English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discount register U دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
price taker U خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
del credere U ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
ex works U یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex quay U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
free on rail U قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
c.i.f. U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
gambits U از دست دادن یکی دو پیاده در برابرتحصیل امتیازاتی
gambit U از دست دادن یکی دو پیاده در برابرتحصیل امتیازاتی
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
blotters U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
engineering office U دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotter U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
journalize U در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
duty roster U دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
buyers U خریدار ها
customers U خریدار
customer U خریدار
purchasers U خریدار
shoppers U خریدار
shopper U خریدار
buyer U خریدار
offeree U خریدار
vendee U خریدار
buyers U خریدار
bargainee U خریدار
alienee U خریدار
buyer U خریدار
purchasers U خریدار ها
vendee U خریدار
shopper U خریدار
purchaser U خریدار
shoppers U خریدار ها
purchaser U خریدار
vendees U خریدار ها
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
marginal buyer U خریدار نهائی
caveat emptor U اخطار به خریدار
salvager U خریدار اسقاط
producer buyer U خریدار صنعتی
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
mace greff U خریدار اجناس مسروقه
tout U خریدار پیدا کردن
touted U خریدار پیدا کردن
touting U خریدار پیدا کردن
bona fide purchaser U خریدار با حسن نیت
spoilsman U خریدار غنائم جنگی
receiver of stolen goods U خریدار مال مسروقه
on approval U مشروط به رضایت خریدار
swagman U خریدار مال دزدی
touts U خریدار پیدا کردن
buyer's market U بازار مناسب برای خریدار
trade discount U تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
ranged U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranges U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
real income U مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
receivers U خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
cum dividened U سهام با بهره متعلقه که بانفع خریدار جدید باشد
approval U نوعی فروش که در آن خریدار در صورت رضایت پور را می پردازد
range U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
receiver U خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
bargainer U فروشنده
supplier U فروشنده
salesmen U فروشنده
suppliers U فروشنده
vender U فروشنده
vendors U فروشنده
sellers U فروشنده
seller U فروشنده
vendor U فروشنده
alienator U فروشنده
monger U فروشنده
saleswomen U زن فروشنده
shopman U فروشنده
salespeople U فروشنده
dealer U فروشنده
sales clerk U فروشنده
sales clerks U فروشنده
sales man U فروشنده
sales woman U فروشنده زن
salesgirls U فروشنده
frontsman U فروشنده
salesgirl U فروشنده
salespersons U فروشنده
salesman U فروشنده
salesperson U فروشنده
saleswoman U زن فروشنده
dealers U فروشنده
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
dealers U فروشنده معاملات چی
seller's market U بازار فروشنده
traveling man U فروشنده سیار
traveling salesman U فروشنده سیار
counter jumper U فروشنده دکان
seller's option U اختیار فروشنده
runners U فروشنده سیار
tallyman U فروشنده اقساطی
caveat venditor U اخطار به فروشنده
sellers surplus U مازاد فروشنده
seller's option U انتخاب فروشنده
runner U فروشنده سیار
saleswoman U بانوی فروشنده
duopoly U در انحصار دو فروشنده
supplier evaluation U ارزیابی فروشنده
marginal seller U فروشنده نهائی
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
dealer U فروشنده معاملات چی
sales man U فروشنده سیار
salesclerk U فروشنده مغازه
saleswomen U بانوی فروشنده
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
searched U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
outfitter U فروشنده لوازم شکار
trinketer U فروشنده جواهر بدلی
third party vendor U فروشنده دسته سوم
outfitters U فروشنده لوازم شکار
stationers U فروشنده لوازم التحریر
stationer U فروشنده لوازم التحریر
supplier at arm's length U فروشنده آزاد [اقتصاد]
tout U فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipsters U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herbist U فروشنده گیاهان طبی
tipster U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herborist U فروشنده گیاهان طبی
ironmonger U فروشنده اهن الات
ironmongers U فروشنده اهن الات
touts U فروشنده اطلاعات شرطبندی
caveat venditor U ملتفت بودن فروشنده
cutler U فروشنده الات برنده
touting U فروشنده اطلاعات شرطبندی
bottlegger U فروشنده مشروب قاچاق
counterbid U جواب خریداربه فروشنده
offeror U فروشنده عرضه کننده
hardwareman U فروشنده افزارواسباب فلزی
touted U فروشنده اطلاعات شرطبندی
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
plumassier U فروشنده پرهای ارایشی
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
herbalist U فروشنده گیاهان طبی
herbalists U فروشنده گیاهان طبی
ex warehouse U تحویل در انبار فروشنده
aytomobile dealer U فروشنده یا دلال اتومبیل
underwriter U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
value added reseller U فروشنده تکمیلی دسته دوم
corsetiere U فروشنده شکم بند زنانه
stapler U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
tipsters U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
staplers U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
asking price U قیمت مورد مطالبهی فروشنده
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
hawker U فروشنده دوره گرد وجار زن
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
hawkers U فروشنده دوره گرد وجار زن
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
tipster U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com