English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assault course U دوره اموزشی عملیات هجومی
assault courses U دوره اموزشی عملیات هجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
assault shipping U ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
telecourse U دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
war game U مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
sea echelon U بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
course ware U نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
plato U منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
cycled U دوره عملیات یابازی
cycles U دوره عملیات یابازی
cycle U دوره عملیات یابازی
shakedown U دوره ازمایشی عملیات ناو
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
assault supplies U اماد هجومی
assault gun U توپ هجومی
assault force U نیروی هجومی
assault fire U اتش هجومی
advancing fire آتش هجومی
assault wire U سیم هجومی
assault echelon U رده هجومی
fighter sweep U تک هجومی جنگنده ها
landing craft raiding U قایق هجومی
assault boat U قایق هجومی
assault aircraft U هواپیمای هجومی
assault lift U ترابری هجومی
marching fire U تیر هجومی
marching fire U اتشهای هجومی
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
assault wire U سیم تلفن هجومی
mass formation U ارایش هجومی انبوه
assault ships U ناوهای هجومی اب خاکی
amphibious assault ship U ناو هجومی اب و خاکی
army assault team U تیم هجومی نیروی زمینی
assault lift U حمل و نقل هوایی هجومی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
heavy assault weapon U جنگ افزار هجومی سنگین
boat flotilla U ناو گروه قایقهای هجومی
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
storm boat U نوعی قایق سبک هجومی موتوری
didactic U اموزشی
ea U سن اموزشی
instructional U اموزشی
educational U اموزشی
educational age U سن اموزشی
boat diagram U دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
training ship U کشتی اموزشی
instructional material U مواد اموزشی
skull practice U کلاس اموزشی
service practice U تمرین اموزشی
educational quotient U بهر اموزشی
educational system U نظام اموزشی
deputy for training U معاونت اموزشی
training publication U مدارک اموزشی
training publication U نشریات اموزشی
training facilities U محلهای اموزشی
training manual U راهنمای اموزشی
educational administration U مدیریت اموزشی
training facilities U تاسیسات اموزشی
training cycle U سیکل اموزشی
training bill U برنامه اموزشی
dummy cartridge U فشنگ اموزشی
educational guidance U راهنمایی اموزشی
didactic psychoanalysis U روانکاوی اموزشی
educational pyramid U هرم اموزشی
didactic analysis U روانکاوی اموزشی
educational technology U فن شناسی اموزشی
educational television U تلویزیون اموزشی
curriculums U برنامه اموزشی
graphic training aid U پوسترهای اموزشی
graphic training aid U چارت اموزشی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
curriculum U برنامه اموزشی
instructional program U برنامه اموزشی
instruction film U فیلم اموزشی
instructional method U روش اموزشی
graphical training aids U چارت اموزشی
educational planning U برنامه ریزی اموزشی
departments U اداره گروه اموزشی
mobile training team U تیم اموزشی سیار
gunnery ship U ناو اموزشی توپخانه
didactics U روش شناسی اموزشی
training aid U وسیله کمک اموزشی
department U اداره گروه اموزشی
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
maieutic U وابسته به روش اموزشی سقراط
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
provider U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
providers U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
simulated mustard U گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
assault craft U ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
bleacher U صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
set U دوره
edge U دوره
bordered U دوره
era U دوره
sets U دوره
eras U دوره
felloe U دوره
contemporary U هم دوره
one's d. U دوره
edges U دوره
setting up U دوره
contemporaries U هم دوره
Ice Age U دوره یخ
compass U دوره
rimless U بی دوره
terming U دوره
felly U دوره
periodicity U دوره
he has run his race U دوره
reviewal U دوره
instar U دوره
termed U دوره
term U دوره
rhythms U دوره
course U : دوره
border U دوره
bordering U دوره
periphery U دوره
peripheries U دوره
coursed U : دوره
pool U دوره
pooled U دوره
pools U دوره
courses U : دوره
to have ones fling U دوره
career U دوره
careered U دوره
careering U دوره
careers U دوره
rhythm U دوره
outlined U دوره
epoch U دوره
circuits U دوره
circuit U دوره
outline U دوره
epochs U دوره
rim U دوره
rims U دوره
perimeters U دوره
period U دوره
stadia U دوره
sessions U دوره
session U دوره
outlining U دوره
stadium U دوره
perimeter U دوره
periods U دوره
stadiums U دوره
outlines U دوره
phased U دوره
cycled U دوره
cycles U دوره
phase U دوره
phases U دوره
cycle U دوره
limitation period U دوره محدودیت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com