English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To overstep the limits. To overreach oneself . To become impudent. U دور برداشتن ( جسور شدن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
rude U جسور
insolent U جسور
forwarded U جسور
forward U جسور
presumptuous U جسور
high spirited U جسور
derring do U جسور
boldest U جسور
bolder U جسور
ruder U جسور
rudest U جسور
bold faced U جسور
boldface U جسور
hardier U جسور
hardiest U جسور
hardy U جسور
pert U جسور
cutty sark U زن جسور
daring U جسور
presumptive U جسور
assured U جسور
flip U جسور
adventuress U زن جسور
bumptious U جسور
flips U جسور
fresh- U جسور
freshest U جسور
immodest U جسور
malapert U جسور
lippy U جسور
wanton U جسور
fresh U جسور
cocky U جسور
impertinence or nency U جسور
presuming U جسور
bold U جسور
peart U جسور
flipped U جسور
hussy U دختر جسور
defiant U جسور مظنون
venturous U جسور بی باک
pushing U جسور باپشتکار
reanimate U جسور کردن
encourage U جسور کردن
adventurer U جسور بی پروا
countenance [encourage] U جسور کردن
hussies U دختر جسور
embolden U جسور کردن
adventurers U جسور بی پروا
hearten U جسور کردن
elate U جسور کردن
embolden U جسور کردن
petulant U ادم جسور کج خلق
You have became cocky lately. U تازگیها خیلی دم درآوردی ( جسور وپروشدی )
crust U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crusts U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
include U در برداشتن
to take up U برداشتن
deleting U برداشتن
deletes U برداشتن
deleted U برداشتن
moistening U نم برداشتن
includes U در برداشتن
to run away with U برداشتن
flaw U مو برداشتن
takes U برداشتن
to pull off U برداشتن
flaws U مو برداشتن
take U برداشتن
delete U برداشتن
ingather U برداشتن
remove U از جا برداشتن
remove U برداشتن
pick up U برداشتن
lifts U برداشتن
lifting U برداشتن
lifted U برداشتن
lift U برداشتن
take up U برداشتن
ingether U برداشتن
glom U برداشتن
sublate U برداشتن
pickup U برداشتن
removing U از جا برداشتن
countertrace U برداشتن از
removing U برداشتن
removes U از جا برداشتن
removes U برداشتن
to mop up U برداشتن
to pick up U برداشتن
to carry arms U سلاح برداشتن
ingether U خرمن برداشتن
uncap U سر پوش برداشتن از
uncap U کلاه از سر برداشتن
picturize U فیلم برداشتن از
decode U برداشتن رمز
unhood U سرپوش برداشتن از
surmounts U ازمیان برداشتن
transcribing U رونوشت برداشتن
shuffle off U به عجله برداشتن
remove slag U سرباره را برداشتن
off take rudder U سکان برداشتن
snap up U تند برداشتن
make a copy of U رونوشت برداشتن
surmount U ازمیان برداشتن
surmounted U ازمیان برداشتن
surmounting U ازمیان برداشتن
transcribed U رونوشت برداشتن
to d. the cloth U رومیزی را برداشتن
flaw U ترک برداشتن
emarginate U برداشتن حاشیه از
flaws U ترک برداشتن
feet U پاچنگال برداشتن
heave U خیز برداشتن
heaved U خیز برداشتن
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
demountable U قابل برداشتن
to receive a wound U زخم برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
decodes U برداشتن رمز
to fly to arms U سلاح برداشتن
give up U دست برداشتن از
to take the photograph of U عکس برداشتن از
to have one's p taken U عکس برداشتن
to take off U برداشتن بردن
twist U تاب برداشتن
twisting U تاب برداشتن
twists U تاب برداشتن
run away with U برداشتن و در رفتن
decoded U برداشتن رمز
break step U غلط پا برداشتن
remove U برداشتن مهر
gait U گام برداشتن
removes U برداشتن مهر
removing U برداشتن مهر
spoon U با قاشق برداشتن
spooned U با قاشق برداشتن
spooning U با قاشق برداشتن
spoons U با قاشق برداشتن
polls U نمونه برداشتن
warp U تاب برداشتن
warped U تاب برداشتن
warps U تاب برداشتن
unveil U حجاب برداشتن
unveiled U حجاب برداشتن
unveiling U حجاب برداشتن
to come at a bound <idiom> U خیز برداشتن
crack U شکاف برداشتن
cracks U شکاف برداشتن
poll U نمونه برداشتن
polled U نمونه برداشتن
list U سیاهه برداشتن
machine U براده برداشتن
machined U براده برداشتن
machines U براده برداشتن
clearance U برداشتن مانع
map U نقشه برداشتن از
maps U نقشه برداشتن از
resign U دست برداشتن
desist U دست برداشتن
cease U دست برداشتن
unveils U حجاب برداشتن
elide U ازاخر برداشتن
elided U ازاخر برداشتن
unmasking U نقاب برداشتن از
stepping U گام برداشتن
unmasked U نقاب برداشتن از
unmask U نقاب برداشتن از
unmasks U نقاب برداشتن از
step U گام برداشتن
transcribe U رونوشت برداشتن
step U قدم برداشتن
stepping U قدم برداشتن
elides U ازاخر برداشتن
transcribes U رونوشت برداشتن
eliding U ازاخر برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
ingather U انباشتن خرمن برداشتن
pace U شیوه گام برداشتن
paced U شیوه گام برداشتن
paces U شیوه گام برداشتن
disburden U بار از دوش برداشتن
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
curl U تاب برداشتن فردادن
to get anything out of the way U کاری را ازمیان برداشتن
To pluck ones eyebrows. U زیر ابرو برداشتن
racing of motor U دور برداشتن موتور
racing of generator U دور برداشتن مولد
crack U شکاف برداشتن ترکیدن
yerk U هل دادن شکاف برداشتن
cracks U شکاف برداشتن ترکیدن
work in U مشکلات را از میان برداشتن
overcrop U زیاد حاصل برداشتن از
defuse U فیوز بمب را برداشتن
multiplicate U چندین نسخه برداشتن از
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com