Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refractory period
U
دوره بی پاسخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
absolute refractory period
U
دوره بی پاسخی مطلق
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
Other Matches
torpor
U
بی پاسخی
responsive
U
پاسخی
to be at a loss for an answer
U
پاسخی نداشتن
to frame an answer
U
پاسخی را طرح کردن
no reply was given him
U
هیچ پاسخی به او داده نشد
multiple-choice
U
وابسته به پرسش چند پاسخی
his appeal met no response
U
پاسخی پدر خواست که اوترسید
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
holds
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
hold
U
بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
holds
U
بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
hold
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
stadia
U
دوره
phases
U
دوره
stadium
U
دوره
setting up
U
دوره
sets
U
دوره
course
U
: دوره
pools
U
دوره
bordering
U
دوره
perimeters
U
دوره
bordered
U
دوره
border
U
دوره
rhythm
U
دوره
perimeter
U
دوره
pool
U
دوره
pooled
U
دوره
stadiums
U
دوره
reviewal
U
دوره
rhythms
U
دوره
set
U
دوره
phased
U
دوره
terming
U
دوره
edge
U
دوره
edges
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
contemporary
U
هم دوره
one's d.
U
دوره
felloe
U
دوره
felly
U
دوره
rimless
U
بی دوره
compass
U
دوره
he has run his race
U
دوره
coursed
U
: دوره
courses
U
: دوره
phase
U
دوره
eras
U
دوره
era
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
periphery
U
دوره
peripheries
U
دوره
term
U
دوره
periodicity
U
دوره
termed
U
دوره
instar
U
دوره
period
U
دوره
sessions
U
دوره
career
U
دوره
epochs
U
دوره
rim
U
دوره
rims
U
دوره
periods
U
دوره
epoch
U
دوره
session
U
دوره
circuit
U
دوره
cycles
U
دوره
cycle
U
دوره
outlining
U
دوره
outline
U
دوره
cycled
U
دوره
careering
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
outlines
U
دوره
outlined
U
دوره
careers
U
دوره
careered
U
دوره
circuits
U
دوره
elimination heat
U
دوره مقدماتی
cycle time
U
زمان دوره
duty cycle
U
دوره کار
duty factor
U
دوره کار
electoral legislative term
U
دوره انتخابیه
idle time
U
دوره عطالت
idle period
U
دوره استراحت
hucksterer
U
دوره گرد
tournaments
U
یک دوره مسابقه
game cycle
U
دوره بازی
grace period
U
دوره مهلت
foreperiod
U
پیش دوره
flux linking a turn
U
شاره دوره
financial period
U
دوره مالی
tournament
U
یک دوره مسابقه
fellyfelloe
U
دوره درندگی
guarantee period
U
دوره ضمانت
estrous cycle
U
دوره فحلی
perlim
U
دوره مقدماتی
germinal period
U
دوره نوجنینی
critical period
U
دوره شاخص
biennium
U
دوره دوساله
careering
U
دوره رسمی
basic course
U
دوره مقدماتی
advanced course
U
دوره عالی
careered
U
دوره زندگی
advance course
U
دوره عالی
action period
U
دوره کنش
careered
U
دوره رسمی
careering
U
دوره زندگی
careers
U
دوره زندگی
processes
U
دوره عمل
process
U
دوره عمل
adolescence
U
دوره جوانی
fiscal years
U
دوره مالی
career
U
دوره رسمی
blocking period
U
دوره وقفه
career
U
دوره زندگی
critical period
U
دوره بحرانی
crier
U
دوره گرد
contract period
U
دوره قرارداد
continous cycle
U
دوره بی وقفه
conducting period
U
دوره رسانایی
colportage
U
دوره گردی
refersher course
U
دوره توجیهی
fiscal year
U
دوره مالی
house party
U
دوره خانگی
house-parties
U
دوره خانگی
cheap jack
U
دوره گرد
house-party
U
دوره خانگی
caird
U
دوره گرد
budget period
U
دوره بودجه
careers
U
دوره رسمی
senescence
U
دوره سالخوردگی
tip circle
U
دوره نوک
to run over
U
دوره کردن
to serve apprenticeship
U
دوره شاگردی
transition period
U
دوره گذار
transition period
U
دوره انتقال
triennium
U
دوره سه ساله
trimester
U
دوره سه ماهه
trivium
U
دوره نخستین
trochoid
U
دوره گرد
the rim of a wheel
U
دوره چرخ
the iron age
U
دوره بی رحمی
the iron age
U
دوره ستمگری
sexennium
U
دوره شش ساله
short period
U
دوره کوتاه
short term
U
دوره کوتاه
snakebite
U
دوره بدشانسی
tempering cycle
U
دوره بازپخت
term of maintenance
U
دوره نگاهداری
termtime
U
دوره تصدی
termtime
U
دوره تحصیلی
testing time
U
دوره ازمون
the a of infancy
U
دوره بچگی
quarter
[year]
U
دوره سه ماهه
quarterly period
U
دوره سه ماهه
three-month period
U
دوره سه ماهه
on probation
U
در دوره ازمایشی
occupancy cycle
U
دوره سکونت
period/stretch/lapse of time
U
دوره زمان
time period
U
دوره زمان
period
U
دوره زمان
time span
U
دوره زمان
schooltime
U
دوره تحصیلی
incunabula
U
نخستین دوره
measuring period
U
دوره سنجش
melting period
U
دوره ذوب
neonatal period
U
دوره نوزادی
number of cycle
U
تعداد دوره ها
oxidizing period
U
دوره احیاء
oxidizing period
U
دوره اکسیداسیون
payback period
U
دوره بازپرداخت
payback period
U
دوره برگشت
pedlary
U
دوره گردی
maintenance period
U
دوره تعمیرات
maintenance period
U
دوره نگهداری
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
induction period
U
دوره انگیزش
infection period
U
دوره نهفتگی
period of incubation
U
دوره نهفتگی
inning
U
یک دوره بازی
internship
U
دوره انترنی
latency
U
دوره کمون
latency period
U
دوره نهفتگی
life cycle
U
دوره زندگی
life cycle
U
دوره عمر
limitation period
U
دوره محدودیت
pentad
U
دوره پنجساله
period of delivery
U
دوره تحویل
period of instrument
U
دوره سنجه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com