English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graph follower U دنبال گر گراف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
graphs U گراف
graph U گراف
progarm graph U گراف برنامه
reaction graph U گراف واکنش
spanning tree U زیرگرافی از یک گراف
structural graph U گراف ساختاری
graafian follicle U کیسه گراف
connected graph U گراف همبسته
planar graph U گراف مستوی
ovisac U کیسه گراف
isomorphic graph U گراف هم ریخت
graph theory U تئوری گراف
plot U گراف یا نقشه
plotted U گراف یا نقشه
plots U گراف یا نقشه
complete graph U گراف کامل
graph paper U کاغذ گراف
cyclic graph U گراف دوری
constitutional graph U گراف سرشتی
graph invariants U ناورداهای گراف
pie chart U گراف دایره ای [ریاضی]
circle chart U گراف دایره ای [ریاضی]
ordinate U محور Y از یک گراف یا نمودار
x axis U بردار افقی گراف
directed graph U گراف جهت دار
y axis U بردار عمودی گراف
connected acyclic graph U گراف همبسته نادوری
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
axis U برای مختصات افقی در گراف
axis U برای مختصات عمودی در گراف
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
coordinate U مقادیری که یک نقط ه را روی گراف یا نقشه قرار میدهد
axis U 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
X Y U مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
dynamically U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
presentation software U برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
plots U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
kymogram U گراف ثبت شده توسط دستگاه ثبت تغییرات
rearing U دنبال
player [American E] U زن دنبال کن
rear U دنبال
pick-up artist U زن دنبال کن
pickup artist U زن دنبال کن
pursuits U دنبال
pursuit U دنبال
rears U دنبال
philanderer U زن دنبال کن
philanderers U زن دنبال کن
in the wake of U در دنبال
parsmip nose U دنبال چه
attachment U دنبال
dangler U دنبال رو
pope's nose U دنبال چه
reared U دنبال
coordinate U روش نمایش نقط ه روی گراف با استفاده از دو مقدار روی بردارها که در جهت راست یکدیگر قرار دارند
dogs U دنبال کردن
dogging U دنبال کردن
dog U دنبال کردن
track U دنبال کردن
tracked U دنبال کردن
give chase U دنبال کردن
pursuant U دنبال کننده
continuator U دنبال کننده
roil U دنبال هم دویدن
tandom connection U اتصال دنبال هم
to give chase U دنبال کردن
What are you looking for ? U دنبال چی؟ می گردی ؟
He is looking for trouble. U دنبال شر می گردد
trackers U دنبال کننده
tracker U دنبال کننده
tracks U دنبال کردن
reopens U دنبال کردن
trace U دنبال کردن
pursuing U دنبال کردن
reopening U دنبال کردن
coursed U :دنبال کردن
courses U :دنبال کردن
chaser U دنبال کننده
chasers U دنبال کننده
pursues U دنبال کردن
pursued U دنبال کردن
pursue U دنبال کردن
chasing U دنبال کردن
chases U دنبال کردن
reopen U دنبال کردن
chase U دنبال کردن
reopened U دنبال کردن
course U :دنبال کردن
traces U دنبال کردن
continue U دنبال کردن
continues U دنبال کردن
chased U دنبال کردن
traced U دنبال کردن
follow the ball U دنبال توپ فرستادن
hunt down U دنبال کردن و گرفتن
to pursue a plan U نقشهای را دنبال کردن
attend U از دنبال امدن منتظرشدن
To follow up (trace) a matter (case). U موضوعی را دنبال کردن
attending U از دنبال امدن منتظرشدن
attends U از دنبال امدن منتظرشدن
To be on someone trail. To trace someone. U رد کسی را دنبال کردن
to run on chapters U فصل ها را دنبال هم انداختن
pound the pavement <idiom> U دنبال کار گشتن
ask for trouble <idiom> U دنبال دردسر گشتن
follow in one's footsteps (tracks) <idiom> U دنبال روی دیگری
hitch one's wagon to a star <idiom> U دنبال هدف رفتن
let sleeping dogs lie <idiom> [دنبال دردسر نگرد]
run close U سخت دنبال کردن
look (someone) up <idiom> U به دنبال کسی گشتن
to follow ones nose U دنبال قسمت خودرفتن
tagger U تنکه دنبال کننده
stick with <idiom> U دنبال کردن کاری
phliander U دنبال زنی افتادن
One must let sleeping dogs lie. U دنبال شر نباید رفت
tows U دنبال خود کشیدن
careerism U دنبال کردن شغل
tow U دنبال خود کشیدن
dogging U مثل سگ دنبال کردن
dog U مثل سگ دنبال کردن
dogs U مثل سگ دنبال کردن
tracks U دنبال کردن یک مسیر به درستی
fool's errands U فرستادن دنبال نخود سیاه
sink one's teeth into <idiom> U با جدیت دنبال کاری رفتن
practise or tice U دنبال کردن مشق دادن
fool's errand U فرستادن دنبال نخود سیاه
tracked U دنبال کردن یک مسیر به درستی
track U دنبال کردن یک مسیر به درستی
look (something) up <idiom> U به دنبال کلمهای (دردیکشنری)گشتن
to run any one hard U کسیرا سخت دنبال کردن
to pursue pleasure U دنبال خوش گذرانی رفتن
pursuit of happiness U به دنبال رضایت خاطر [خرسندی]
to hang on the rear U برای حمله دنبال کردن
I sent him on an errand. U اورا دنبال یک کاری فرستادم
philander U زن بازی کردن دنبال زن افتادن
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
follow out U اخذ نتیجه دنبال کردن
To go about ones business. U دنبال کار خود رفتن
I'll look into the matter. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
run-down U تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
run down U تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
entrain U اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
to keep at some work U د رکاری پافشاری کردن دنبال کاریراگرفتن
I am looking for work ( ajob). U دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
career woman U زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
career women U زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
We are hunting for a vacant flat. U دربدر دنبال آپارتمان خالی می گردیم
rungs U تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
The dinner will be followed by a concert. U به دنبال شام کنسرتی اجرا می شود.
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
backing up the wrong tree <idiom> U [دنبال چیزی در جای اشتباهی گشتن]
reoccupy U دنبال کردن دوباره بدست اوردن
To fetch and varry for someone . U دنبال خرده فرمایش های کسی رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
to be after somebody U پی [دنبال] کسی رفتن [برای کیفری مجازاتی]
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
columns U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
gaze hound U تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
follow up U رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
lay deacon U شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
follow through U چیزی را تا اخر دنبال کردن بانجام رسانی
function U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
functions U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
rompish U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
rompy U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
He sought, if without much success, a social policy. U او به دنبال، اگر بدون کامیابی، سیاستی اجتماعی بود.
fetch U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetches U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
functioned U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
pot boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
illegal U دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
split-screen U نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد
split screen U نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد
path U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
paths U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
finds U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
find U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
interrupts U به وقفه پاسخ داده میشود و پس سیستم وضعیتهای حفظ شده را به حالت طبیعی دنبال میکند
interrupting U به وقفه پاسخ داده میشود و پس سیستم وضعیتهای حفظ شده را به حالت طبیعی دنبال میکند
interrupt U به وقفه پاسخ داده میشود و پس سیستم وضعیتهای حفظ شده را به حالت طبیعی دنبال میکند
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
pursued U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
pursues U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
interactive U محتوای حافظه و ثبات را کنترل کند و اجرای دستور را دنبال کند
pursuing U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com