English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
even time U دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
hank U طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
rood U مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
sthene U واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
m U مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
yards U یارد
yard U یارد
scotland yard U اسکاتلند یارد
yd U مخفف یارد
yds U مخفف یارد
yardage U میزان و مقدار چیزی بحسب یارد
cabled U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
ten yard U خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
backfield line U خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
snapping U پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
snapped U پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
snap U پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
snaps U پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
Running <adj.> U دویدن
races U دویدن
race U دویدن
raced U دویدن
to run through U دویدن
run U دویدن
doubled up U دویدن
doubled U دویدن
double U دویدن
runs U دویدن
trig U تر وتمیز دویدن
leaped U جستن دویدن
leap U جستن دویدن
leaps U جستن دویدن
scuttles U بسرعت دویدن
outruns U در دویدن جلوافتادن
runout U محوطه دویدن
scuttling U بسرعت دویدن
scuttled U بسرعت دویدن
jog U اهسته دویدن
scuttle U بسرعت دویدن
running with the ball U با توپ دویدن
jogged U اهسته دویدن
cursorial U مستعد دویدن
roil U دنبال هم دویدن
run for it <idiom> U به ضرب دویدن
footrace U مسابقه دویدن
re-ran U دوباره دویدن
outrun U در دویدن جلوافتادن
outrunning U در دویدن جلوافتادن
to bolt U با سرعت دویدن
re-runs U دوباره دویدن
re-running U دوباره دویدن
jogging U اهسته دویدن
track U مسابقه دویدن
jogs U اهسته دویدن
tracked U مسابقه دویدن
tracks U مسابقه دویدن
winder U دویدن سریع
re-run U دوباره دویدن
on the go <idiom> U مشغول دویدن
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
dinger U دویدن به پایگاه اصلی
long wind U طاقت زیاد دویدن
rerun U عمل دوباره دویدن
outkick U تندتر از رقیب دویدن
run way U محوطه دویدن هواپیما
base running U دویدن بسوی پایگاه
sprint U با حداکثر سرعت دویدن
to start U شروع کردن به دویدن
circle U دویدن در مسیر منحنی
jogs U دویدن بصورت یورتمه
jogging U دویدن بصورت یورتمه
jogged U دویدن بصورت یورتمه
jog U دویدن بصورت یورتمه
he fell to the ground U دویدن اغازکردبزمین افتاد
To interrupt someone. To butt in. U تو حرف کسی دویدن
sprints U با حداکثر سرعت دویدن
sprinted U با حداکثر سرعت دویدن
to break into a run U شروع کردن به دویدن
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
circling U دویدن در مسیر منحنی
circles U دویدن در مسیر منحنی
circled U دویدن در مسیر منحنی
second U ثانیه
seconds U ثانیه ها
seconds U ثانیه
seconding U ثانیه
seconded U ثانیه
second U ثانیه
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
departure end U انتهای محوطه دویدن هواپیما
to run a race U در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
false start U دویدن قبل ازصدای تپانچه
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
break-in U درمیان صحبت کسی دویدن
break in U درمیان صحبت کسی دویدن
break-ins U درمیان صحبت کسی دویدن
roll out U دویدن هواپیما روی باند
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
false starts U دویدن قبل ازصدای تپانچه
femtosecond U یک کوادریلیوم ثانیه
milisecond U میلی ثانیه
microsecond U میلیونیم ثانیه
split second U قسمتی از ثانیه
hertz U چرخه در ثانیه
inches per second U اینچ بر ثانیه
in 0 seconds U در فرف ده ثانیه
hertz U یک سیکل در ثانیه
us U یک میلیونیم یک ثانیه
LPs U تعدادخطوط در ثانیه
hz U سیکل بر ثانیه
ampere second U امپر- ثانیه
Ms U یک هزارم ثانیه
microsecond U یک میلیونیوم ثانیه
picosecond U تریلیونیم ثانیه
nanoseconde U میلیاردیم ثانیه
microsecond U میکرو ثانیه
cycles per second U چرخه در ثانیه
medium speed U بیت در ثانیه
bits per seconds U بیت در ثانیه
revolution per second U دور در ثانیه
microsecond U یک میلیونیم ثانیه
ns U یک بیلیونیم ثانیه
cycles per second U دور در ثانیه
second-hand U ثانیه شمار
per second per second U مجذور ثانیه
psec U یک تریلیونیم ثانیه
five second rule U قانون 5 ثانیه
baud U علامت در ثانیه
twentyfour second violation U خطای 42 ثانیه
nanosecond U یک میلیاردیوم ثانیه
backcourt violation U خطای 01 ثانیه
centisecond U یکصدم ثانیه
millisecond U یک هزارم ثانیه
millisecond U میلی ثانیه
millisecond U هزارم ثانیه
character per second U دخشه در ثانیه
usec U یک میلیونیم یک ثانیه
watt second U وات- ثانیه
characters per second U دخشه بر ثانیه
micro- U یک میلیونیوم ثانیه
msec U هزارم ثانیه
nanosecond U بیلیونیم ثانیه
to take a run-up U با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
to overrun oneself U از دویدن زیاد خود را خسته کردن
cps U Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
twentyfour second rule U قانون 42 ثانیه در بسکتبال
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
kilohertz U هزار سیکل در یک ثانیه
cps U دور بر ثانیه هرتز
three second violation U خطای 3 ثانیه در بسکتبال
three second rule U قانون 3 ثانیه در بسکتبال
cusec U یک فوت مکعب در ثانیه
ten second rule U قانون 01 ثانیه در بسکتبال
ten second line U خط قانون 01 ثانیه دربسکتبال
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
kilobaud U هزار بیت در ثانیه
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
Ms U یک هزارم ثانیه illiSecond
million instructions per second U میلیون دستورالعمل در ثانیه
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
buttonhook U نوعی پاس با جلو دویدن وبرگشت ناگهانی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
goes U نوعی پاس با دویدن دریافت کننده به جلو
go U نوعی پاس با دویدن دریافت کننده به جلو
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
centimeter gram second system U دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه
threes U خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
three U خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
AT Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
foot pound second system U دستگاه فوت پاوند ثانیه
mhz U یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
kilo U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilos U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
ntamount U معادل
equivalent U معادل
equipollent U معادل
equivalents U معادل
tantamount U معادل
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
curled U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
curls U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
triple threat U بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
quarterback sneak U حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
rompish U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
curl U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
rompy U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
g flops U یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com