Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refresher course
U
دوره اموزش یک ماهه
refresher courses
U
دوره اموزش یک ماهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
three-month period
U
دوره سه ماهه
quarterly period
U
دوره سه ماهه
quarter
[year]
U
دوره سه ماهه
trimester
U
دوره سه ماهه
course
U
مسیر مسابقه دوره اموزش
manual training
U
دوره اموزش هنرهای دستی
courses
U
مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed
U
مسیر مسابقه دوره اموزش
armory training
U
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training
U
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
basic unit training
U
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
perm
U
فر شش ماهه
semiyearly
U
شش ماهه
half yearly
U
شش ماهه
trimensual
U
سه ماهه
quatrerly
U
سه ماهه
permed
U
فر شش ماهه
perming
U
فر شش ماهه
perms
U
فر شش ماهه
quarterly
U
سه ماهه
monthly
U
هر ماهه
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
permed
U
فر شش ماهه زدن
perming
U
فر شش ماهه زدن
turing this quarter
U
در این سه ماهه
perms
U
فر شش ماهه زدن
perm
U
فر شش ماهه زدن
quarterage
U
قسط سه ماهه
quarterage
U
مزد سه ماهه
quarterly report
U
گزارش سه ماهه
computer assisted instruction
U
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
A one-month notice.
U
اطلاع قبلی یک ماهه
semiannual
U
دارای دوام شش ماهه
semiannual
U
شش ماهه نصف سالی
it is four months old
U
چهار ماهه است
The baby is there months old .
U
نوزاد سه ماهه است
on credit month's
U
وام با وعده ..... ماهه
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
It's pretty hard to be in a bad mood around a fivemonth old baby.
U
ناراحت بودن در کنار یک نوزاد پنج ماهه کار سختی است.
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
instructions
U
اموزش
tutorial
U
اموزش
lore
U
اموزش
instruction
U
اموزش
tutorials
U
اموزش
training
U
اموزش
education
U
اموزش
hypnopedia
U
اموزش با هیپنوتیسم
moral education
U
اموزش اخلاقی
train
U
اموزش دادن
trained
U
اموزش دادن
technical teaching
U
اموزش فنی
personnel training
U
اموزش کارکنان
mass education
U
اموزش همگانی
job training
U
اموزش شغلی
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
life long education
U
اموزش مداوم
training cycle
U
مرحله اموزش
mass education
U
اموزش جمعی
training
U
اموزش دادن
transfer of training
U
انتقال اموزش
informal education
U
اموزش غیررسمی
integrated training
U
اموزش توام
training program
U
برنامه اموزش
training circular
U
نشریه اموزش
learning curve
U
منحنی اموزش
education
U
اموزش و پرورش
coeducation
U
اموزش مختلط
annual training
U
اموزش سالیانه
programmed instruction
U
اموزش برنامهای
program of instruction
U
برنامه اموزش
educability
U
اموزش پذیری
educable
U
اموزش پذیر
professional education
U
اموزش تخصصی
remedial instruction
U
اموزش ترمیمی
elementary education
U
اموزش ابتدایی
trains
U
اموزش دادن
computerized instruction
U
اموزش کامپیوتری
basic training
U
اموزش مقدماتی
reward training
U
اموزش با پاداش
school center
U
مرکز اموزش
training center
U
مرکز اموزش
secondary education
U
اموزش متوسطه
religious instruction
U
اموزش دینی
compulsory education
U
اموزش اجباری
bowel training
U
اموزش دفع
reeducation
U
باز اموزش
primary education
U
اموزش ابتدایی
unit training
U
اموزش یکانی
vocational education
U
اموزش حرفهای
curriculums
U
اموزش برنامه
curriculum
U
اموزش برنامه
voluntary training
U
اموزش داوطلبانه
technical education
U
اموزش فنی
concurrent training
U
اموزش همزمان
education center
U
مرکز اموزش
teaching machine
U
ماشین اموزش
military training
U
اموزش نظامی
higher education
U
اموزش عالی
formal education
U
اموزش رسمی
unit training
U
اموزش یکان
general education
U
اموزش عمومی
tutoring
U
اموزش تک شاگردی
sex education
U
اموزش جنسی
educationist
U
کارشناس اموزش و پرورش
reserve center
U
مرکز اموزش احتیاط
educationist
U
متخصص اموزش و پرورش
educationists
U
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
U
متخصص اموزش و پرورش
on the job training
U
اموزش ضمن کار
project method
U
روش اموزش طرحی
pedagogical teaching
U
اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical
U
وابسته بعلم اموزش
nonformal education
U
اموزش غیر رسمی
pedagogically
U
مطابق علم اموزش
pedagogic
U
وابسته به اموزش وپرورش
special education
U
اموزش و پرورش استثنایی
code training set
U
دستگاه اموزش مرس
educational
U
مربوط به اموزش و پرورش
formal discipline
U
اموزش صورت گرا
pamphlets
U
نشریه اموزش و فنی
discovery teaching method
U
روش اموزش اکتشافی
pamphlet
U
نشریه اموزش و فنی
active duty for training
U
اموزش زیر پرچم
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
army training program
U
برنامه اموزش نظامی
basic combat training
U
اموزش رزم مقدماتی
combat development
U
پیشرفت اموزش رزمی
schools
U
مرکز اموزش نظامی
school
U
مرکز اموزش نظامی
cbt
U
اموزش بر پایه کامپیوتر
graduate education
U
اموزش بعد از لیسانس
educationalists
U
کارشناس اموزش و پرورش
audio-visual
U
اموزش سمعی وبصری
comparative education
U
اموزش و پرورش تطبیقی
in serving training
U
اموزش ضمن خدمت
audio visual
U
اموزش سمعی وبصری
coeducation
U
اموزش وپرورش مختلط
educationalist
U
کارشناس اموزش و پرورش
computer augmented learning
U
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
beatification
U
اموزش عمل تبرک کردن
branch material curriculum
U
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
pedagogy
U
فن اموزش وپرورش کودک للگی
upbringing
U
روش اموزش و پرورش بچه
assault courses
U
میدان اموزش عملیات هجومی
toilet training
U
اموزش اداب توالت رفتن
disciplinary training center
U
مرکز اموزش زندانیان نظامی
army training program
U
برنامه اموزش نیروی زمینی
assault course
U
میدان اموزش عملیات هجومی
educable mentally retarded
U
عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio
U
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
cai
U
Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
instruction
U
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
army training and evaluation program
U
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
planit
U
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
instructions
U
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center
U
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
in house training
U
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
catechetics
U
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
heptagons
U
هفت پهلویی هفت ماهه
heptagon
U
هفت پهلویی هفت ماهه
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors
U
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
quarterly journal of economics
U
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
hands on
U
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands-on
U
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation
U
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled
U
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
attack teacher
U
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
glm
U
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
outline
U
دوره
cycle
U
دوره
stadium
U
دوره
cycled
U
دوره
course
U
: دوره
phased
U
دوره
phase
U
دوره
stadia
U
دوره
phases
U
دوره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com