English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retranslate U دوباره بزبان نخستین دراوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
predigest U بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
remilitarization U دوباره به حالت نظامی دراوردن
at first a U در نخستین دید در وهله نخستین
capella U بزبان
inexpressibles U بزبان شوخی
gallice U بزبان فرانسه
slang U بزبان عامیانه
latine U بزبان لاتینی
indispensables U بزبان شوخی
utters U بزبان اوردن
uttered U بزبان اوردن
alpha aurigae U عیوق بزبان
utter U بزبان اوردن
revived U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
uvular U وابسته بزبان کوچک
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
doggie U سگ بزبان کودکان سگ کوچک
romanic U متکلم بزبان رومی
in legal parlance U بزبان یا عباراتی حقوقی
unregenerated U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship U دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerate U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
arabist U عالم بزبان و علوم عربی
PO U پبشاب دان بزبان کودکان
formulate U بیان داشتن بزبان ریاضی
formulating U بیان داشتن بزبان ریاضی
formulated U بیان داشتن بزبان ریاضی
formulates U بیان داشتن بزبان ریاضی
They were talking in Spanish . U بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
vulgarization U تعمیم چیزی بزبان ساده
I spoke my mind. U آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
popularly U از لحاظ توده مردم بزبان ساده
regain U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
latinity U شیوه نوشتن یا سخن گفتن بزبان لاتینی
nuncupation U افهار مطلبی در پیش گواه بزبان گویی
transliteration U نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
loops U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
reopen U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
redintegrate U دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
premiering U نخستین
quadrages ima U نخستین
proto U نخستین
first detector U نخستین
incipient U نخستین
primary U نخستین
our first parents adam and eva U نخستین ما
initialing U نخستین
initialling U نخستین
mixers U نخستین
premier U نخستین
mixer U نخستین
initialled U نخستین
initialed U نخستین
premiers U نخستین
initials U نخستین
premiere U نخستین
primal <adj.> U نخستین
premiered U نخستین
initial U نخستین
premieres U نخستین
first U نخستین
primary personality U شخصیت نخستین
crossover U تمرکز نخستین
primary drive U سائق نخستین
his opening remarks U نخستین گفتههای وی
primary group U گروه نخستین
springer stone U نخستین رگ پاطاق
hexateuch U نخستین توریه
primary motivation U انگیزش نخستین
primary colors U رنگهای نخستین
incipience U حالت نخستین
prototype U نخستین بشر
octateuch U نخستین عهدعتیق
prototype U نمونه نخستین
prototypes U نخستین بشر
prototypes U نمونه نخستین
menarche U نخستین قاعدگی
the opening chapter U نخستین فصل
in the egg U در مرحله نخستین
initial stage U طبقه نخستین
the first of all U نخستین همه
initial movement U نخستین اقدام
the first day U نخستین رور
initial expenses U هزینه نخستین
trivium U دوره نخستین
incunabula U نخستین دوره
incipincy U حالت نخستین
primary needs U نیازهای نخستین
proenomen U نام نخستین
primary reinforcement U تقویت نخستین
protomartyr U نخستین شهید
primordial U اصل نخستین
at the first onset U در نخستین وهله
at the first blush U در نخستین وهله
primary treatment U تصفیه نخستین
primary treatment U پاکسازی نخستین
at first push U در نخستین وهله
prime coat U روکش نخستین
primary U مقدماتی نخستین
first hand U نخستین بازی کن
primary zones U نواحی نخستین
primary anxiety U اضطراب نخستین
primes U نخستین اولیه
rough coat U نخستین اندود
first rate U نخستین درجه
first impression U برداشت نخستین
first aids U کمکهای نخستین
primary processes U فرایندهای نخستین
book one U جلد نخستین
as a first step <adv.> U نخستین [اولا]
primary productivity U فراوردگی نخستین
prime U نخستین اولیه
by return of post U با نخستین پست
primed U نخستین اولیه
maiden speeches U نخستین نطق شخص
initiated U نخستین قدم رابرداشتن
initiating U نخستین قدم رابرداشتن
protoplast U نخستین ادم افریده
prodelision U حذف نخستین حرفCanis
maiden speech U نخستین نطق شخص
initiate U نخستین قدم رابرداشتن
fifteen U نخستین امتیاز گیم
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
primary amentia U نقص عقل نخستین
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
initiates U نخستین قدم رابرداشتن
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
the first person U نخستین شخص متکلم
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
initial inverse voltage U ولتاژ معکوس نخستین
recoil U بحال نخستین برگشتن
first fruits U نخستین دستاوردهای هر چیز
firstling U نوبر نخستین نتیجه
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
hexateuchal U شش کتاب نخستین از تورات
primordial U عنصر نخستین اساسی
incipient stages U مراحل نخستین یا ابتدائی
recoiled U بحال نخستین برگشتن
recoils U بحال نخستین برگشتن
at the earliest p moment U در نخستین وهله امکان
acrospire U نخستین جوانهء دانه
opener U نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
on the first occasion U در نخستین وهله یا فرصت
recoiling U بحال نخستین برگشتن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
net primary production U تولید خالص نخستین
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
foal tooth U نخستین دندان اسب
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
fleshment U خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
prototype U اصل ماده نخستین افریده
relapse U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsed U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapses U مرتد بحال نخستین برگشتن
plough monday U نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
prototypes U اصل ماده نخستین افریده
original sin U نخستین گناه ادم ابوالبشر
primate U راسته پستانداران نخستین پایه
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
relapsing U مرتد بحال نخستین برگشتن
heptateuch U هفت کتاب نخستین توریه
premieres U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiers U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
ground U بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
first reading U طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
imfancy U عدم بلوغ نخستین دوره رشد
stars and bars U نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
sixth man U نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
premiere U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
transliterate U عین کلمه یاعبارتی را اززبانی بزبان دیگر نقل کردن حرف بحرف نقل کردن نویسه گردانی کردن
previous examination U نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
revalorization U اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
freshers U نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
fresher U نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
restorationism U عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com