Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drawtube
U
لوله دوربین
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
boresight
U
محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
sights
U
دوربین نشانه روی
sight
U
دوربین نشانه روی
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
reducing pipe
U
لوله احیاء کننده
barrel reflector
U
منعکس کننده لوله
utilidor
U
لوله عایق کننده
burster tube
U
لوله منفجر کننده
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
gas collector
U
لوله جمع کننده گاز
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
barrel reflector
U
منعکس کننده وضع داخل لوله
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
night glass
U
دوربین شب
telescopes
U
دوربین
cameras
U
دوربین
presbyopic
U
دوربین
telescope
U
دوربین
camera
دوربین
far seeing
U
دوربین
opera glasses
U
دوربین
binocular
U
دوربین
long sighted
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
far sighted
U
دوربین
longsighted
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
telescopy
U
فن استعمال دوربین
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
box cameras
U
دوربین قوطی
spyglass
U
دوربین کوچک
camera-shy
U
بیزار از دوربین
hypermetrope
U
ادم دوربین
coarse sight
U
دوربین یدکی
gun sight
U
دوربین توپ
box camera
U
دوربین قوطی
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
camera nadir
U
خط لولای دوربین
lens
U
عدسی دوربین
vial
U
حباب دوربین
binocular
U
دوربین دوچشمی
binocular
U
دوربین دو چشم
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
color camera
U
دوربین رنگی
telescope
U
دوربین نجومی
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین امنیتی
observation camera
U
دوربین امنیتی
kodak
U
دوربین عکاسی
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
eye piece
U
عدسی سر دوربین
cross hair
U
خط داخل دوربین
reticle
U
عدسی دوربین
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
elbow telescope
U
دوربین بازویی
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
telescopes
U
دوربین نجومی
electron camera
U
دوربین الکترونی
director sight
U
دوربین هادی
sight
U
دوربین دیدن
sights
U
دوربین دیدن
reflex sight
U
دوربین منشوری
field glass
U
دوربین صحرایی
computing sight
U
دوربین محاسب
optician
U
دوربین فروش
surveillance camera
U
دوربین نظارت
security camera
U
دوربین نظارت
observation camera
U
دوربین نظارت
metascope
U
دوربین تک چشمی
CCTV camera
U
دوربین نظارت
opticians
U
دوربین فروش
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
colminator
U
دوربین شاخص توپ
riflescope
U
دوربین روی تفنگ
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
dumpy level
U
تراز دوربین دار
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
spotting scope
U
دوربین روی سه پایه
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
reticle
U
تار موی دوربین
computing gunsight
U
دوربین محاسب توپ
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
tachometric sight
U
دوربین مسافت یاب
tachometric sight
U
دوربین مسافت سنج
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
glass
U
ایینه شیشه دوربین
security camera
U
دوربین مدار بسته
macrometer
U
دوربین مسافت سنج
surveillance camera
U
دوربین مدار بسته
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
sightings
U
دیدن از داخل دوربین
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
sighting
U
دیدن از داخل دوربین
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
observation camera
U
دوربین مدار بسته
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
tachymeter
U
دوربین مسافت یاب
minicamera
U
دوربین خیلی کوچک
telescopic alidade
U
عضاده دوربین دار
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
drawtube
U
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
minicam
U
دوربین خیلی کوچک
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
powered
U
درشت نمایی قدرت دوربین
instrument
U
وسیله دوربین یا زاویه یاب
power
U
درشت نمایی قدرت دوربین
reticle
U
میدان دید داخل دوربین
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
cross hair
U
تار موی وسط دوربین
powering
U
درشت نمایی قدرت دوربین
helioscope
U
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
powers
U
درشت نمایی قدرت دوربین
eyeglass
U
شیشهء دوربین یاذره بین
focal length
U
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
air cartographic camera
U
دوربین عکس برداری هوایی
telescopic alidade
U
سمت گیر دوربین دار
camcorder
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
tribrach
U
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
phototelescope
U
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
sound camera
U
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
snooperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sniperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
time exposure
U
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
synchronous sight
U
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
theodolite
U
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
theodolites
U
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
panoramic
U
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
floating reticle
U
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
zoom lenses
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lens
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
field of view
U
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
plumb point
U
نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
z correction
U
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
object glass
U
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
panorama
U
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panoramas
U
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
reticle
U
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com