English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commutable U دگرگونی پذیر قابل تبدیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bondable U قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
transmutable U دگرگونی پذیر
tranformable U دگرگونی پذیر
convertible currency U پول تبدیل پذیر
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
miscible U قابل اختلاط حل پذیر
filtrable U قابل پالایش تصفیه پذیر
ductile U قابل انبساط شکل پذیر
pardoable U امرزش پذیر قابل بخشش
filterable U قابل پالایش تصفیه پذیر
dependable U قابل اعتماد توکل پذیر
propitiable U قابل تسکین استمالت پذیر
pracitcable U قابل اجرا صورت پذیر
divisible U قابل قسمت بخش پذیر
hereditable U قابل توارث وارثت پذیر
transmutable U قابل تبدیل
interchangeable U قابل تبدیل
convertible U قابل تبدیل
interconvertible U قابل تبدیل
convertibles U قابل تبدیل
transmutative U قابل تبدیل
reproducible U قابل تولید مجدد تجدید پذیر
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
convertible currency U ارز قابل تبدیل
pulverizable U قابل تبدیل به پودر
pulverable U قابل تبدیل به پودر
convertible money U پول قابل تبدیل
convertible U قابل تسعیر و تبدیل
catch penny U قابل تبدیل به پول
saponifiable U قابل تبدیل بصابون
liquefiable U قابل تبدیل به مایع
convertibles U قابل تسعیر و تبدیل
vitrifiable U قابل تبدیل به شیشه
ne varirtur U غیر قابل تبدیل
subdividable U قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
transpirable U قابل ترشح فاش شدنی رخنه پذیر
couchettes U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
vitrifiable U قابل تبدیل بحالت زجاجی
transformative U قابل تبدیل دگرگون شونده
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
negotiable U قابل تبدیل به پول نقد
couchette U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
convertible U آنچه قابل تبدیل است
inconvertible currency U ارز غیر قابل تبدیل
luminous energy U نیروی قابل تبدیل بنور
incommutable U تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
insolvable U غیر قابل تبدیل به پول نقد
binders U را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
packet U شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
binder U را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
packets U شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
convertible U پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertibles U پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
omr U و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
sounds U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sound U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
atoms U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atom U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
digitize U تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
visualization U تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
decompression U تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
normalised U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalising U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
quantizer U وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
convertor U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
converter U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
image [وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
analog U وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
images U وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
cards U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
optical U وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
analogue U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanners U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
analogues U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
readers U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
pooler U وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
mouses U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
shapable U شکل پذیر قابل شکل گیری
compiling U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compiled U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
magnetic tape U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tapes U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
illiquid U غیر مایع غیر قابل تبدیل به پول
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
documenting U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
inferable U قابل استنتاج استنتاج پذیر
inferrible U قابل استنتاج استنتاج پذیر
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
digitizer U مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
coupler U وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
mutations U دگرگونی
contrariety U دگرگونی
vicissitude U دگرگونی
U-turn U دگرگونی
U-turns U دگرگونی
otherness U دگرگونی
mutation U دگرگونی
changed U دگرگونی
metamorphosis U دگرگونی
transformation U دگرگونی
variation U دگرگونی
catabolism U دگرگونی
changes U دگرگونی
variations U دگرگونی
move U دگرگونی
changing U دگرگونی
shift U دگرگونی
change U دگرگونی
alteration U دگرگونی
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr U وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
metabolism U دگرگونی متابولیزم
alteration switch U گزینه دگرگونی
ecocline U بوم دگرگونی
transformism U دگرگونی گرایی
changeover U دگرگونی کامل
future shock U اضطراب دگرگونی
changeovers U دگرگونی کامل
metachromatism U دگرگونی رنگ
metabolisms U دگرگونی متابولیزم
shake up U سرهم بندی دگرگونی
ecological change U دگرگونی بوم شناختی
shake-ups U سرهم بندی دگرگونی
troposhere U کره دگرگونی تروپوسفر
variations U وابسته به تغییرو دگرگونی
shake-up U سرهم بندی دگرگونی
variation U وابسته به تغییرو دگرگونی
change U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changes U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changed U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
phonology U دانش دگرگونی صدا در زبان
energy operates changes U نیرو مایه دگرگونی است
endomorphism U رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphy U رویش از روپوست درون دگرگونی
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
reformer U پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformers U پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com