Perdic | دوره پنج ساله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 217 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lustrum U	دوره پنج ساله
	quinquenniad U	دوره پنج ساله
	quinquennium U	دوره پنج ساله

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	decade U	دوره ده ساله دهدهی
	decades U	دوره ده ساله دهدهی
	Grand Prix U	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
	Grands Prix U	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
	indiction U	دوره پانزده ساله
	millenial U	وابسته به دوره هزار ساله
	millenium U	دوره هزار ساله
	pythiad U	دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
	quinquennial U	پنج ساله دوره پنج ساله
	septennate U	دوره هفت ساله
	septennium U	دوره هفت ساله
	sexagesimal U	شصتم دوره شصت ساله
	sexennium U	دوره شش ساله
	triennium U	دوره سه ساله
Other Matches

	brownies U	دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
	brownie U	دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
	cooling-off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off periods U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	cooling off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	ten years old U	ده ساله
	year-long U	یک ساله
	triennal U	سه ساله
	triennial U	سه ساله
	decade U	01 ساله
	decades U	01 ساله
	vicennial U	02 ساله
	decennry U	ده ساله
	sexennial U	شش ساله
	annuals U	یک ساله
	annual U	یک ساله
	colporteur U	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
	quinquagenarian U	پنجاه ساله
	bicentenary U	دویست ساله
	chiliad U	هزار ساله
	sepennial U	هفت ساله
	bicentenaries U	دویست ساله
	bimillenary U	دو هزار ساله
	seventy U	هفتاد ساله
	seventies U	هفتاد ساله
	quadrangena rian U	چهل ساله
	half yearly U	نیم ساله
	quinquagenary U	پنجاه ساله
	semiyearly U	نیم ساله
	year by year U	همه ساله
	yearling U	گیاه یک ساله
	he is 0 years old U	او ده ساله است
	year-round <idiom> U	همه ساله
	annuallyy U	هر ساله سالیانه
	octennial U	هشت ساله
	septennial U	هفت ساله
	annually U	همه ساله
	f.year old U	پنج ساله
	septuagenarian U	هفتاد ساله
	perennial U	همه ساله
	octogenarian U	هشتاد ساله
	perennials U	همه ساله
	sorrel U	گوزن نر سه ساله
	colts U	اسب 3 یا 4 ساله
	colt U	اسب 3 یا 4 ساله
	nonagenarian U	نود ساله
	tenant from year to year U	مستاجر یک ساله
	centenarian U	جشن صد ساله
	centenarians U	جشن صد ساله
	octogenarians U	هشتاد ساله
	tercentennial U	سیصد ساله
	quinquagenary U	شخص پنجاه ساله
	quinquagenarian U	شخص پنجاه ساله
	mares U	مادیان 4 ساله یا بیشتر
	nursey race U	مسابقه اسبهای 2 ساله
	mare U	مادیان 4 ساله یا بیشتر
	millennial U	جشن هزار ساله
	maturity U	مسابقه اسبهای 4 ساله
	nonagenarian U	ادم نود ساله
	pricket sister U	گوزن ماده دو ساله
	quadrangena rian U	ادم چهل ساله
	teens U	نوجوان ده تا91 ساله
	bicentennial U	جشن دویست ساله
	tercentenary U	سه قرن سیصد ساله
	bicentenary U	جشن دویست ساله
	fillies U	مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
	bicentennials U	جشن دویست ساله
	tercentenaries U	سه قرن سیصد ساله
	filly U	مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
	annuallyy U	همه ساله هر سال
	octogenarian U	وابسته به ادم 08 ساله
	strike it rich <idiom> U	یک شبه ره صد ساله رفتن
	bicentenaries U	جشن دویست ساله
	octogenarians U	وابسته به ادم 08 ساله
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	She must be at least 40. U	او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
	junior college U	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
	a man in his forties U	مرد چهل و خورده ساله
	indiction U	مالیات پانزده ساله املاک
	men affifty and above U	مردان پنجاه ساله به بالا
	mother goose stakes U	مسابقه کره مادیانهای سه ساله
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	derby U	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
	derbies U	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
	millenarianism U	اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
	millenarian U	معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
	one thousand guineas U	مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
	two thousands guineas U	مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
	the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant U	پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
	juniorate U	مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
	oedipal U	وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
	semifinal U	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
	Ushak medallion U	ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
	stadiums U	دوره
	stadium U	دوره
	perimeter U	دوره
	stadia U	دوره
	career U	دوره
	one's d. U	دوره
	epochs U	دوره
	careering U	دوره
	rimless U	بی دوره
	careers U	دوره
	careered U	دوره
	rhythms U	دوره
	Ice Age U	دوره یخ
	rhythm U	دوره
	periodicity U	دوره
	compass U	دوره
	perimeters U	دوره
	epoch U	دوره
	rims U	دوره
	cycled U	دوره
	he has run his race U	دوره
	cycle U	دوره
	rim U	دوره
	cycles U	دوره
	felloe U	دوره
	felly U	دوره
	peripheries U	دوره
	eras U	دوره
	periphery U	دوره
	era U	دوره
	phase U	دوره
	phased U	دوره
	phases U	دوره
	instar U	دوره
	courses U	: دوره
	border U	دوره
	term U	دوره
	termed U	دوره
	terming U	دوره
	coursed U	: دوره
	set U	دوره
	sets U	دوره
	setting up U	دوره
	bordering U	دوره
	circuits U	دوره
	circuit U	دوره
	to have ones fling U	دوره
	pool U	دوره
	pooled U	دوره
	pools U	دوره
	outline U	دوره
	course U	: دوره
	bordered U	دوره
	periods U	دوره
	session U	دوره
	period U	دوره
	contemporaries U	هم دوره
	outlining U	دوره
	contemporary U	هم دوره
	sessions U	دوره
	outlined U	دوره
	reviewal U	دوره
	edge U	دوره
	edges U	دوره
	outlines U	دوره
	basic course U	دوره مقدماتی
	occupancy cycle U	دوره سکونت
	elimination heat U	دوره مقدماتی
	processes U	دوره عمل
	period/stretch/lapse of time U	دوره زمان
	time period U	دوره زمان
	critical period U	دوره بحرانی
	period U	دوره زمان
	time span U	دوره زمان
	flux linking a turn U	شاره دوره
	action period U	دوره کنش
	financial period U	دوره مالی
	blocking period U	دوره وقفه
	budget period U	دوره بودجه
	caird U	دوره گرد
	pliocene U	دوره پلیوسن
	crier U	دوره گرد
	cheap jack U	دوره گرد
	contract period U	دوره قرارداد
	colportage U	دوره گردی
	on probation U	در دوره ازمایشی
	continous cycle U	دوره بی وقفه
	melting period U	دوره ذوب
	critical period U	دوره شاخص
	cycle time U	زمان دوره
	fellyfelloe U	دوره درندگی
	quarter [year] U	دوره سه ماهه
	advance course U	دوره عالی
	advanced course U	دوره عالی
	estrous cycle U	دوره فحلی
	quarterly period U	دوره سه ماهه
	perlim U	دوره مقدماتی
	biennium U	دوره دوساله
	electoral legislative term U	دوره انتخابیه
	duty factor U	دوره کار
	duty cycle U	دوره کار
	three-month period U	دوره سه ماهه
	conducting period U	دوره رسانایی