English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
payback period U دوره بازپرداخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reimbursement U بازپرداخت
reimbursements U بازپرداخت
repayments U بازپرداخت
kickbacks U بازپرداخت
kickback U بازپرداخت
payback U بازپرداخت
re payment U بازپرداخت
refund U بازپرداخت
refunded U بازپرداخت
refunding U بازپرداخت
repayment U بازپرداخت
refunds U بازپرداخت
reimbursements U بازپرداخت وجه
reimbursement U بازپرداخت وجه
appropriation refund U بازپرداخت سپرده
tax refund U بازپرداخت مالیات
redemption U بازپرداخت استهلاک
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
annual payment factor U ضریب بازپرداخت سالیانه
paying off [clearing off] [repayment] U بازپرداخت [پرداخت کامل اقساط]
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
foreclosing U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
forecloses U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosed U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose U فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
recoupment U قسطی پرداخت کردن یا بازپرداخت قسطی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
courses U : دوره
coursed U : دوره
course U : دوره
rimless U بی دوره
periodicity U دوره
term U دوره
terming U دوره
edge U دوره
edges U دوره
one's d. U دوره
contemporaries U هم دوره
contemporary U هم دوره
termed U دوره
compass U دوره
rim U دوره
cycled U دوره
careered U دوره
career U دوره
rims U دوره
epoch U دوره
epochs U دوره
cycles U دوره
cycle U دوره
careering U دوره
careers U دوره
era U دوره
Ice Age U دوره یخ
periphery U دوره
peripheries U دوره
phased U دوره
felloe U دوره
felly U دوره
he has run his race U دوره
eras U دوره
phase U دوره
stadia U دوره
stadium U دوره
stadiums U دوره
perimeter U دوره
phases U دوره
perimeters U دوره
rhythm U دوره
rhythms U دوره
instar U دوره
reviewal U دوره
border U دوره
bordered U دوره
bordering U دوره
setting up U دوره
circuit U دوره
set U دوره
periods U دوره
sets U دوره
period U دوره
pools U دوره
sessions U دوره
outlining U دوره
outlines U دوره
pooled U دوره
pool U دوره
outline U دوره
circuits U دوره
outlined U دوره
to have ones fling U دوره
session U دوره
period/stretch/lapse of time U دوره زمان
time period U دوره زمان
advanced course U دوره عالی
advance course U دوره عالی
period U دوره زمان
action period U دوره کنش
time span U دوره زمان
basic course U دوره مقدماتی
duty cycle U دوره کار
critical period U دوره شاخص
cycle time U زمان دوره
critical period U دوره بحرانی
crier U دوره گرد
contract period U دوره قرارداد
continous cycle U دوره بی وقفه
conducting period U دوره رسانایی
colportage U دوره گردی
cheap jack U دوره گرد
caird U دوره گرد
blocking period U دوره وقفه
to serve apprenticeship U دوره شاگردی
duty factor U دوره کار
three-month period U دوره سه ماهه
career U دوره زندگی
fiscal year U دوره مالی
on probation U در دوره ازمایشی
biennium U دوره دوساله
house-party U دوره خانگی
house-parties U دوره خانگی
house party U دوره خانگی
tournaments U یک دوره مسابقه
career U دوره رسمی
quarterly period U دوره سه ماهه
careered U دوره زندگی
processes U دوره عمل
process U دوره عمل
adolescence U دوره جوانی
fiscal years U دوره مالی
careers U دوره رسمی
careers U دوره زندگی
careering U دوره رسمی
careering U دوره زندگی
tournament U یک دوره مسابقه
careered U دوره رسمی
period of delivery U دوره تحویل
quarter [year] U دوره سه ماهه
occupancy cycle U دوره سکونت
the iron age U دوره ستمگری
pentad U دوره پنجساله
period of instrument U دوره سنجه
snakebite U دوره بدشانسی
short term U دوره کوتاه
period of office U دوره تصدی
short period U دوره کوتاه
sexennium U دوره شش ساله
senescence U دوره سالخوردگی
schooltime U دوره تحصیلی
pedlary U دوره گردی
payback period U دوره برگشت
number of cycle U تعداد دوره ها
the a of infancy U دوره بچگی
oxidizing period U دوره احیاء
oxidizing period U دوره اکسیداسیون
testing time U دوره ازمون
termtime U دوره تحصیلی
termtime U دوره تصدی
term of maintenance U دوره نگاهداری
tempering cycle U دوره بازپخت
period of production U دوره تولید
period of roll U دوره تناوب
period of vibratio U دوره ارتعاش
retrace interval U دوره بازگشت
retention period U دوره ابقا
recurrence interval U دوره تناوب
rest period U دوره استراحت
return perion U دوره تناوب
refersher course U دوره توجیهی
refreshing course U دوره بازاموزی
refersher course U دوره استثنایی
quadrentnium U دوره چهارساله
quadrennium U دوره چهارساله
pliocene U دوره پلیوسن
practice period U دوره تمرین
preparatory interval U دوره امادگی
probationary period U دوره ازمایشی
procurement cycle U دوره خرید
production period U دوره تولید
puerperium U دوره نفاس
retrace time U دوره بازگشت
retrace period U دوره بازگشت
refractory period U دوره بی پاسخی
electoral legislative term U دوره انتخابیه
flux linking a turn U شاره دوره
foreperiod U پیش دوره
game cycle U دوره بازی
germinal period U دوره نوجنینی
grace period U دوره مهلت
guarantee period U دوره ضمانت
triennium U دوره سه ساله
transition period U دوره انتقال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com