English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i give odds of ten to one rial U ده ریال به یک ریال بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
something like 00 rials U سد ریال چیزی کم چیزی بالا در حدود سد ریال
we put it at rials U 51 ریال
i sold the book for rials 0 U ریال فروختم
rials 0 the metre U متری 04 ریال
half a rial U نیم ریال
it is worth 0 rials U ده ریال می ارزد
i am 0 rials out of pocket U 05 ریال زیان
rials 0 or so U د رحدود 05 ریال
i am rials in pocket U سه ریال در جیب دارم
it is worth 0 rials U ده ریال ارزش دارد
i am rials in pocket U سه ریال سود بردم
rials 0 or so U 05 ریال چیزی بیشتریاکمتر
i gave the beggar one rial U یک ریال به ان گدا دادم
my purchases a to rials 00 U خریدهای من سرمیزندبه 005 ریال
if one book cost rials U اگر یک کتاب 5 ریال بیرزد
it was valued at rials 000 U پنج هزار ریال قیمت شد
if one book cost rials 0 U اگر یک کتاب 04 ریال بیارزد
it was valued at rials 000 U پنج هزار ریال بهابران گذاردند
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
penny wise and pound foolish U دینار شناس و ریال شناس
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
pent U بسته
clotted U بسته
curdy U بسته
datagram U یچ بسته
jellied U بسته
packets U بسته
package U بسته
shutting U بسته
shut U بسته
shuts U بسته
fardel U بسته
clotty U بسته
crossed chaque U چک بسته
crossed cheque U چک بسته
solid U بسته
solids U بسته
packages U بسته
parcel U بسته
kits U بسته
strikebound U بسته
kit U بسته
trusser U بسته
packaged U بسته
packet U بسته
uncrossed U بسته
parcels U بسته
corked U بسته
logical U یچ بسته
bundle U بسته
bundles U بسته
bundling U بسته
connected U بسته
ice bound U یخ بسته
pinioned U کت بسته
packed بسته ای
interdependent U به هم بسته
pack U بسته
bagful U یک بسته
packs U بسته
imperforate U بسته
fronted U صف بسته
closed U بسته
grumous U بسته
bunged up U بسته
barred U بسته
stacks U بسته
stacked U بسته
shook U بسته
pack box U بسته
stack U بسته
dunnage U بسته بندی
shook U بسته کردن
disk pack U گرده بسته
disk pack U گروه بسته
packing U بسته بندی
food packet U بسته غذایی
disk pack U بسته دیسک
packaged U بسته بندی
dumber U زبان بسته
dumb U زبان بسته
dumbest U زبان بسته
package U بسته بندی
icebound U یخ بند یخ بسته
flat pack U بسته مسطح
homogamy U زناشویی بسته
grume U خون بسته
aleatory U بسته به بخت
case numbers U شماره بسته ها
closed group U گروه بسته
closed loop U حلقه بسته
assumed U بخود بسته
closed mind U ذهن بسته
closed network U شبکه بسته
closed routine U روال بسته
closed society U جامعه بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
closed system U نظام بسته
closed system U سیستم بسته
van U کامیون سر بسته
vans U کامیون سر بسته
closed game U بازی بسته
box trail U سهم بسته
bound electron U الکترون بسته
bound charge U بار بسته
blocked opening U درگاه بسته
blind fold U با چشم بسته
close column U ستون بسته
closed area U منطقه بسته
as the case may be U بسته بمورد
application package U بسته کاربردی
closed economy U اقتصاد بسته
closed file U ستون بسته
closed file U فایل بسته
closed fist U مشت بسته
closed system U سازگان بسته
closed traverse U پیمایش بسته
closed circuit U مدار بسته
finite universe U جهان بسته
closed variation U واریاسیون بسته
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
kits U بسته لوازم
kit U بسته لوازم
coagulum U خون بسته
coil of rope U بسته طناب
congealable U بسته شدنی
cruor U خون بسته
closed circuits U مدار بسته
closed shop U سیستم بسته
closed universe U جهان بسته
tongue-tied U زبان بسته
blindfolds U چشم بسته
blindfolding U چشم بسته
blindfolded U چشم بسته
blindfold U چشم بسته
closed shops U سیستم بسته
packages U بسته بندی
set in U بسته شدن
to shut down U بسته شدن
armfuls U یک بغل یک بسته
armful U یک بغل یک بسته
tongue tied U زبان بسته
closures U بسته شدن
closure U بسته شدن
clogging U بسته شدن
young ice U یخ تازه بسته
unopened U بسته - بازنشده
survival pack U بسته نجات
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
shut down U بسته شدن
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
shut in personality U شخصیت بسته
shutt down U بسته شدن
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
posts U بسته پستی
packaging U بسته بندی
packer U بسته بند
packers U بسته بند
all-expense tour U گشت بسته ای
covers U بسته بندی
tied up <adj.> U دست بسته
manacled <adj.> U دست بسته
posted U بسته پستی
post- U بسته پستی
post U بسته پستی
drafts U بسته کالا
drafted U بسته کالا
package holiday U گشت بسته ای
package tour U گشت بسته ای
close-fisted <adj.> U دست بسته
cover U بسته بندی
gelidity U بسته شدگی
coverings U بسته بندی
closed U محرمانه بسته
shutting U بسته شدن
shuts U بسته شدن
shut U بسته شدن
draft U بسته کالا
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
program package U بسته برنامه
iron bound U با اهن بسته
ironbound U با اهن بسته
it is a question of money U موضوع بسته به
lamblkin U زبان بسته
lappermilk U شیر بسته
large n U سر بسته همینطوری
right parenthesis ) U پرانتز بسته
lockfast U محکم بسته
occlusion U بسته شدگی
right round bracket U پرانتز بسته
pack U بسته کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com