English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grimace U دهن کجی نگاه ریایی
grimaced U دهن کجی نگاه ریایی
grimaces U دهن کجی نگاه ریایی
grimacing U دهن کجی نگاه ریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dissimulative U ریایی
tartuffe U مقدس ریایی
tartufe U مقدس ریایی
sincerity U بی ریایی خلوص
candidly U از روی بی ریایی
trueness U بی ریایی حقیقی
naivety U بی ریایی خام دستی
naivete U بی ریایی خام دستی
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glance U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
glanced U نگاه نگاه مختصر
simulacrum U شباهت ریایی شباهت تصنعی
by sight U از نگاه
gloatingly U با نگاه
glimpsed U نگاه کم
gander U : نگاه
glimpse U نگاه کم
look U نگاه
view U نگاه
leered U نگاه کج
i say U نگاه کن
glimpses U نگاه کم
looked U نگاه
glimpsing U نگاه کم
regarded U نگاه
regard U نگاه
look here U نگاه کن
observantion U نگاه
slant U نگاه کج
slanted U نگاه کج
slants U نگاه کج
leer U نگاه کج
leer U نگاه چپ
leered U نگاه چپ
ganders U : نگاه
regards U نگاه
leering U نگاه کج
leering U نگاه چپ
leers U نگاه چپ
looks U نگاه
leers U نگاه کج
retains U نگاه داشتن
keek U نگاه دزدانه
steely look U نگاه با اراده
leontief table U نگاه کنید به :
stares U رک نگاه کردن
gloatingly U با نگاه خیره
oeillade U نگاه عاشقانه
i say U نگاه کنید
stare U رک نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
look down U با نگاه از رو بردن
retrospective view [on] U نگاه به گذشته
gazed U نگاه خیره
looker U نگاه کننده
gazing U نگاه خیره
leer U نگاه کج کردن
leers U نگاه دزدکی
leers U نگاه کج کردن
tenable U نگاه داشتنی
leering U نگاه کج کردن
leering U نگاه دزدکی
leered U نگاه کج کردن
leer U نگاه دزدکی
holders U نگاه دارنده
holder U نگاه دارنده
upholders U نگاه دارنده
upholder U نگاه دارنده
kept U نگاه داشته
voyeurs U نگاه کننده
voyeur U نگاه کننده
leered U نگاه دزدکی
glimpses U نگاه انی
gaze U نگاه خیره
glimpsing U نگاه انی
glimpses U نگاه سریع
glimpsed U نگاه سریع
glimpsed U نگاه انی
glimpse U نگاه سریع
glimpse U نگاه انی
to stop [doing something] U نگاه داشتن
gape seed U نگاه خیره
glimpsing U نگاه سریع
an intent look U یک نگاه مشتاقانه
gazes U نگاه خیره
glaringly U با نگاه خیره
retrospect U نگاه به گذشته
an am or ous glance U یک نگاه عاشقانه
an upward glance U نگاه سربالا
at a glance U بیک نگاه
at first sight U بیک نگاه
gapeseed U نگاه خیره
retaining U نگاه داشتن
tackle U نگاه داشتن
to give support to U نگاه داشتن
to catch a glimpse of U نگاه مختصرکردن
peeked U نگاه دزدانه
to lock out U نگاه داشتن
peeking U نگاه دزدانه
tackled U نگاه داشتن
tackles U نگاه داشتن
to look on with U نگاه کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
to watch U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
retrospectively U با نگاه بگذشته
tackling U نگاه داشتن
stayed U نگاه داشتن
stay U نگاه داشتن
sees U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eye U نگاه کردن
to keep any one waiting U نگاه داشتن
peeks U نگاه دزدانه
to keep in U نگاه داشتن
squint U چپ نگاه کردن
to lay fast U نگاه داشتن
squinted U چپ نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
see U نگاه کردن
Peeping Toms U نگاه دزد
to dwell on U نگاه کردن
regarded U نگاه کردن
to hang up U نگاه داشتن
Peeping Tom U نگاه دزد
holds U نگاه داشتن
hold U نگاه داشتن
squints U چپ نگاه کردن
vide infara U را نگاه کنید
preservatize U نگاه داشتن
pryingly U با نگاه دقیق
stop U نگاه داشتن
stopped U نگاه داشتن
retrospection U نگاه به قهقرا
refrains U نگاه داشتن
refraining U نگاه داشتن
refrained U نگاه داشتن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
to set eyes on U نگاه کردن
retained U نگاه داشتن
parthian glance U اخرین نگاه
retain U نگاه داشتن
refrain U نگاه داشتن
keeps U نگاه داشتن
keep U نگاه داشتن
peeper U نگاه کننده
sheep's eye U نگاه عاشقانه
sheep's eye U نگاه دزدکی
peek U نگاه دزدانه
come-ons U نگاه دعوتآمیز
come-on U نگاه دعوتآمیز
to put to a pause U نگاه داشتن
regard U نگاه کردن
oblong U نگاه ممتد
stops U نگاه داشتن
stopping U نگاه داشتن
regards U نگاه کردن
sheep's eyes U نگاه عاشقانه
shim U نظر یک نگاه
oblongs U نگاه ممتد
gazes U بادقت نگاه کردن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
gazing U خیره نگاه کردن
gazes U خیره نگاه کردن
to keep the pot boiling U کارهارادرجریان نگاه داشتن
gloat U خیره نگاه کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
to look down U با نگاه مطیع کردن
gaze U خیره نگاه کردن
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
to lay up in a napkin U بی مصرف نگاه داشتن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
to pick up oneself U خودرا نگاه داشتن
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
gazed U بادقت نگاه کردن
on ice <idiom> U دور نگاه داشتن
keek U نگاه دزدانه کردن
A blank look. U نگاه بی حالت ( بی روح )
journalize U دفترروزانه نگاه داشتن
it is in good keep U انراخوب نگاه میدارند
starer U دارای نگاه خیره
inurn U در فرف نگاه داشتن
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
inshrine U با حرمت نگاه داشتن
She looked at me ashance . U نگاه کجی به من کرد
keep on U بازهم نگاه داشتن
kenning U نگاه قدرت بینایی
parthian glance U نگاه هنگام جدایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com