English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
spreader rig U میلهای که نخها جداگانه به ان وصل میشود
it is of frequent U بسیار دیده میشود
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
this word occurs in gulistan p U این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
keloid or cheloid U یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
iguanodon U سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
identic notes U منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
individual reserves U وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
polled U سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
polls U سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
poll U سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
jaggies U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
pans U تنظیم صورت بین دو کانال استریو
pan U تنظیم صورت بین دو کانال استریو
pan- U تنظیم صورت بین دو کانال استریو
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
asides U جداگانه
severally U جداگانه
several U جداگانه
separates U جداگانه
separated U جداگانه
separately U جداگانه
in proper U جداگانه
aside U جداگانه
separate U جداگانه
antiseptic U جداگانه پادگند
antiseptics U جداگانه پادگند
internal U و نه یک برنامه جداگانه
several covenants U تعهدات جداگانه
send on U جداگانه فرستادن
separate opinion U رای جداگانه
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
to act independently of others U مستقلانه یا جداگانه کارکردن
allopatric U جداگانه اتفاق افتاده
substantively U با داشتن هستی جداگانه
We'd like to pay separately. ما میخواهیم جداگانه پرداخت کنیم.
idiopathy U علاقه خاص ناخوشی جداگانه
separately excited U مولد با راه انداز جداگانه
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
discrete U که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
link U دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
polygeny U پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
interleaved U دو باک حافظه جداگانه که به ترتیب و با هم استفاده می شوند
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
adhocism U [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
gather U نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gathered U نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
floppies U مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy U مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
edited U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
floppy discs U مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
linkages U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
floppy disk U مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
edit U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
floppy disks U مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
linkage U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
interleaved U بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید
external U فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
externals U فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
filed U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
eyes U دیده
eye water U اب دیده
eye U دیده
eying U دیده
eyeing U دیده
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
bracket U علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
interleaving U تقسیم فضای ذخیره سازی به قسمتهایی به طوری که هر یک جداگانه قابل دستیابی اند
serial U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serials U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
eyeless U بی بصیرت بی دیده
light struck U نور دیده
light of one's eyes U نور دیده
invisible U دیده نشدنی
worldly-wise U جهان دیده
worldly wise U جهان دیده
feeder U دیده بان
observer U دیده بان
monitoring U دیده بانی
hardened steel U فولاد اب دیده
observers U دیده بان
unsight U دیده نشده
visible U دیده شدنی
in sight U دیده شدنی
lost U زیان دیده
scouting U دیده وری
imperceptible U دیده نشدنی
indiscernible U دیده نشدنی
feeders U دیده بان
enntinel U دیده بان
scout car U خودرو دیده ور
damaged U خسارت دیده
feeler U دیده بان
feelers U دیده بان
vedette U دیده ورسوار
sightless U دیده نشده
scouted U دیده وری
scouts U دیده وری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com