English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
encircle U دورچیزی گشتن دربرداشتن
encircled U دورچیزی گشتن دربرداشتن
encircles U دورچیزی گشتن دربرداشتن
encircling U دورچیزی گشتن دربرداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circuit U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuits U دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
enveloping U دورچیزی راگرفتن
envelops U دورچیزی راگرفتن
envelop U دورچیزی راگرفتن
enveloped U دورچیزی راگرفتن
enlace U دورگرفتن حلقه زدن دورچیزی گرفتارکردن
presupposed U دربرداشتن
presupposing U دربرداشتن
presupposes U دربرداشتن
infold U دربرداشتن
comprise U دربرداشتن
comprised U دربرداشتن
to have on U دربرداشتن
comprises U دربرداشتن
presuppose U دربرداشتن
comprisal U دربرداشتن
embracement U احاطه دربرداشتن
perseveation U اصرار دربرداشتن
entailed U متضمن بودن دربرداشتن
entail U متضمن بودن دربرداشتن
comport U دربرداشتن حامل بودن
comported U دربرداشتن حامل بودن
comporting U دربرداشتن حامل بودن
entails U متضمن بودن دربرداشتن
embodying U مجسم کردن دربرداشتن
embody U مجسم کردن دربرداشتن
embodies U مجسم کردن دربرداشتن
embodied U مجسم کردن دربرداشتن
entailing U متضمن بودن دربرداشتن
comports U دربرداشتن حامل بودن
contain U دارا بودن دربرداشتن
bear U حمل کردن دربرداشتن
instructiveness U دربرداشتن درس و عبرت
contains U دارا بودن دربرداشتن
contained U دارا بودن دربرداشتن
bears U حمل کردن دربرداشتن
searched U گشتن
swivel U گشتن
swivelled U گشتن
swivels U گشتن
seeks U گشتن
search U گشتن
searches U گشتن
searchingly U گشتن
roamed U گشتن
roam U گشتن
roaming U گشتن
roams U گشتن
seach U گشتن
hang around U ول گشتن
strangle U ول گشتن
go about U گشتن
seek U گشتن
sloshes U ول گشتن
to poke a bout U ول گشتن
seeking U گشتن
To loaf about . To loiter . U ول گشتن
puttered U ول گشتن
putter U ول گشتن
puttering U ول گشتن
putters U ول گشتن
to muck a bout U ول گشتن
to knock about U ول گشتن
to go about U گشتن
to fool about U ول گشتن
sloshing U ول گشتن
slosh U ول گشتن
To adore (dote on) someone. U دورکسی گشتن
putters U مهمل گشتن
fossick U خوب گشتن
puttering U مهمل گشتن
to prospect [for] U گشتن [بدنبال]
puttered U مهمل گشتن
circumvolve U دور گشتن
circumambulate U بدورچیزی گشتن
turn U گشتن چرخیدن
turns U گشتن چرخیدن
to rev up U تند گشتن
idles U ازاد گشتن
idled U ازاد گشتن
idle U ازاد گشتن
putter U مهمل گشتن
idlest U ازاد گشتن
orbit U بدورمداری گشتن
to search for anything U پی چیزی گشتن
troll U گشتن سراییدن
trundling U گشتن چرخیدن
trundles U گشتن چرخیدن
trundled U گشتن چرخیدن
trundle U گشتن چرخیدن
ranksack U خوب گشتن
trolls U گشتن سراییدن
to draw blank U گشتن وچیزی
to look for work U پی کار گشتن
to fish in troubled waters U پی بازاراشفته گشتن
to look for anything U چیزی گشتن
to turn round U دور گشتن
to wait one's leisure U پی فرصت گشتن
trundl U غلتیدن گشتن
orbited U بدورمداری گشتن
orbits U بدورمداری گشتن
To look for a pretext ( an excuse ). U پی بهانه گشتن
grow U شدن گشتن
grows U شدن گشتن
hang about U گشتن پرسه زدن
to hang about U گشتن معطل شدن
ask for trouble <idiom> U دنبال دردسر گشتن
to search U گشتن [جستجو کردن]
look (someone) up <idiom> U به دنبال کسی گشتن
pound the pavement <idiom> U دنبال کار گشتن
scrounge around <idiom> U درپی چیزی گشتن
slue U بدور محورثابتی گشتن
grabble U با دست پی چیزی گشتن
to grope for anything U درتاریکی پی چیزی گشتن
prowled U درپی شکار گشتن
traipses U سرگردان بودن ول گشتن
traipse U سرگردان بودن ول گشتن
groping U در تاریکی پی چیزی گشتن
gropes U در تاریکی پی چیزی گشتن
groped U در تاریکی پی چیزی گشتن
grope U در تاریکی پی چیزی گشتن
go U گشتن رواج داشتن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
goes U گشتن رواج داشتن
prowl U درپی شکار گشتن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
prowls U درپی شکار گشتن
prowling U درپی شکار گشتن
traipsing U سرگردان بودن ول گشتن
orb U بدور چیزی گشتن
rolls U غلت خوردن گشتن
rolled U غلت خوردن گشتن
roll U غلت خوردن گشتن
orbs U بدور چیزی گشتن
traipsed U سرگردان بودن ول گشتن
swirl U گشتن باعث چرخش شدن
look (something) up <idiom> U به دنبال کلمهای (دردیکشنری)گشتن
pivoted U روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivots U روی پاشنه گشتن چرخیدن
rummaged U بهم زدن خوب گشتن
rotate U دور محور خود گشتن
swirled U گشتن باعث چرخش شدن
rotated U دور محور خود گشتن
foraging U پی علف گشتن کاوش کردن
rotates U دور محور خود گشتن
to patrol a town U برای پاسبانی دورشهر گشتن
forage U پی علف گشتن کاوش کردن
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
forages U پی علف گشتن کاوش کردن
swirling U گشتن باعث چرخش شدن
swirls U گشتن باعث چرخش شدن
revs U تند گشتن دور برداشتن
revved U تند گشتن دور برداشتن
revving U تند گشتن دور برداشتن
orbs U بدور مدار معینی گشتن
sinecure U وفیفه گرفتن وول گشتن
rummaging U بهم زدن خوب گشتن
foraged U پی علف گشتن کاوش کردن
rummages U بهم زدن خوب گشتن
rev U تند گشتن دور برداشتن
orb U بدور مدار معینی گشتن
sinecures U وفیفه گرفتن وول گشتن
pivot U روی پاشنه گشتن چرخیدن
rummage U بهم زدن خوب گشتن
to seek a position U جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
backing up the wrong tree <idiom> U [دنبال چیزی در جای اشتباهی گشتن]
to grabble for anything U چهاردست وپاشدن وپی چیزی گشتن
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
to outflank an army U گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
A tale never loses in the telling . <proverb> U یک یکایت هرگز با نقل گشتن کاسته نگردد.
It take one hour there and back. U رفتن وبر گشتن ( رفت وبرگشت ) یکساعت طول می کشد
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
straggles U سرگردان شدن یا بودن متفرق شدن ول گشتن
straggled U سرگردان شدن یا بودن متفرق شدن ول گشتن
straggle U سرگردان شدن یا بودن متفرق شدن ول گشتن
straggling U سرگردان شدن یا بودن متفرق شدن ول گشتن
see about (something) <idiom> U دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com