English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reflex sight U دوربین منشوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prismatical U منشوری
prismatic U منشوری
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
far seeing U دوربین
telescope U دوربین
the penetration of a telescope U دوربین
opera glasses U دوربین
camera دوربین
cameras U دوربین
presbyopic U دوربین
binocular U دوربین
night glass U دوربین شب
telescopes U دوربین
long sighted U دوربین
longsighted U دوربین
far sighted U دوربین
far-sighted U دوربین
theodo;ite U دوربین مهندسی
coarse sight U دوربین یدکی
box cameras U دوربین قوطی
vial U حباب دوربین
television camera tube U دوربین تلویزیونی
pickup tube U دوربین تلویزیونی
camera tube U دوربین تلویزیونی
box camera U دوربین قوطی
camera nadir U خط لولای دوربین
camera-shy U بیزار از دوربین
the penetration of a telescope U قوه دوربین
color camera U دوربین رنگی
kodak U دوربین عکاسی
reticle U عدسی دوربین
hypermetrope U ادم دوربین
gun sight U دوربین توپ
spyglass U دوربین کوچک
eye piece U عدسی سر دوربین
electron camera U دوربین الکترونی
elbow telescope U دوربین بازویی
miniature camera U دوربین مینیاتوری
drawtube U لوله دوربین
director sight U دوربین هادی
cross hair U خط داخل دوربین
field glass U دوربین صحرایی
computing sight U دوربین محاسب
telescopy U فن استعمال دوربین
metascope U دوربین تک چشمی
binocular U دوربین دو چشم
telescope U دوربین نجومی
telescopes U دوربین نجومی
CCTV camera U دوربین امنیتی
optician U دوربین فروش
opticians U دوربین فروش
closed-circuit camera U دوربین نظارت
sights U دوربین دیدن
sight U دوربین دیدن
CCTV camera U دوربین نظارت
observation camera U دوربین نظارت
security camera U دوربین نظارت
observation camera U دوربین امنیتی
surveillance camera U دوربین نظارت
binocular U دوربین دوچشمی
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
lens U عدسی دوربین
surveillance camera U دوربین امنیتی
security camera U دوربین امنیتی
riflescope U دوربین روی تفنگ
minicam U دوربین خیلی کوچک
reticle U تار موی دوربین
minicamera U دوربین خیلی کوچک
reticle U شبکه دوربین نجومی
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
sights U دوربین نشانه روی
telescopic alidade U عضاده دوربین دار
tachymeter U دوربین مسافت یاب
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
spotting scope U دوربین روی سه پایه
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
tacheometer U دوربین نقشه برداری
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
surveillance camera U دوربین مدار بسته
security camera U دوربین مدار بسته
observation camera U دوربین مدار بسته
CCTV camera U دوربین مدار بسته
vidicon U لوله دوربین عکاسی
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
sighting U دیدن از داخل دوربین
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
sightings U دیدن از داخل دوربین
camera دوربین یا جعبه عکاسی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
camera magazine U کاست فیلم دوربین
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
colminator U دوربین شاخص توپ
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
macrometer U دوربین مسافت سنج
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
drawtube U دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
dumpy level U تراز دوربین دار
sight U دوربین نشانه روی
glass U ایینه شیشه دوربین
camera axis U محور دوربین عکاسی
computing gunsight U دوربین محاسب عناصر تیر
instrument U وسیله دوربین یا زاویه یاب
telescopic alidade U سمت گیر دوربین دار
glass U دستگاه ارتفاع سنج دوربین
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
power U درشت نمایی قدرت دوربین
opticians U عینک فروش دوربین ساز
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
camcorder U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
optician U عینک فروش دوربین ساز
air cartographic camera U دوربین عکس برداری هوایی
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
trick U درجه بندی عدسی دوربین
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
cross hair U تار موی وسط دوربین
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
helioscope U دوربین افتاب بینی خورشیدبین
image camera tube U لامپ تصویر میانی دوربین
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
focal length U فاصله کانونی دوربین یاعدسی
dynameter U اسباب سنجش قوه دوربین
eyeglass U شیشهء دوربین یاذره بین
reticle U میدان دید داخل دوربین
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
sniperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
snooperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
hyperope U مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
sound camera U دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
phototelescope U دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
tribrach U گهواره نصب دوربین نقشه برداری
field glass U عدسی درونی دوربین یاذره بین
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
synchronous sight U دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
theodolites U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
panoramas U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
plumb point U نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
panorama U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
object glass U عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
presbyope U شخص پیرچشم شخص دوربین
presbyopia U شخص پیرچشم شخص دوربین
kinematograph U دستگاه سینما دوربین سینما
coarse setting U تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب
boresight U محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com