Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spotter
U
دیدبان توپخانه دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
observers
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
gunnery
U
توپخانه دریایی
stargauge
U
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
watching
U
دیدبان
watches
U
دیدبان
signal man
U
دیدبان
look out
U
دیدبان
signalman
U
دیدبان
watch
U
دیدبان
spotter
U
دیدبان
watched
U
دیدبان
ground observer
U
دیدبان زمینی
mirador
U
برج دیدبان
spotter
U
دیدبان جلو
advance observer
U
دیدبان مقدم
forward observer
U
دیدبان مقدم
air observer
U
دیدبان هوایی
tactical air observer
U
دیدبان هوایی
advance observer
U
دیدبان جلو
forward observer
U
دیدبان جلو
tactical air observer
U
دیدبان تاکتیکی هوایی
surveillant
U
مراقبت کننده دیدبان
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
direction board
U
پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
spot net
U
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
angle t
U
زاویه راسی بین خط دیدبان و خط هدف
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
wings
U
نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریانورد یا دیدبان کارازموده داده میشود
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
retarding
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
artillery
U
توپخانه
gunnery
U
توپخانه
ordnance
U
توپخانه
ordnace
U
توپخانه
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
light artillery
U
توپخانه سبک
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
artillery
U
توپخانه صحرایی
heavy artillery
U
توپخانه سنگین
artillery
U
رسته توپخانه
corps artillery
U
توپخانه سپاه
gunner's party
U
گروه توپخانه
battering train
U
توپخانه محاصره
cannonry
U
توپ و توپخانه
gunners
U
جمعی توپخانه
gunner
U
جمعی توپخانه
division artillery
U
توپخانه لشگری
division artillery
U
توپخانه لشگر
turret
U
برج توپخانه
artillerist
U
متخصص توپخانه
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
artillery corps
U
رسته توپخانه
artillery annex
U
پیوست توپخانه
artillery corps
U
قسمت توپخانه
artillery battalion
U
گردان توپخانه
artillery branch
U
رسته توپخانه
towed artillery
U
توپخانه کششی
artillery brigade
U
تیپ توپخانه
medium artillery
U
توپخانه متوسط
field artillery
U
توپخانه صحرائی
field atrillery
U
توپخانه صحرایی
turrets
U
برج توپخانه
army artillery
U
توپخانه ارتش
flak
U
توپخانه ضد هوایی
artillery piece
U
قبضه توپخانه
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
gunnery
U
علم توپخانه
armored artillery
U
توپخانه زرهدار
armored artillery
U
توپخانه زرهی
artillery mount
U
سکوی توپخانه
artillery mount
U
قنداق توپخانه
self propelled
U
توپخانه خودکششی
fieldartillery
U
توپخانه صحرایی
artillery group
U
گروه توپخانه
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
no fire line
U
خط منع اتش توپخانه
fire plan
U
طرح اتش توپخانه
gunnery ship
U
ناو اموزشی توپخانه
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
firing chart
U
طرح تیر توپخانه
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
aerial field artillery
U
توپخانه محمول هوایی
artillery chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
all available
U
تمام توپخانه موجود
artillery fire plan
U
طرح اتش توپخانه
rolling barrage
U
سد اتش غلطان توپخانه
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
batteries
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
ask ask
U
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
battery
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
jato unit
U
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
U
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission
U
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
towed
U
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
U
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
fog lookouts
U
دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range
U
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
offset plottin
U
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dogfish
U
سگ دریایی
seas
U
دریایی
marine
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
maritime
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
marines
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
naval
U
دریایی
saltier
U
دریایی
nautical
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
sea
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
salty
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
sea born
U
دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com