English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
probation U دوره ازمایش وکار اموزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
probational U دوره ازمایش و کار اموزی
kite and kin U کس وکار
synchronizing mechanism U ساز وکار همزمانی
business cycle U دور کسب وکار
work out U در اثرزحمت وکار ایجاد کردن
extensive cultivation U توسعه همه جانبه کشت وکار
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
underachievement U کم اموزی
probationership U کار اموزی
assertive training U جرات اموزی
cue learning U نشانه اموزی
learning to learn U یادگیری اموزی
place learning U مکان اموزی
mastery learning U تسلط اموزی
relation learning U رابطه اموزی
sensitivity training U حساسیت اموزی
tameness U دست اموزی
novitiate U کار اموزی
overachievement U پیش اموزی
sign learning U علامت اموزی
skill learning U مهارت اموزی
avoidancae training U اجتناب اموزی
noviciate U کار اموزی
enculturation U فرهنگ اموزی
concept learning U مفهوم اموزی
conceptual learning U مفهوم اموزی
omission training U حذف اموزی
t group U گروه حساسیت اموزی
sex typing U نقش اموزی جنسیتی
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
paideutics U روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
shyer U ازمایش
shy U ازمایش
shying U ازمایش
experiment U ازمایش
checking U ازمایش
vetting U ازمایش
shied U ازمایش
assays U ازمایش
shies U ازمایش
assay U ازمایش
screening U ازمایش
testing U ازمایش
experimentation U ازمایش
experimented U ازمایش
examen U ازمایش
tested U ازمایش
trials U ازمایش
trial U ازمایش
experiments U ازمایش
g U ازمایش
experimenting U ازمایش
shyest U ازمایش
tests U ازمایش
test clip U گیره ازمایش
quiz U ازمایش کردن
quizzes U ازمایش کردن
test course U مسافت ازمایش
gaff U ازمایش سخت
examining U ازمایش کردن
inspection test U ازمایش کار
test equipment U وسایل ازمایش
test element U وسیله ازمایش
shop test U ازمایش کارگاهی
test specimen U نمونه ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
test series U سری ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
test room U اطاق ازمایش
test plan U طرح ازمایش
test piece U نمونه ازمایش
test hole U چاه ازمایش
shear test U ازمایش برشی
tally plate U برچسب ازمایش
examines U ازمایش کردن
test bar U میله ازمایش
teasthole U گمانه ازمایش
try U سنجیدن ازمایش
test bed U میز ازمایش
tensile test U ازمایش کششی
tensile test U ازمایش کشش
test announcement U نتیجه ازمایش
test bay U میدان ازمایش
gauges U ازمایش کردن
gauged U ازمایش کردن
test bed U صفحه ازمایش
examined U ازمایش کردن
examine U ازمایش کردن
spot test U ازمایش فوری
stripping test U ازمایش زدودن
stripping test U ازمایش زدودگی
gauge U ازمایش کردن
system testing U ازمایش سیستم
test bay U حوزه ازمایش
tension test U ازمایش کشش
cup test U ازمایش قاشقی
cupping test U ازمایش فنجانی
insulation voltage U فشار ازمایش
crippling test U ازمایش لهیدگی
intelligence test U ازمایش هوش
izod test U ازمایش ایزود
consolidation test U ازمایش تحکیم
compressive test U ازمایش تحکیم
comparison test U ازمایش مقایسهای
hanging test U ازمایش کشش
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
check point U نقطه ازمایش
line tester U ازمایش کننده خط
load test U ازمایش بار
chalktest U ازمایش اب ناپذیری با گچ
lucas test U ازمایش لوکاس
deep drawing test U ازمایش کاسگری
division check U ازمایش تقسیم
doubling test U ازمایش تا شویی
hardness test U ازمایش سختی
gage U ازمایش کردن
flattening test U ازمایش توزیعی
final test U ازمایش نهائی
fatigue test U ازمایش خستگی
factorial design U ازمایش فاکتوریل
explosion proof U ازمایش- انفجار
experimentalist U اهل ازمایش
experimental design U طرح ازمایش
examination of the soil U ازمایش خاک
evaluation score U نمره ازمایش
image test U ازمایش تصویر
impact test U ازمایش ضربه
drop test U ازمایش ضربهای
drop test U ازمایش سقوطی
drift test U ازمایش رانش
cadmium test U ازمایش با کادمیم
buzzer test U ازمایش بیرز
burn in U ازمایش روشن
random test U ازمایش پیشامدی
rattler test U ازمایش تورق
approving U ازمایش کردن
approves U ازمایش کردن
approve U ازمایش کردن
rattler test U ازمایش تردی
regression testing U ازمایش رگرسیون
saturation testing U ازمایش اشباعی
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
self test U ازمایش خودکار
experiencing U تجربه ازمایش
experiences U تجربه ازمایش
experience U تجربه ازمایش
temptations U ازمایش امتحان
temptation U ازمایش امتحان
examinations U امتحان ازمایش
examination U امتحان ازمایش
random test U ازمایش نامنظم
psychometry U ازمایش هوش
program testing U ازمایش برنامه
bulging test U ازمایش برامدگی
buckling test U ازمایش خمشی
break proof U ازمایش شکست
blank experiment U ازمایش مچ گیری
beta testing U ازمایش بتا
beta test U ازمایش بتا
material testing U ازمایش مصالح
automatic testing U ازمایش خودکار
automatic check U ازمایش خودکار
alpha testing U ازمایش الفا
hammer test U ازمایش سقوطی
absorption test U ازمایش جذب
furnaces U بوته ازمایش
furnace U بوته ازمایش
preliminary test U ازمایش مقدماتی
probational U ازمایش امتحان
probationership U ازمایش کاری
test model U نمونه ی ازمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com