
neolith
U
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
plant mix
U
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
dolmen
U
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
paleolith
U
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
his leg rested on a stone
U
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
stylolite
U
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
ballast
U
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
acrolithus
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
paleontologist
U
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
bedrock
U
سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
chromolithograph
U
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
muller
U
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
sisyphus
U
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
acrolith
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
reindeer
U
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
acrolith
U
مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
paleolithic
U
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
terrane
U
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim
U
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
walls
U
دیوار
fence
U
دیوار
counter-scrap
U
دیوار
coping
U
سر دیوار
cope
U
سر دیوار
enclosure wall
U
دیوار بر
partitions
U
دیوار
partition
U
دیوار
wall
U
دیوار
fences
U
دیوار
alignment frontage
U
بر دیوار
walls have ears
U
دیوار
wellhead
U
سر دیوار
curtains
U
دیوار
bulwark
U
دیوار
face wall
U
دیوار بر
bulwarks
U
دیوار
f. with the woll
U
دیوار
bulkheads
U
دیوار
wall-to-wall
U
از دیوار به دیوار
bulkhead
U
دیوار
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
hollow walls
U
دیوار دو جداره
retaining wall
U
دیوار ضامن
gable wall
U
دیوار سنتوری
side wall
U
دیوار پهلویی
guide bank
U
دیوار هادی سد
inwall
U
دیوار گرفتن
interior wall
U
دیوار داخلی
key wall
U
دیوار اب بند
lie-by
U
تو رفتگی دیوار
gable wall
U
دیوار لچکی
tow brick wall
U
دیوار دو اجری
non load bearing wall
U
دیوار تیغه
the pictures on the wall
U
ی روی دیوار
gravity wall
U
دیوار وزنی
thickness of a wall
U
کلفتی دیوار
load-bearing
U
دیوار باربر
thickness of a wall
U
ضخامت دیوار
load-bearing wall
U
دیوار حمال
tow brick wall
U
دیوار دواجره
vallation
U
دیوار خاکی
wall insulator
U
عایق دیوار
septate
U
دیوار دار
seawall
U
دیوار یا سد دریایی
one brick wall
U
دیوار یک اجره
outer wall
U
دیوار خارجی
outwall
U
دیوار بیرونی
sea dike
U
دیوار ساحلی
weephole
U
راه اب در دیوار
panel wall
U
اگین دیوار
partition wall
U
دیوار تیغه
quay wall
U
دیوار بارانداز
rear wall
U
دیوار پشت
render a wall
U
استرکشی دیوار
retaining wall
U
دیوار حائل
wall paint
U
رنگ دیوار
shear wall
U
دیوار برشی
non bearing wall
U
دیوار تیغه
dwarf wall
U
دیوار نیمه
batter of wall
U
میل دیوار
wall lining
U
پوشش دیوار
conservative wall
U
دیوار باغچه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com