English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
probational U دوره ازمایش و کار اموزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
probation U دوره ازمایش وکار اموزی
Other Matches
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
underachievement U کم اموزی
omission training U حذف اموزی
sign learning U علامت اموزی
novitiate U کار اموزی
overachievement U پیش اموزی
conceptual learning U مفهوم اموزی
place learning U مکان اموزی
relation learning U رابطه اموزی
probationership U کار اموزی
tameness U دست اموزی
concept learning U مفهوم اموزی
sensitivity training U حساسیت اموزی
cue learning U نشانه اموزی
avoidancae training U اجتناب اموزی
enculturation U فرهنگ اموزی
assertive training U جرات اموزی
skill learning U مهارت اموزی
noviciate U کار اموزی
mastery learning U تسلط اموزی
learning to learn U یادگیری اموزی
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
sex typing U نقش اموزی جنسیتی
t group U گروه حساسیت اموزی
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
paideutics U روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
shying U ازمایش
shyer U ازمایش
experimented U ازمایش
shyest U ازمایش
g U ازمایش
shied U ازمایش
shies U ازمایش
shy U ازمایش
screening U ازمایش
experiments U ازمایش
experimenting U ازمایش
assays U ازمایش
testing U ازمایش
assay U ازمایش
experiment U ازمایش
examen U ازمایش
experimentation U ازمایش
trials U ازمایش
trial U ازمایش
tests U ازمایش
tested U ازمایش
vetting U ازمایش
checking U ازمایش
check point U نقطه ازمایش
comparison test U ازمایش مقایسهای
compressive test U ازمایش تحکیم
program testing U ازمایش برنامه
probational U ازمایش امتحان
consolidation test U ازمایش تحکیم
burn in U ازمایش روشن
preliminary test U ازمایش مقدماتی
crippling test U ازمایش لهیدگی
cupping test U ازمایش فنجانی
probationership U ازمایش کاری
bulging test U ازمایش برامدگی
buckling test U ازمایش خمشی
break proof U ازمایش شکست
blank experiment U ازمایش مچ گیری
beta testing U ازمایش بتا
beta test U ازمایش بتا
automatic testing U ازمایش خودکار
alpha testing U ازمایش الفا
absorption test U ازمایش جذب
furnaces U بوته ازمایش
furnace U بوته ازمایش
buzzer test U ازمایش بیرز
cadmium test U ازمایش با کادمیم
chalktest U ازمایش اب ناپذیری با گچ
approve U ازمایش کردن
automatic check U ازمایش خودکار
psychometry U ازمایش هوش
random test U ازمایش نامنظم
random test U ازمایش پیشامدی
rattler test U ازمایش تورق
approves U ازمایش کردن
rattler test U ازمایش تردی
approving U ازمایش کردن
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
material testing U ازمایش مصالح
experience U تجربه ازمایش
experimental design U طرح ازمایش
examination of the soil U ازمایش خاک
evaluation score U نمره ازمایش
gage U ازمایش کردن
hammer test U ازمایش سقوطی
hanging test U ازمایش کشش
tension test U ازمایش کشش
drop test U ازمایش ضربهای
hardness test U ازمایش سختی
drift test U ازمایش رانش
examining U ازمایش کردن
experimentalist U اهل ازمایش
explosion proof U ازمایش- انفجار
temptations U ازمایش امتحان
temptation U ازمایش امتحان
examinations U امتحان ازمایش
examination U امتحان ازمایش
fatigue test U ازمایش خستگی
final test U ازمایش نهائی
flattening test U ازمایش توزیعی
experiences U تجربه ازمایش
experiencing U تجربه ازمایش
factorial design U ازمایش فاکتوریل
examines U ازمایش کردن
examined U ازمایش کردن
gauged U ازمایش کردن
gauge U ازمایش کردن
gaff U ازمایش سخت
line tester U ازمایش کننده خط
deep drawing test U ازمایش کاسگری
cup test U ازمایش قاشقی
load test U ازمایش بار
gauges U ازمایش کردن
lucas test U ازمایش لوکاس
quizzes U ازمایش کردن
examine U ازمایش کردن
doubling test U ازمایش تا شویی
image test U ازمایش تصویر
impact test U ازمایش ضربه
try U سنجیدن ازمایش
inspection test U ازمایش کار
division check U ازمایش تقسیم
drop test U ازمایش سقوطی
insulation voltage U فشار ازمایش
intelligence test U ازمایش هوش
izod test U ازمایش ایزود
quiz U ازمایش کردن
trial and error U ازمایش و خطا
to bring to the proof U ازمایش کردن
test U ازمایش کردن
tensile test U ازمایش کششی
tensile test U ازمایش کشش
tested U ازمایش کردن
test announcement U نتیجه ازمایش
test bar U میله ازمایش
tests U ازمایش کردن
testing time U زمان ازمایش
test bay U حوزه ازمایش
teasthole U گمانه ازمایش
tally plate U برچسب ازمایش
system testing U ازمایش سیستم
trial and erroe U ازمایش و خطا
triable U ازمایش کردنی
spot test U ازمایش فوری
trial U ازمایش امتحان
stripping test U ازمایش زدودن
trials U ازمایش امتحان
assays U ازمایش سنجش
assay U ازمایش سنجش
stripping test U ازمایش زدودگی
torsion test U ازمایش پیچش
test bay U میدان ازمایش
testing stand U میز ازمایش
tester U ازمایش کننده
test specimen U نمونه ازمایش
test element U وسیله ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
test equipment U وسایل ازمایش
test series U سری ازمایش
test hole U چاه ازمایش
test model U نمونه ی ازمایش
test piece U نمونه ازمایش
tester U دستگاه ازمایش
test course U مسافت ازمایش
testing stand U سکوی ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
probation U ازمایش امتحان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com