English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dependent state U دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
identic notes U منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion U عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation U عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
federal authorities U قدرت دولت متحده
statism U تمرکز قدرت اقتصادی در دولت مرکزی
federal state U دولت متحده یا دولت اتحادی
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
umbrella U طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
exchange control U نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
powered U دولت
states U دولت
respublica U دولت
stating U دولت
mammon U دولت
powers U دولت
governments U دولت
state U دولت
government U دولت
powering U دولت
stated U دولت
state- U دولت
power U دولت
Whitehall U دولت انگلیس
enemy state U دولت دشمن
Ottawa U دولت کانادا
vassal atate U دولت پوشالی
state U دولت استان
state- U دولت استان
stated U دولت استان
civil servant [British E] U کارمند دولت
states U دولت استان
stating U دولت استان
national state U دولت ملی
puppet government U دولت پوشالی
ambassadors U ماموررسمی یک دولت
public servant U مستخدم دولت
quirinal U دولت ایتالیا
money bag U دارایی دولت
head of the state U رئیس دولت
military government U دولت نظامی
officer U کارمند دولت
the policy of the government U رویه دولت
mandatary U دولت قیم
public officer [American E] U کارمند دولت
stateless U بی دولت بی وطن
lese majestyodhkj &odhkj fvqn U پادشاه یا دولت
cabinets U هیات دولت
cabinet U هیات دولت
government department U وزارتخانه دولت
mafia U دولت ستیزی
Warsaw U دولت لهستان
war state U دولت جنگی
ambassador U ماموررسمی یک دولت
official U کارمند دولت
state property U دارائی دولت
forfeit to the state U ضبط دولت
office-holders U کارمند دولت
office-holder U کارمند دولت
state government U دولت مرکزی
Kremlin U دولت شوروی
government budget U بودجه دولت
state budget U بودجه دولت
government expenditures U هزینههای دولت
government stock U سهام دولت
government treasury U خزانه دولت
mafias U دولت ستیزی
Downing Street U دولت انگلیس
loyalist U دولت دوست
independent state U دولت مستقل
nation-states U دولت ملی
buffer state U دولت حایل
loyalists U دولت دوست
the policy of the government U سیاست دولت
territory of state U قلمرو دولت
the body politic U ملت و دولت
nation state U دولت ملی
public debt U بدهی دولت
totaliarian state U دولت توتالیتر
pillars of the state U ارکان دولت
govt U government دولت
chief of state U رئیس دولت
nation-state U دولت ملی
office-holder U صاحب منصب دولت
protected state U دولت تحت الحمایه
federalism U اصل دولت ائتلافی
land grant U زمین اعطایی دولت
interpellate U استیضاح کردن دولت
most favoured nation U دولت کامله الوداد
family allowances U کمک دولت به خانوارها
office-holders U صاحب منصب دولت
federalist U طرفدار دولت فدرال
civil servant U مستخدم یا کارمند دولت
federal council U مجلس دولت متحده
colonial government U دولت یا حکومت مستعمراتی
bounties U کمک اقتصادی دولت
mandatory powers U اختیارات دولت قیم
non serverign acts U اعمال تصدی دولت
peculation U دستبرد در مال دولت
cabinet U کابینه هیئت دولت
cabinets U کابینه هیئت دولت
He rose against the regime. U بر ضد دولت قیام کرد
stratocracy U حکومت یا دولت نظامی
dependent state U دولت غیر مستقل
plateform U اعلامیه سیاست دولت
secret service money U اعتبار سری دولت
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
vassal atate U دولت دست نشانده
secret services U دستگاه محرمانه دولت
subsidy U کمک بلاعوض دولت
secret service U دستگاه محرمانه دولت
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
welfare state U دولت بهبود بخش
confedration of states U دولت جدیدی تشکیل نمیشود
commissioner U مامور عالی رتبه دولت
subject to the british rule U تحت تسلط دولت انگلیس
hand-out <idiom> U پاداش ،معمولا از طرف دولت
mafias U سازمان سری دولت ستیز
subsidies U مکهای مالی دولت , سوبسید
mafia U سازمان سری دولت ستیز
federal constitution U قانون اساسی دولت متحده
the sublime porte U باب عالی دولت عثمانی
porte U باب عالی دولت عثمانی
war state U دولت نظامی declaration preventivetotal
commissioners U مامور عالی رتبه دولت
To accord recognition to a new government. U دولت جدیدی را برسمیت شناختن
export incentive U تشویق دولت در جهت صادرات
confiscation U مصادره و ضبط توسط دولت
sovereigns U دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
quotas U کمیت تعیین شده توسط دولت
White Papers U گزارش هیئت دولت نامه سفید
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
hall mark U دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
state midicine U سیستم پزشکی تحت نظارت دولت
sovereign U دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
coats of arms U نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
bank annuities U سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
purge U تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purged U تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purges U تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
White Paper U گزارش هیئت دولت نامه سفید
Utopia U دولت یا کشور کامل و ایده الی
government U فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
price support U قیمت حمایت شده از طرف دولت
governments U فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
quota U کمیت تعیین شده توسط دولت
bank holiday U ایامی که به دستور دولت بانکها بستهاند
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
monetization U پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
coat of arms U نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
resident U نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشورمستعمره
Utopias U دولت یا کشور کامل و ایده الی
residents U نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشورمستعمره
residency U محل اقامت نماینده دولت استعمارگر در کشورمستعمره
regie U اداره کردن مالیات مستقیم توسطخود دولت
state aid U کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
state to which one belongs U دولت متبوعه siege-neutralized-neutral-buffer
eminent domain U مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
conscription of wealth U مصادره اموال در زمان جنگ به وسیله دولت
subvention U اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
libertarian U طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
concert of europe U اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
Uncle Sam U لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
active fiscal policy U منظوردخالت فعالانه دولت درارتباط با تغییر مالیاتها ومخارج
Solicitors General U مشاور حقوقی دولت که دررتبه پایین تر از دادستان است
Solicitor General U مشاور حقوقی دولت که دررتبه پایین تر از دادستان است
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
functional finance U سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
rescous U مقاومت در برابر قانون تمرد نسبت به مامورین دولت
state's attorney U نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
food stamp program U برنامه کمک مواد غذائی ازطرف دولت به نیازمندان
state attorney U نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
smart money U غرامت پولی که دولت بسربازان وملوانان زخمی ومصدوم میدهد
mandatory power U دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
interventionism U سیستم مداخله دولت درامور اقتصادی و عدم وجودازادی درتجارت
embassies U سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
embassy U سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
good offices U عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
deodand U چیزیکه دولت برای استفاده عموم ضبط میکردزیرامایه مرگ کسی شده
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
jingo U کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند
service U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced U منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
classical economics U نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
hallmarks U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
to boondoggle [American English] U پول و وقت تلف کردن [برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی]
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
sheriff U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com