Perdic | دوره دراز مدت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	long-term U	دوره دراز مدت
	longer-term U	دوره دراز مدت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cooling off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off periods U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling-off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	colporteur U	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	soricine U	موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
	oblongated U	دراز
	lengthy U	دراز
	to piece out U	دراز
	dolichomorphic U	دراز تن
	verbose U	دراز
	prolix U	دراز
	toom U	دراز
	longish U	دراز
	macro U	دراز
	oblong U	دراز
	long- U	دراز
	to eke out U	دراز
	to be prolonged U	دراز
	long headed U	سر دراز
	longest U	دراز
	longer U	دراز
	longed U	دراز
	long U	دراز
	longheaded U	دراز سر
	longs U	دراز
	lengthwise U	دراز
	oblongs U	دراز
	linear U	دراز
	long eared U	گوش دراز
	long necked U	گردن دراز
	long range U	دراز مدت
	long run U	دراز مدت
	long shunt U	شنت دراز
	long wind U	دراز نفسی
	long term U	دراز مدت
	longeval U	دراز عمر
	longhead U	کله دراز
	prolongate U	دراز کردن
	prolixity U	دراز نویسی
	oblonated U	دراز :درازنا
	long winded U	دراز نفس
	long-winded U	دراز نفس
	pintail U	اردک دم دراز
	long life U	عمر دراز
	far fetched U	دور و دراز
	far-fetched U	دور و دراز
	tender fleshed cherry U	گیلاس دم دراز
	morella cherry U	گیلاس دم دراز
	long-life U	عمر دراز
	protract U	دراز کردن
	elongation U	دراز شدگی
	elongating U	دراز کردن
	elongates U	دراز کردن
	elongate U	دراز شدن
	elongate U	دراز کردن
	proboscis U	پوزه دراز
	proboscises U	پوزه دراز
	at full length U	دراز کشیده
	blue moon U	زمان دراز
	codlin U	یکجورسیب دراز
	sniping U	نوک دراز
	elongating U	دراز شدن
	lengthen U	دراز کردن
	lengthen U	دراز شدن
	lengthens U	دراز شدن
	lengthens U	دراز کردن
	lengthening U	دراز شدن
	lengthening U	دراز کردن
	lengthened U	دراز شدن
	lengthened U	دراز کردن
	snipes U	نوک دراز
	sniped U	نوک دراز
	inductile U	دراز نشو
	longevity U	دراز عمری
	narrowest U	دراز وباریک
	narrower U	دراز وباریک
	narrowed U	دراز وباریک
	narrow U	دراز وباریک
	lantern jawed U	چانه دراز
	lanternjaws U	چانه دراز
	long bill U	نوک دراز
	long billed U	نوک دراز
	ileum U	روده دراز
	weedy U	دراز و باریک
	lanky U	دراز وباریک
	snipe U	نوک دراز
	codling U	یکجورسیب دراز
	couchant U	دراز کشیده
	elongates U	دراز شدن
	oblongs U	دراز پهنا
	oblong U	دراز پهنا
	gangling U	طولانی و دراز
	stretches U	دراز کردن
	stretched U	دراز کردن
	stretch U	دراز کردن
	long bone U	استخوانهای دراز
	long term <adj.> U	دراز مدت
	long run [American E] <adj.> U	دراز مدت
	verbalization U	دراز گویی
	longer-term U	دراز مدت
	long-time U	دراز مدت
	long-drawn-out U	دور و دراز
	long-term U	دراز مدت
	streek U	دراز کردن
	in the long run U	در دراز مدت
	wader U	مرغ دراز پا
