Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pectin
U
دلمه گیاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vegetable jelly
U
دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
Other Matches
botanical
U
ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
encrustation
U
دلمه
gelatin
U
دلمه
floccule
U
دلمه
grumous
U
دلمه
congelation
U
دلمه
jellies
U
دلمه
gelatine
U
دلمه
curdy
U
دلمه
encrustations
U
دلمه
jelly
U
دلمه
coagulum
U
دلمه
clod
U
دلمه
clods
U
دلمه
posset
U
دلمه شدن
jell
U
دلمه شدن
timbale
U
خوراک دلمه
shotten
U
دلمه شده
grume
U
دلمه خون
jellied
U
دلمه وار
clotted
U
دلمه شده
gelatinoid
U
دلمه وار
gelatiniform
U
دلمه مانند
coagulation
U
دلمه شدگی
coagulable
U
دلمه شونده
clotty
U
دلمه شونده
clotty
U
دلمه شده
clabber
U
دلمه شدن
chondroma
U
دلمه غضروفی
crud
U
شیر دلمه
curd
U
دلمه شدن
farci
U
دلمه کرده
farcie
U
دلمه کرده
cruor
U
دلمه خون
gelable
U
دلمه شونده
gelatination
U
دلمه سازی
coagulation
U
دلمه شدن
curdling
U
دلمه کردن
coagulating
U
دلمه کردن
curdled
U
دلمه کردن
gelatinous
U
دلمه مانند
curdle
U
دلمه کردن
quail
U
دلمه شدن
quails
U
دلمه شدن
coagulates
U
دلمه کردن
coagulated
U
دلمه کردن
curdles
U
دلمه کردن
coagulate
U
دلمه کردن
pepper
فلفل دلمه ای
encrustations
U
دلمه شدگی
encrustation
U
دلمه شدگی
agglutination
U
دلمه شدن خون
gelling
U
ژلاتین دلمه شدن
gelled
U
ژلاتین دلمه شدن
gel
U
ژلاتین دلمه شدن
gels
U
ژلاتین دلمه شدن
jelled
U
ژلاتین دلمه شدن
grenadine
U
مرغ دلمه کرده
scabs
U
دلمه بستن زخم
gelatinoid
U
دلمه جسم ژلاتینی
scab
U
دلمه بستن زخم
gelatinate
U
دلمه کردن یا شدن
jells
U
ژلاتین دلمه شدن
jelling
U
ژلاتین دلمه شدن
gelatinoid
U
دلمه مانند ژلاتینی
cottage cheese
U
نوعی پنیر دلمه شده
coagulability
U
دلمه شدنی انعقاد پذیری
curdling
U
دلمه شدن منجمد کردن
curdles
U
دلمه شدن منجمد کردن
curdled
U
دلمه شدن منجمد کردن
scabious
U
جرب دار دلمه بسته
curdle
U
دلمه شدن منجمد کردن
coagulase
U
مواد دلمه یالخته کننده
vegetal
U
گیاهی
herbescent
U
گیاهی
vegetative
U
گیاهی
vegetable
U
گیاهی
herbaceous
U
گیاهی
cow heel
پاچه گاو پخته و دلمه شده
thermocoagulation
U
دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
latex
U
شیره گیاهی
sap wood
U
شیره گیاهی
plant food
U
غذای گیاهی
phyton
U
واحد گیاهی
phytogeography
U
جغرافیای گیاهی
loose smut
U
زنگ گیاهی
jassid
U
افت گیاهی
honeydew
U
شهد گیاهی
plant geography
U
جغرافیای گیاهی
pectin
U
ژلاتین گیاهی
saps
U
شیره گیاهی
vegetality
U
حالت گیاهی
vegetable fiber
U
الیاف گیاهی
herbal dye
U
رنگینه گیاهی
milk
U
شیره گیاهی
milked
U
شیره گیاهی
milking
U
شیره گیاهی
milks
U
شیره گیاهی
mildew
U
زنگ گیاهی
sap
U
شیره گیاهی
floral zone
U
منطقه گیاهی
sapped
U
شیره گیاهی
vegtable fat
U
چربی گیاهی
vegetive
U
گیاهی روینده
phytogeopraphy
U
جغرافیای گیاهی
phytochorology
U
جغرافیای گیاهی
geographical botany
U
جغرافیای گیاهی
galenical
U
داروی گیاهی
auxin
U
هورمون گیاهی
blights
U
زنگ گیاهی
aphis
U
شپشک گیاهی
floral ornament
U
تزیینات گیاهی
blight
U
زنگ گیاهی
bacterium
U
میکروبهای گیاهی
botanical pesticide
U
افت کش گیاهی
bolster layer
U
بالش گیاهی
vegetation
U
پوشش گیاهی
vegetation
U
زندگی گیاهی
blighting
U
زنگ گیاهی
geobotany
U
جغرافیای گیاهی
phytogenic
U
دارای منشاء گیاهی
phytosociology
U
جامعه شناسی گیاهی
pollinose
U
شبیه گرده گیاهی
to pull up a plant
U
گیاهی را ازریشه دراوردن
underwood
U
گیاهی که در زیردرختی روییده
trichome
U
کرک گیاهی مویک
psylla
U
شپشههای جهنده گیاهی
trichomic
U
کرک گیاهی مویک
plant-dyes
U
رنگینه های گیاهی
plant ecology
U
بوم شناسی گیاهی
phytoecology
U
بوم شناسی گیاهی
Manila
U
از الیاف گیاهی نساجی
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
humus
U
خاک گیاهی هرموس
vitta
U
لوله یا منفذ گیاهی
psyllidae
U
شپشههای جهنده گیاهی
lenticel
U
خلل وفرج گیاهی
fire blast
U
یرقان سوزنده گیاهی
mungo
U
گیاهی از تیره روناسیان
paleobotany
U
سنگواره شناسی گیاهی
phytobiology
U
علم الحیات گیاهی
pollen counts
U
درصد گردههای گیاهی در هوا
turgor
U
ورم سلولهای زنده گیاهی
turgor
U
اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
verticillium
U
قارچ ناقص افت گیاهی
pollen count
U
درصد گردههای گیاهی در هوا
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
dragon head
U
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
dragon's head
U
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
irid
U
گیاهی از جنس سوسن یازنبق
deciduous
U
گیاهی که در زمستان برگ میریزد
trailers
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailer
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
vetch
U
ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
eelgrass
U
علف مارماهی که گیاهی است دریایی
albumen
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
buckeye
U
گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
ecesis
U
قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
herbal
U
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
albumens
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
sori
U
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
taxon
U
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
gutta percha
U
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
foliage plant
U
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
globeflower
U
گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
green soap
U
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
greenbrier
U
گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
louse
U
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
intermaediate host
U
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
glabrescent
U
گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
floristry
U
شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pyxidium
U
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
larkspur
U
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
galbanum
U
نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
gelatinize
U
تبدیل به دلمه یا ژلاتین کردن ژلاتین زدن به
carthamin
U
رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
embryophyte
U
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
clotting
U
دلمه شدن لخته شدن
clots
U
دلمه شدن لخته شدن
clot
U
دلمه شدن لخته شدن
acanthus design
U
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com