English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rewrite U دوباره نوشتن
rewrites U دوباره نوشتن
rewriting U دوباره نوشتن
rewritten U دوباره نوشتن
rewrote U دوباره نوشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
revives U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerated U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship U دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerate U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
regain U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
encipher U برمز نوشتن رمز نوشتن
loops U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
reopens U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write U نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
redintegrate U دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
to set down U نوشتن
to reduce to writing U نوشتن
to put down U نوشتن
indite U نوشتن
to drive a pen or quill U نوشتن
put down <idiom> U نوشتن
pt down U نوشتن
inscribe U نوشتن
inscribed U نوشتن
inscribing U نوشتن
write head U هد نوشتن
pen U نوشتن
penned U نوشتن
penning U نوشتن
pens U نوشتن
inscribes U نوشتن
scribbled U بد نوشتن
writes U نوشتن
scrawled U بد نوشتن
scribble U بد نوشتن
scrawling U بد نوشتن
scribbling U بد نوشتن
scrawls U بد نوشتن
scribbles U بد نوشتن
set down U نوشتن
write U نوشتن
superscrible U نوشتن
scrawl U بد نوشتن
hyphenate U با خط پیوند نوشتن
over write U جای نوشتن
i am weary of writing U از نوشتن خسته
overwrite U دومرتبه نوشتن
editorializes U سرمقاله نوشتن
overwrite U زیاد نوشتن
editorialises U سرمقاله نوشتن
rewrote U باز نوشتن
write-off U زود نوشتن
rewritten U باز نوشتن
write up U به تفصیل نوشتن
rewriting U باز نوشتن
prose U نثر نوشتن
rewrites U باز نوشتن
miswrite U اشتباه نوشتن
itemised U به اقلام نوشتن
editorialised U سرمقاله نوشتن
itemizing U به اقلام نوشتن
editorialising U سرمقاله نوشتن
itemizes U به اقلام نوشتن
editorialize U سرمقاله نوشتن
write-up U به تفصیل نوشتن
editorialized U سرمقاله نوشتن
itemized U به اقلام نوشتن
write-ups U به تفصیل نوشتن
impanel U در صورت نوشتن
itemize U به اقلام نوشتن
itemising U به اقلام نوشتن
itemises U به اقلام نوشتن
write off U زود نوشتن
write-offs U زود نوشتن
rewrite U باز نوشتن
inscroll U در طومار نوشتن
commentated U تقریظ نوشتن
to write out U بتفضیل نوشتن
to write off U به اسانی نوشتن
commentates U تقریظ نوشتن
commentating U تقریظ نوشتن
autograph U دستخط نوشتن
autographed U دستخط نوشتن
circumscribing U نوشتن در دور
autographing U دستخط نوشتن
read/write head U هدخواندن- نوشتن
read/write U خواندن- نوشتن
commentate U تقریظ نوشتن
circumscribed U نوشتن در دور
to dip ones pen in gall U سخت نوشتن
circumscribe U نوشتن در دور
circumscribes U نوشتن در دور
pens U خامه نوشتن
penmanship U طرز نوشتن
overwrite U جای نوشتن
tablet U بر لوح نوشتن
tablets U بر لوح نوشتن
poeticize U شعر نوشتن
poetize U شعر نوشتن
precis U خلاصه نوشتن
r/w U خواندن- نوشتن
write out U به تفصیل نوشتن
write head U نوک نوشتن
wirte only U تنها نوشتن
autographs U دستخط نوشتن
pen U خامه نوشتن
editorializing U سرمقاله نوشتن
penned U خامه نوشتن
penning U خامه نوشتن
tired of writing U خسته از نوشتن
jot U با شتاب نوشتن
annotating U تفسیر نوشتن
annotating U یادداشت نوشتن
annotating U حاشیه نوشتن
annotates U تفسیر نوشتن
prefacing U دیباچه نوشتن
invoicing U فاکتور نوشتن
invoices U فاکتور نوشتن
invoiced U فاکتور نوشتن
annotates U یادداشت نوشتن
annotates U حاشیه نوشتن
annotated U تفسیر نوشتن
scroll U کتیبه نوشتن
scribbling U باشتاب نوشتن
scribbles U باشتاب نوشتن
jots U با شتاب نوشتن
prefaces U دیباچه نوشتن
prefaced U دیباچه نوشتن
jotted U با شتاب نوشتن
preface U دیباچه نوشتن
note U نت موسیقی نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
noting U نت موسیقی نوشتن
allegorize U تمثیل نوشتن
preambles U مقدمه نوشتن
scribble U باشتاب نوشتن
scribbled U باشتاب نوشتن
annotated U یادداشت نوشتن
handwrite U بادست نوشتن
program U برنامه نوشتن
double space U یک خط درمیان نوشتن
elegize U قصیده نوشتن
tabling U در فهرست نوشتن
tables U در فهرست نوشتن
tabled U در فهرست نوشتن
graphic U وابسته به فن نوشتن
table U در فهرست نوشتن
engross U درشت نوشتن
programs U برنامه نوشتن
gloss U حاشیه نوشتن بر
graphomania U شهوت نوشتن
list U در فهرست نوشتن
demythologize U تفسیر نوشتن
preamble U مقدمه نوشتن
enlists U درفهرست نوشتن
annotated U حاشیه نوشتن
annotate U تفسیر نوشتن
enlisting U درفهرست نوشتن
invoice U فاکتور نوشتن
scrolls U کتیبه نوشتن
enlist U درفهرست نوشتن
annotate U حاشیه نوشتن
annotate U یادداشت نوشتن
afresh U دوباره
again U دوباره
revet U دوباره
anew U دوباره
de novo U دوباره
continually U دوباره و دوباره
on more U دوباره
bis U دوباره
debited U پای کسی نوشتن
postdate U بتاریخ ماقبل نوشتن
postdated U بتاریخ ماقبل نوشتن
debiting U پای کسی نوشتن
postdating U بتاریخ ماقبل نوشتن
duplicate U المثنی نوشتن یابرداشتن
duplicated U المثنی نوشتن یابرداشتن
capitalizes U باحروف درشت نوشتن
to fill in U نوشتن خاکریزی کردن
overwrite U روی چیزی نوشتن
to write up a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
capitalized U باحروف درشت نوشتن
capitalize U باحروف درشت نوشتن
capitalising U باحروف درشت نوشتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com