English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
an infinity of reasons U دلایل بی شمار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
speedometer odometer U تاکومتر با کیلومتر شمار سرعت سنج با کیلومتر شمار
security reasons U دلایل امنیتی
wherefores U دلایل - علل
reasons of safety U دلایل امنیتی
for security reasons U به خاطر دلایل امنیتی
for reasons of safety U به خاطر دلایل امنیتی
symbolically U مط العه دلایل و عقاید
symbolic U مط العه دلایل و عقاید
because of [for] medical reasons U بخاطر دلایل پزشکی
logic U دانش تفکرات و دلایل
to cut the ground from under a person's U دلایل کسی را خنثی کردن
argumentum U یک سلسله دلایل قابل قبول
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
attachment U توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
backtrack U برگشت در لیست پردازش ها با شروع از هدف و رسیدن به دلایل و اثباتها
backtracked U برگشت در لیست پردازش ها با شروع از هدف و رسیدن به دلایل و اثباتها
backtracks U برگشت در لیست پردازش ها با شروع از هدف و رسیدن به دلایل و اثباتها
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
malfunction U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctions U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctioned U تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
incomputable U بی شمار
count U شمار
counts U شمار
counting U شمار
counted U شمار
innumerous U بی شمار
measureless U بی شمار
numeration U شمار
unnumbered U بی شمار
countless <adj.> U بی شمار
innumerable <adj.> U بی شمار
numberless <adj.> U بی شمار
sumless <adj.> U بی شمار
uncountable <adj.> U بی شمار
myriad <adj.> U بی شمار
innumerable U بی شمار
uncounted U بی شمار
prolixity U بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
stopwatches U گام شمار
to be valid U به شمار آمدن
stopwatch U قدم شمار
stopwatch U گام شمار
stopwatches U قدم شمار
workforce U شمار کارگران
sprinkling U شمار اندک
turns counter U دور شمار
submultiple U برخه شمار
step counter U گام شمار
sequence counter U ترتیب شمار
revolution conter U دور شمار
speedometers U کیلومتر شمار
speedometer U کیلومتر شمار
timeline U گاه شمار
to count [as] U به شمار رفتن
metronome U میزانه شمار
metronomes U میزانه شمار
unit U یگان شمار
units U یگان شمار
second-hand U ثانیه شمار
timepiece U گاه شمار
timepieces U گاه شمار
record count U شمار مدارک
pulse counter U ضربه شمار
pulse counter U پالس شمار
milestones U فرسخ شمار
mileage recorder U کیلومتر شمار
milestone U میل شمار
calender U گاه شمار
frequency count U شمار بسامد
milestone U فرسخ شمار
milestone U فرسنگ شمار
hour meter U زمان شمار
chronoscope U لحظه شمار
location counter U مکان شمار
miles and miles U فرسخهای بی شمار
address counter U نشانی شمار
pedometer U گام شمار
milestones U میل شمار
pedimeter U گام شمار
numerator U برخه شمار
chronoscope U گاه شمار
milestones U فرسنگ شمار
minimizer U کوچک شمار
log U کیلومتر شمار ناو
chronometer U ساعت شمار دقیق
cash registers U صندوق پول شمار
chronometer U گاه شمار کرونومتر
hour land U عقربه ساعت شمار
cash register U صندوق پول شمار
hour hand U عقربه ساعت شمار
hour hands U عقربه ساعت شمار
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
teller U رای شمار تحویلدار
milepost U کیلومتر شمار جاده
tellers U رای شمار تحویلدار
logs U کیلومتر شمار ناو
metronomic U مطابق میزانه شمار
minute hand U عقربه دقیقه شمار ساعت
planetesimal U اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
miliary U عرق گزی کوچک وبی شمار
diagnostic U محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
milestone U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
numerator U برخه شمار [شماران] [صورت کسر] [ریاضی]
habeas corpus U حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
there is no time like the present <idiom> U سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com