	drag on <idiom> U	دراز کردن
	extend U	دراز کردن
	string U	چسبناک دراز
	to stretch out U	دراز کردن
	longevous U	دارای عمر دراز
	tirade U	سخنرانی دراز وشدیداللحن
	daddy-long-legs U	بابا لنگ دراز
	deferred liability U	دیون دراز مدت
	longhorn U	گوسفند شاخ دراز
	tirades U	سخنرانی دراز وشدیداللحن
	tractile U	لوله شو دراز شدنی
	repose U	دراز کشیدن غنودن
	long term memory U	حافطه دراز مدت
	grallatorial U	وابسته به دراز پایان
	longicorn U	دارای شاخک دراز
	longhorn U	گاو شاخ دراز
	verbose U	دراز نویس درازگو
	orang-outans U	یکجوربوزینه دراز دست
	long necked flask U	بالن گردن دراز
	kick around <idiom> U	دراطراف دراز کشیدن
	long haul <idiom> U	مسافت دراز یا سفرکردن
	long lived U	دارای عمر دراز
	long lived U	دراز عمر معمر
	long-lived U	دارای عمر دراز
	long-lived U	دراز عمر معمر
	ileitis U	اماس روده دراز
	ileal U	وابسته به روده دراز
	hatchet face U	صورت دراز وباریک
	godwit U	نوک دراز ابی
	full bottomed U	دارای دنباله دراز
	johnboat U	قایق دراز و باریک
	orang-outangs U	یکجوربوزینه دراز دست
	long horned grasshopper U	ملخ شاخک دراز
	orang-outang U	یکجوربوزینه دراز دست
	orang outang U	یکجوربوزینه دراز دست
	gibbons U	میمون دراز دست
	gibbon U	میمون دراز دست
	ileac U	وابسته به روده دراز
	lanternjaws U	ارواره دراز و لاغر
	extended pole piece U	قطبک دراز شده
	rangy U	ولگرد پا دراز و لاغر
	porrect U	دراز کردن جلوگذاردن
	reach U	دراز کردن دست
	tusk U	دندان دراز وتیز
	spindle U	دراز و باریک شدن
	spindles U	دراز و باریک شدن
	mygale U	موش پوزه دراز
	toboggan U	سورتمه دراز و باریک
	toboggans U	سورتمه دراز و باریک
	weeding U	دراز و لاغر پوشاک
	secular trend U	روند دراز مدت
	prolate U	دوک وار دراز
	proboscis monley U	بوزینه دراز بینی
	ringtail U	تلیله نوک دراز
	weed U	دراز و لاغر پوشاک
	weeded U	دراز و لاغر پوشاک
	scoldpaceous U	مانند نوک دراز
	scolopax U	جنس نوک دراز
	tusks U	دندان دراز وتیز
	paidle U	یکجوربیل دسته دراز
	verbosity U	دراز نویسی پرگویی
	orangutan U	بوزینه دست دراز
	abusive	ناسزاوار زبان دراز
	to live a long life U	عمر دراز کردن
	to make old bones U	عمر دراز کردن
	chatterbox U	ادم روده دراز
	mongooses U	میمون پوزه دراز
	chatterboxes U	ادم روده دراز
	windbag U	نطاق روده دراز
	mongoose U	میمون پوزه دراز
	interminably U	بطور بسیار دراز
	orangoutang U	بوزینه دست دراز
	chaise longue U	نوعی نیمکت دراز
	windbags U	نطاق روده دراز
	chaises longues U	نوعی نیمکت دراز
	guttersnipe U	نوک دراز یا پاشله معمولی
	wands U	هدف باریک و دراز چوبی
	wand U	هدف باریک و دراز چوبی
	backstraight U	قسمت دراز و مستقیم پیست
	elongate U	دراز کردن امتداد دادن
	elongates U	دراز کردن امتداد دادن
	diaphysial U	مربوط ببدنهء استخوانهای دراز
	fly rod U	چوب مجوف دراز ماهیگیری
	elongating U	دراز کردن امتداد دادن
	rectangles U	چهار گوش دراز مستطیل
	diaphyseal U	مربوط ببدنهء استخوانهای دراز
	i lay on the grass U	روی علف دراز کشیدم
	paroquet U	یکجور طوطی کوچک دم دراز